پرونده سال گذشته 86 در حالی بسته می شود که حوادث خشونت بار هم چنان روند رو به رشد خود را طی می کند. هر چند آمار ارائه شده از سوی مقامات ناجا از کاهش آمار قتل و سرقت مسلحانه به عنوان دو جرم تهدیدکننده امنیت اجتماعی خبر داده و بر کشف درصد بالایی از این جرائم تاکید کرده اند اما اخبار موجود نشان دهنده آن است که به رغم برتری عددی و آماری پلیس، خشونت هم چنان بازآفرینی می شود. چرا که دلایل و انگیزه های ارتکاب جرم هم چنان باقی است. به گفته سردار جعفری - رئیس پلیس آگاهی ناجا - یک چهارم قتل های انجام شده در کشور خانوادگی است. از سویی درصد بالایی از جرائم مهم در کشور به پایین آمدن آستانه تحمل مرتکبان جرم (که ناشی از عوامل گوناگون اقتصادی، خانوادگی، فرهنگی و تبعیض های قانونی و… است) باز می گردد، و چنین مجرمانی بدون تجربه جرم های خشن و بدون سابقه و برنامه ریزی از قبل مرتکب جرم می شوند. بازنگری در حوادث منتشر شده در روزنامه ایران (طی اسفندماه 1386) تائیدی بر این ادعاست .
سه قتل با بهانه های ناموسی
3 اسفندماه - روزنامه ایران خبر از پیدا شدن قاتل مرد جوانی به نام مهدی را داد که جسدش در دی ماه سال 1385 در طویله ای پیدا شده بود. در رابطه با این قتل مردی به نام حیدر پس از دستگیری به قتل مهدی اعتراف کرد و مدعی شد چون مهدی به صورت تلفنی مزاحم دخترم می شد و همچنین بارها مرا تهدید کرده بود که ماجرای اعتیاد و نگهداری مواد به پلیس خواهد گفت به همین دلیل او را کشتم .
حیدر در دفاع از خود گفت: اتهام قتل را قبول ندارم، من فقط از خودم و ناموسم دفاع کردم. چند سال قبل در لواسان ساکن شدم، مقتول از غریبی من سوء استفاده می کرد و می خواست از من اخاذی کند اما این تنها دلیلم نبود، یک روز وقتی از محل کارم به خانه آمدم، دیدم مهدی و دخترم در زیرزمین هستند، کنترل خودم را از دست دادم و داد و فریاد کردم، مهدی به طرفم حمله کرد، من هم با چوب دو ضربه به سرش زدم بعد با طنابی که آنجا بود او را خفه کردم . دختر حیدر گفت من رابطه ای با مهدی نداشتم اما او چندین بار تلفنی مزاحم من شده بود، اکنون من هم از اولیای دم می خواهم تا پدرم را ببخشند. خانواده مهدی برای حیدر تقاضای صدور حکم قصاص کردند.
7 اسفندماه - مأموران پلیس شهریار در جریان نزاعی خونین در یکی از محله های این شهر قرار گرفتند. آنها پس از حضور در محل حادثه با پیکر نیمه جان پسر ۲۳ ساله ای به نام علی روبه رو شدند. مرد مجروح بلافاصله به بیمارستان منتقل شد، اما با وجود تلاش پزشکان بر اثر جراحات و خونریزی جان باخت. بدین ترتیب در جریان تحقیق های پلیسی، «شاهین» - ۲۹ ساله - به اتهام ارتکاب قتل شناسایی و دستگیر شد. وی در بازجویی ها اظهار داشت: «علی» برای خواهرم مزاحمت ایجاد کرده بود که او را از پا درآوردم.
