تحول خواهی فوری یا فعالیت در چارچوب حاکم

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» گزارش روز در مورد راه سبز امید

دو روز پس از اعلام خبر تاسیس تشکیلات “راه سبز امید” از سوی میرحسین موسوی، مشاور ارشد این کاندیدای معترض انتخابات، از عضویت سید محمد خاتمی و مهدی کروبی در شورای مرکزی این تشکیلات خبر داد و گفت:راه سبز امید قصد دارد دیده‌بان جامعه باشد.  «راه سبز امید» به گفته میرحسین موسوی، ادامه شعار «هر شهروند یک ستاد» است که این بار برای پیگیری مطالبات به حق مردم و استیفای حقوق آنان شکل می‌گیرد. اما هنوز این مجموعه شکل نگرفته، رسانه های حامی کودتا به شدت هراسان شده و به آن واکنش نشان داده اند. ان هم در حالیکه ماشا الله شمس الواعظین، روزنامه نگار و سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات در مصاحبه با روز،تاکید می کند گفتمان راه سبز امید هنوز روشن نیست.

 


گفتمان جنبشی یا گفتمان حزبی
میرحسین موسوی از تشکیلات راه سبز امید به عنوان نهضتی فراگیر یاد کرده و گفته است: رنگ سبز نماد این راه و مطالبه اجرای بدون تنازل قانون اساسی شعار آن است و شبکه‌های اجتماعی خودجوش و خودمختار بی‌شمار و گسترده در سطح جامعه بدنه این جنبش هستند. ماشا الله شمس الواعظین، روزنامه نگار و سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات در  همین زمینه پرسش هایی را مطرح می کند و به “روز” می گوید: تشکیل جبهه سیاسی در درون و ادامه یک جنبش، چند معنا و تفسیر می تواند پیدا کند؛ باید دید این جبهه سیاسی به رهبری میرحسین موسوی، به تشکیلات راه سبز امید به مثابه یک جنبش برای طرح مطالبات اجتماعی مردم نگاه میکند، یا اینکه یک جریان سیاسی است که باید کار دراز مدت بکند.
به گفته شمس الواعظین« جنبش، به دنبال تحول خواهی فوری است و مطالبات در جنبش مردمی شکل فوری تری دارد اما در احزاب سیاسی ، تحول خواهی دراز مدت و در چارچوب حاکم است.»


سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات می افزاید:” جنبش مردمی ایران مطالباتی دارد که موسوی به مردم وعده داده در راه تحقق آنها تلاش خواهد کرد؛ به عبارتی آقای موسوی راه برگشت ناپذیری را آغاز کرده است. لذا باید مشخص شود که این تشکیلات برای احقاق این مطالبات، از طریق مبارزات مدنی اقدام خواهد کرد یا بر اساس فریم های حاکم و چارچوب های موجود عمل خواهد کرد.”
شمس الواعظین ضمن تاکید بر اینکه این تشکیلات باید رهبری جنبش را به افکار عمومی و به ویژه نسل جوان که اکنون بار سنگین آن را بر دوش می کشند بسپرد و تشکیلات مذکور دنباله روی مردم باشد،می گوید: من نگران این هستم که این جبهه سیاسی یا تشکیلاتی که از درون یک جنبش برآمده است، در راه مهار این جنبش حرکت کند و در نهایت جنبش مردمی را به سمت پذیرش فریم های کلاسیک و سنتی سوق دهد؛ که اگر اینگونه باشد از همان آغاز دچار مشکل خواهیم شد. اگراین تشکیلات،جنبش را به سمت عادی سازی وضع کشور حرکت دهد، مشکلات بیشتری به وجود خواهد اورد.»


این روزنامه نگار با بیان اینکه «فضای سیاسی و نهاد های حکومتی با توجه به شکافی که در آنها به وجود آمده مستعد تحول هستند»می افزاید: اگر این تشکیلات با پشتوانه جنبش مردمی نتواند از این استعداد برای تحول و تغییر در فضای سیاسی و نهاد های حکومتی استفاده کند، نشانگر این است که فاقد نگاه عمیق به فرصت های پیش رو است. در نتیجه دچار انحراف از موقعیت به دست آمده می شود و دیده بانی تحولات ضعیف و در نتیجه به یک ماجرای تکراری و بی فایده تبدیل خواهد شد.

