چرا گفتمان مطالبه محور؟

نویسنده

» مصاحبه با کیوان صمیمی

samimi.jpg
چند صد نفر از فعالان سیاسی – اجتماعی از گرایش های گوناگون، اخیرا با انتشار بیانیه ای به اعلام موضع در ‏مورد انتخابات ریاست جمهوری آینده پرداختند. امضا کنندگان این بیانیه تاکید کردند که “برخورد کنشگرانه‌ی ‏مطالبه محور با فرایند و فضای انتخاباتی خواهند داشت” و می کوشند به تدریج “گفتمان مطالبه محور” ‏‎ ‎را ‏جایگزین “مشارکت بی‌قید و شرط و نیز تحریم از ابتدای فرایند انتخابات” کنند. با کیوان صمیمی یکی از امضا ‏کنندگان این بیانیه مصاحبه ای کرده ایم که در پی می خوانید.‏

‎ ‎بیانیه اخیر فعالان سیاسی و اجتماعی در مورد لزوم روی آوردن به “گفتمان مطالبه محور”، در چه ‏بستری تهیه و منتشر شده است؟‎ ‎

سابقه این بیانیه برمی‌گردد به تابستان امسال. آن زمان بحث‌هایی در مورد انتخابات مطرح بود؛ بعضی می‌گفتیم ‏رأًی ندهیم، برخی می‌گفتند آن وقتها هم که رأی ندادید به کجا رسیدیم، عده‌ای می‌گفتند شماهایی که رأی دادید به چه ‏رسیدید، کسانی می‌گفتند رئیس‌جمهور یک تدارکاتچی بیشتر نیست، دیگرانی می‌گفتند بین بد و بدتر باید بد را ‏انتخاب کرد، تعدادی پاسخ می‌دادند اگر ما به بد رأی بدهیم ولی بدتر از صندوق بیرون آمد چه باید کرد؟ به هر ‏حال در جلساتی که بود بحث‌های زیادی شد و بالاخره به این نتیجه رسیدیم مستقل از اینکه رأی می‌دهیم یا نه، باید ‏از شخص‌محوری فاصله بگیریم و به طرف مطالبه محوری برویم. باید مطالبات حداقلی و مرحله‌ای خود را ‏مطرح کنیم و با فرایند انتخابات برخوردی فعال داشته باشیم حتی اگر در مرحله پایانیِ این فرایند، یعنی انداختن ‏رأی به صندوق حضور نداشته باشیم. پدیده انتخابات یعنی دعوت کردن از کسی که بیاید و خواسته‌های مردم را ‏اجرا کند، پس باید بدانیم کف خواسته‌های مشخص‌مان چیست و سپس آیا شرایطی وجود خواهد داشت که این ‏مطالبات حداقلی مطرح و سپس به گفتمان تبدیل شود؟ به هر حال زمینِ بازی کنشگر سیاسی خارج از قدرت ‏مستقر، عرصه عمومی است. عمومیتی که فقط می‌داند که از وضعیت فعلی ناراضی است و می‌خوا‌هد این ‏وضعیت ادامه پیدا نکند. می‌داند چه نمی‌خواهد ولی نمی‌داند چه می‌خواهد، و این درست همان حالتی است که منجر ‏به تقویت حرکتهای کور و سربازکردن ناگهانی بحرانهای اجتماعی می‌شود.‏


‎ ‎جلساتی که گفتید با حضور نمایندگان چه جریاناتی برگزار می شد؟‎ ‎

بیش از 7 ماه هر هفته جلساتی با حضور برخی فعالان سیاسی از طیف‌های ملی، چپ، ملی - مذهبی، برخی از ‏اصلاح‌طلبان و نیز فعالانی ازکارگران، اقوام، زنان، معلمان و دانشجویان تشکیل می‌شد و پیرامون ضرورت ‏تدوین پیش‌نویس خواسته‌های حداقلی اقشار مختلف و داشتن رویکردی مطالبه محورانه با انتخابات و حتی پس از ‏انتخابات، بحث می‌شد. طبیعی است طیف‌ها و اقشار، خواسته‌های متفاوتی دارند ولی هدف این جلسات این بود که ‏مشترکات را برای شروع اینکه بدانیم چه می‌خواهیم، دسته‌بندی کنیم. ‏