15 اسفند - مأموران پلیس شهر ری در جریان قتل دختر ۲۱ ساله ای به نام «سیما» ـ در خیابان فدائیان اسلام ـ قرار گرفتند. مادر ۵۵ ساله در نخستین بازجویی ها با اعتراف به قتل دخترش گفت: یک سال پیش شوهرم مرد. مدتی بعد من و دخترم آپارتمان مستقلی اجاره کردیم. تا این که کم کم متوجه تماس های تلفنی مشکوک او شدم. بنابراین رفتارهایش را زیر نظر گرفته و متوجه مشکلاتش شدم. به خاطر این که از صبح تا شب کار می کردم کنترل لحظه به لحظه دخترم برایم غیرممکن بود. تا این که او همراه مردی از خانه فرار کرد. یک هفته بعد پسرانم آنها را در ترمینال دیده و دخترم را به خانه برگرداندند. من شب اول او را در حمام حبس کردم. رفتارهایش باعث آبروریزی شده بود. بنابراین می ترسیدم دست برادرانش به خون او آلوده شود. به همین خاطر برای حفظ آبروی خانوادگی تصمیم به قتل او گرفتم. بنابراین مقدار زیادی قرص خواب آور تهیه کرده و قرص ها را به او خوراندم. وقتی بیهوش شد او را خفه کرده و به کلانتری رفتم. گزارش این حادثه به شعبه ۷ دادسرای شهرری و اعلام رضایت همه اعضای این خانواده و صرفنظر آنها از طرح شکایت علیه مادرشان، مجازات این زن با حکم قطعی دادگاه تجدید نظر به مدت دو سال به حالت حبس تعلیقی درآمد .
همسر کشی
4 اسفند - اختلاف های شدید خانوادگی زوج تهرانی، با قتل مرد میانسال و مجروح شدن همسرش پایان یافت. به گزارش خبرنگار ، صبح چهارشنبه ساکنان یک ساختمان مسکونی در خیابان ستارخان متوجه درگیری شدید زن و شوهر همسایه شدند. دقایقی بعد یکی از همسایه ها به آپارتمان زوج میانسال مراجعه کرده بود، صدای ناله های «کبری» 45 ساله را از خانه شنید با عجله موضوع را به پلیس اطلاع داد. دقایقی بعد مأموران کلانتری ۱۱۸ستارخان پس از حضور در محل حادثه با پیکر بی جان «اسماعیل»۵۰ ساله و زن مجروح روبه رو شدند. اسماعیل بر اثر اصابت ضربه های کارد «کبری» جان باخته و «کبری» نیز نیمه جان روی زمین افتاده بود. وی روی تخت بیمارستان قتل همسرش را پذیرفت و گفت: صبح چهارشنبه قبل از رفتن به محل کارم طبق معمول همسرم با من به جر و بحث پرداخت. به دلیل این که توهین هایش قابل تحمل نبود با هم درگیر شدیم. ناگهان «اسماعیل» با چاقو به طرفم حمله کرد و ضربه ای به بدنم زد. من هم برای دفاع از خود چاقو را گرفته و چند ضربه به او زدم. اسماعیل راننده مسافربر جاده ای است که ۲۵ سال قبل ازدواج کرده و ثمره زندگی آنها نیز سه فرزند است که هیچ کدام آنها هنگام درگیری در خانه نبودند.
5 اسفند - مأموران پلیس و آتش نشانی مشهد از وقوع آتش سوزی در خانه ای باخبر شدند. آنها پس از خاموش کردن شعله های آتش، با پیکرهای سوخته مرد ۵۳ ساله، دختر ۱۰ ساله و پسر ۱۹ ساله مواجه شدند. کارشناسان سازمان آتش نشانی آتش سوزی راعمدی اعلام کردند. دختر بزرگ این خانواده جزئیات حادثه را فاش کرد. زن جوان گفت: شوهر اولم چند سال قبل، بر اثر سقوط از بلندی جان سپرد. مدتی بعد پدرم مرا با زور و تهدید به عقد مردی که ۱۶ سال از خودم بزرگتر بود درآورد. به دلیل مشکلات فراوان خانوادگی چند بار از پدرم خواستم صیغه محرمیت من و شوهرم را باطل کند اما او همراه شوهرم مرا کتک می زد. به خاطر نجات از این زندگی جهنمی نقشه قتل شوهر و پدرم را طراحی کردم. شب حادثه در غذای پدر و همسرم مقداری قرص خواب آور ریختم. نیمه شب رختخواب پدرم را آتش زدم. پدرم همراه برادر، خواهر و شوهرم در خواب بودند. دقایقی بعد هم شوهرم از خواب پرید و از اتاق خارج شد. اما پدر، خواهر و برادرم در آتش سوختند. حال آن که متأسفانه سه عضو خانواده ام که علاقه زیادی هم به آنها داشتم در آتش سوختند. اما شوهرم زنده ماند.