 


شمس الواعظین با طرح این سوال که «تشکیلات راه سبز امید چه طیف هایی را زیر چتر خود خواهد گرفت و چه کسانی در راس این جنبش قرار خواهند گرفت» ادامه می دهد: آیا این تشکیلات از نیروهای سنتی منتقد و معترض استفاده خواهد کرد یانسل جوان که بار سنگین جنبش را بر دوش دارد در کانال های اصلی آن مورد استفاده قرار خواهند گرفت؟
وی در پایان تاکید می کند : مهم تر از همه این است که  مشخص شود این جبهه یا تشکیلات، گفتمان جنبشی خواهد داشت یا گفتمان حزبی.

 

 
شبکه سازی اجتماعی


شاید پاسخ بخشی از این سوالات در سخنان علیرضا بهشتی، مشاور ارشد میرحسین موسوی باشد.او تشکیلات “راه سبز امید” را یک “شبکه اجتماعی” معرفی می کند که  به پیگیری خواسته هایی چون اجرای کامل قانون اساسی ایران، به ویژه اصول مربوط به “حقوق ملت” خواهد پرداخت
او گفته است که «در شبکه اجتماعی، یک اهداف حداقلی متصور است که چارچوب اصلی این حداقل ها در بیانیه ای که به زودی منتشر می شود، مشخص شده است.»


بهشتی در پاسخ به اینکه چرا آقای موسوی از تشکیل “حزب” یا “جبهه” منصرف شده و چنین تشکیلاتی را تاسیس میکند گفته: حزب در ایران معمولا از حلقه بسته ای تشکیل می شود؛ در عین حال نظام سیاسی به گونه ای است که جای فعالیت زیادی برای احزاب باقی نمی گذارد.
به گفته او «جبهه های سیاسی هم معمولا از جمع احزاب تشکیل می شود، بنابراین آقای موسوی و مشاورانش تصمیم گرفته اند به شبکه سازی اجتماعی، مانند آنچه به گفته او در ماه های پیش از انقلاب اسلامی و در دوران مبارزه از مشروطه به بعد سابقه داشته، بپردازند.»


مشاور موسوی با بیان اینکه «تشکیلات راه سبز امید اساسنامه رسمی که نیاز به ثبت رسمی داشته باشد ندارد» خبر از تنظیم مرامنامه ای برای تشکیلات مذکور هم داده و گفته: هر کسی که به هویت ایرانی – اسلامی به عنوان یک سرمایه نگاه کند و هر کسی که مسئله انقلاب ایران را به عنوان یک حادثه ای که متجلی خواست مردم ما بوده باور دارد یا تعهد و پایبندی به قانون اساسی را به عنوان یک مبنا بپذیرد، می تواند وارد این تشکیلات شود.
به گفته بهشتی «بخش مربوط به حقوق ملت بخش مهم قانون اساسی است که متأسفانه نادیده گرفته شده است. در حالی که این مردم زمانی که در سال ۵۸ به طرح قانون اساسی رأی دادند، به تمام فصول آن رأی دادند و حق دارند این مطالبه را داشته باشند که همه آن اجرا شود.»
او تاکید کرده: کمیته هایی در تشکیلات راه سبز امید تشکیل خواهد شد که بخش زیادی از اعضای آن “نیروهای کیفی جامعه” و تحصیل کردگان هستند و “اگر این افراد متشکل شوند هیچ حکومتی نمی تواند صدای آنها را نشنیده بگیرد.
بهشتی ، دیده بانی را از کارهای این کمیته ها ذکر کرده و توضیح داده: کار دیده بانی این است که گروه ها می توانند آنچه را در دولت به عنوان سیاستگذاری ها شکل می گیرد،نقد و بررسی کنند و به اطلاع مردم برسانند.