‎ ‎مطالباتی که در این بیانیه مطرح شده‌اند بسیار حداقلی هستند. آیا این باعث نمی‌شود تا دعوتی که ‏امضاء کنندگان برای پیوستن به این گفتمان کرده‌اند با استقبال وسیع روشنفکران و کسانی که خواهان مطالبات ‏اساسی تری می‌باشند، روبه رو نشود؟‎ ‎
‏ ‏
ببینید، چیزی که منتشر شده با اینکه محصول خرد جمعی نشست‌های چندین و چند ماهه است و روی تک تک ‏کلماتش بحث‌های زیادی شده ولی به هیچ وجه ادعای بدون نقص بودن را ندارد، چون هدف شرکت کنندگان در این ‏جلسات فقط نفس مطرح کردن پدیده “مطالبه محوری” بود. من معتقدم هم به لحاظ کمی میتوان خواسته‌های ‏بیشتری را اضافه کرد و هم به لحاظ کیفی هر یک از مطالبات مطرح شده را می‌توان غنای بیشتری داد. ولی ‏دوستان خطوط مختلف فکری و فعالان اقشار و صنوفی که فعال‌تر در این ماهها هر هفته وقت می‌گذاشتند و علاوه ‏بر آن، هزینه سیاسی شرکت در این نشست‌‌ها ( که یکی دو بار هم با تهدید مواجه شد ) را نیز پرداخت کرده‌اند، به ‏این نتیجه رسیدند بهترین کاری که در این زمینه می‌توانند بکنند مطرح کردن بسیار آرام و حداقلیِ خواست های ‏ملموس و دست‌یافتنی است. خواستهای آرمانی دموکراسی خواهان از بدیهیاتند و حقوق ضایع شده نیز بسیارند ولی ‏شرایط حاکم بر کشور، نیاز به فضای آرام، توان فعالان سیاسی، اولویت‌های‌ مردم، ضرورت همراهی فراگیرتر ‏کنشگران سیاسی و مدنی و بسیاری موارد دیگر ایجاب می‌کند که گام به گام و حداقلی حرکت کنیم. این مطالبات ‏کف مشترکی است برای پیوستن اقشار مختلف و صاحبان نقطه‌نظرات متفاوت. ولی طبیعی است که هر یک از ‏اقشار و لایه‌ها و صنوف مثلاً اقوام، زنان، روزنامه‌نگاران، بازنشستگان، پرستاران، معلمان، بیکاران، و غیره ‏می‌توانند علاوه بر اینکه از این خواسته‌های حداقلیِ مشترک حمایت کنند، برای قشر یا صنف خود مطالبات بیشتر و ‏مشخص‌تری را هم خواستار شوند. ‏


‎ ‎به نظر می رسد وجه برجسته بیانیه منتشر شده، تنوع امضاء کنندگان آن است. وحدت رویّه بین این ‏گروه از نمایندگان طیف‌های متفاوت سیاسی و اقشار مختلف اجتماعی در یک موضوع واحد و آن هم یک اتفاق مهم ‏یعنی انتخابات، چگونه حاصل شد؟‏‎ ‎‏ ‏

همان طور که گفتید یکی از وجوه شاخص بیانیه انتخابات و گفتمان مطالبه محور این است که مورد حمایت افرادی ‏قرار گرفته که نظرات متفاوتی در بسیاری مسائل دارند ولی در موضوع انتخابات، مستقل از اینکه رأی بدهند یا ‏ندهند، به این نتیجه رسیده‌اندکه از شخص محوری باید به سمت مطالبه محوری رفت. وقتی می‌بینیم در بین حامیان ‏این رویکرد و رویّه، مهندس سحابی و دکتر پیمان به همراه محمدعلی عمویی و دکتر رئیس دانا و در کنار دکتر ‏باوند و خسرو سیف و برخی پیشکسوتان مصدقی نهضت ملی و حقوقدانانی شناخته شده، نمایندگانی از دوره‌های ‏قبلی و فعلی مجلس به همراه معاونی از وزرای اسبق و مدیرانی موفق، روزنامه‌نگارانی اصلاح‌طلب همچون ‏ماشاءالله شمس‌الواعظین و بدرا‌لسادات مفیدی، شعرا و نویسندگانی چون سیدعلی صالحی و دکتر بابک احمدی، ‏دانشجویان پیشرو تحکیم و سایر آوانگاردهای دانشجویی در کنار فارغ‌ا‌لتحصیلان تحول‌خواه ادوار، فعالانی از ‏زنان، اقوام، کارگران، معلمان، پزشکان، بازاریان و غیره حضور دارند، متوجه می‌شویم چنانچه در حرکتهای ‏مشترکی که انجام می‌شود، حداقلهای مشترک را در نظر بگیریم و بر روی مقداری از خواسته‌های خود پا‌فشاری ‏نکنیم، می‌توانیم مسائل را بهتر به پیش ببریم. در حال حاضر این حدود300 نفر از سایرین دعوت کرده‌ا‌ند تا به این ‏گفتمان به عنوان کف حرکتی که آغاز شده بپیوندند و چنانچه کسانی در جای دیگری نیز خواستند حرکتهای ‏وسیع‌تر و یا پیشروتر و یا با هر کیفیت دیگری انجام دهند، بدیهی است که به تنهایی و یا به همراه حزب و نهاد ‏خود همیشه این امکان را خواهند داشت. ‏