بخش های مغفول قانون اساسی پیگیری شود
از سوی دیگر رئیس شورای فعالان ملی- مذهبی پیشنهاد کرده راه سبز امید به‌صورت غیر خشونت‌آمیز بخش‌های مغفول قانون اساسی را پیگیری کند.
عزت الله سحابی با بیان اینکه «قانون اساسی با وجود برخی اشکالات ، دارای ظرفیت‌هایی است که می توان از آنها استفاده کرد»، به  برخی اصول قانون اساسی اشاره کرده و به ایلنا گفته است: در اصل سوم بر ماهیت جمهوری اسلامی و ضرورت جلوگیری از رفتن آن به‌سوی استبداد تاکید شده و در اصول 9 تا 39 نیز حقوق ملت تشریح شده است که مطابق با اصول دموکراسی در سراسر جهان است و اگر موسوی روی این اصول تکیه کند، شخصا با تشکیل راه سبز امید موافقم.
سحابی با تاکید بر اینکه «این تشکیلات باید به‌صورت قانونی و غیر خشونت‌آمیز بخش‌های مغفول قانون اساسی را پیگیری کند»، تصریح کرده: قانون اساسی در هر کشوری میثاقی میان حاکمیت و ملت است، بدین معنا که هر دو در برابر هم دارای حقوقی هستند و اگر یکی از آنها حقوق دیگری را زیر پا بگذارد، قانون را نادیده گرفته است.
رئیس شورای فعالان ملی، مذهبی در پایان تاکید کرده: تمام اقشار و طبقات جامعه مانند اصناف، دانشگاهیان، هنرمندان، ورزشکاران و… باید در تشکیلات راه سبز امید شرکت داشته باشند.
مقصود موسوی چیست؟
اما محمد رضا باهنر، عضو هیات رئیسه مجلس گفته است «باید مشخص شود مقصود آقای موسوی از تشکیل راه سبز امید دقیقا چیست». او تأکید کرده که اگر این تشکیلات قرار است به صورت یک حزب فعالیت کند باید از کمیسیون ماده ۱۰ احزاب مجوز بگیرد و اگر می خواهد یک جبهه سیاسی تشکیل دهد،باز هم باید اعضایش را در چارچوب قانون انتخاب کند.»
عصبانیت حسین شریعتمداری
از سوی دیگر روزنامه کیهان که به شدت از اعلام تاسیس تشکیلات راه سبز امید عصبانی است، طی روزهای گذشته به شدت میرحسین موسوی و اطرافیان او را مورد حمله قرار داده است؛در همین ارتباط این نشریه دیروز در مطلبی در ستون اخبار ویژه خود با عنوان «تدارک نخ و تسبیح برای مسجد ضرارسبز» مدعی شد: القای تقلب به عنوان اسم رمز آشوب ، از سوی محافلی در امریکا و انگلیس طراحی شد تا در پوشش آن انواع گروهک های ورشکسته دوباره به میدان فرا خوانده شوند و به بهانه تقلب در انتخابات آشوب را سامان دهند اما اکنون که یخ القای تقلب نگرفته همان جریان می کوشد این جبهه ورشکسته را ذیل پوشش دروغین مطالبه اجرای قانون اساسی و در راستای تقابل با جوهر قانون اساسی [نظام اسلامی ] ساماندهی کند.
حسین شریعتمداری مدیر مسول این روزنامه نیز دیروز مدعی شد: در جریان تنش های اخیر شاهد ائتلاف گروهها، احزاب و افرادی هستیم که با یکدیگر سنخیت و هویت یکسانی ندارند ولی تمامی آنها روی یک نقطه ائتلاف کرده اند: «مخالفت با وضع موجود». تشکیلات موسوم به راه سبز موسوی دقیقاً کپی برداری از همین فرمول است.
او در همایش بزرگ مبلغان حوزه علمیه قم که در سالن اجتماعات مدرسه فیضیه برپا شده بود افزود: برخی از این طیف مخالفت با وضع موجود را به مفهوم مخالفت با نظام اسلامی دنبال می کردند و برخی دیگر، مخالفتی با اصل نظام نداشتند ولی صورت و چهره دیگری از نظام یا دولت را می پسندیدند و بسیاری نیز بی خبر از اصل ماجرا وارد این گود شده بودند که خوشبختانه بسیاری از افراد طیف اخیر این روزها متوجه حقیقت شده و پا پس کشیده اند.
شریعتمداری  در سرمقاله روز دوشنبه این روزنامه هم تشکیل “راه سبز امید” را مرحله تازه ای از “کودتای آمریکایی” خوانده و آن را راه اندازی یک تشکیلات “با نام و نشان اما بی شناسنامه” توصیف کرده بود.
. |