والدین کشی
5 اسفند - زن ۶۰ ساله ای با ضربه های کارد پسر معتادش به قتل رسید. مأموران پلیس از وقوع جنایتی در خیابان طالقانی کرج باخبر شدند. آنها پس از حضور در محل جنایت با جسد زن ۶۰ ساله ای به نام فاطمه رو به رو شدند. پلیس در جستجوی پسر فراری است .
16اسفند - دو تن از بستگان زنی به نام رقیه ـ ۴۶ ساله ـ پس از مراجعه به خانه آنها، با پیکرهای بی جان رقیه ، مجید ایران زاد ـ تاجر ۷۰ ساله ـ و اسماء ـ دختر ۵ ساله ـ روبه رو شدند که به طرز فجیعی به قتل رسیده بودند. تحقیقات نشان می دهد پس از قتل سه عضو خانواده، طلا و جواهرات موجود در خانه را نیز دزدیده شده است. رسول ـ پسر ۳۸ ساله مرد تاجر پس ازبازداشت گفت: پدرم، همسر دوم او و فرزند خردسال شان را به خاطر ارثیه کشتم. پدرم اموال و دارایی هایش را به همسر دوم و دختر خردسالش بخشیده بود. من هم به دلیل بیکاری با مشکلات مختلف مواجه بودم، اما او به نیازهای من توجهی نداشت. به همین خاطر تصمیم گرفتم آنها را بکشم.
آزار و خشونت به بهانه های عشقی
2 اسفند - مرد 45 ساله ای که با شنیدن پاسخ منفی از سوی زن مورد علاقه خود قصد داشت با تهدید اسلحه او را وادار به ازدواج کند! ماموران انتظامی کلانتری 109 «بهارستان» از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 اطلاع یافتند، فرد ناشناسی با تهدید سلاح وارد منزلی شده است. با اعلام این گزارش ماموران بلافاصله به محل اعزام شدند و مردی به نام مصطفی با یک قبضه سلاح کمری «لاما» دستگیر و در بازرسی از وی هفت فشنگ جنگی نیز کشف کردند. مصطفی در بازجویی های پلیسی گفت: چندی قبل زنی به نام اشرف برای نظافت وارد منزل من شد و تلفن همراه مرا سرقت کرد و من برای پس گرفتن گوشی به خانه او مراجعه کردم. اشرف در جریان تحقیقات به ماموران اظهار داشت: این مرد 45 ساله مدت یک هفته است که به من پیشنهاد ازدواج موقت داده اما من موافقت نکرده ام به همین خاطر قصد داشت مرا با تهدید اسلحه وادار به قبول ازدواج کند.
4 اسفند - اواخر سال ۸۳ به مأموران ستاد مبارزه بامواد مخدر اطلاع دادند خودروی پژو ِی از مشهد عازم تهران است، مقدار قابل توجهی مواد مخدر- هروئین و تریاک- با خود حمل می کند. سرنشینان خودرو که یک مرد ۶۲ ساله و دو زن بودند برای بازجویی به داخل پاسگاه منتقل شدند.مأموران پس از بازرسی خودرو، یک کیسه حاوی موادمخدر از جمله ۲۷ گرم هروئین، مقداری تریاک و چند بسته قرص روان گردان کشف کردند.عباس- راننده- با اظهار بی اطلاعی از وجود مواد مخدر در خودرویش به مأموران گفت: نمی دانم چه کسی آن را داخل خودرویم گذاشته است. چند روز پیش دخترم با من تماس گرفت و با گریه گفت: همسرش مردی بیمار است که رفتارهای طبیعی ندارد. به همین خاطر او را به بهانه های مختلف به باد کتک می گیرد. چند روز بعد هم خبر بیکار شدن و خانه نشینی اش را داد. به اتفاق همسرم با خودروی پژو به مشهد رفتیم تا پس از گفت وگو با دامادمان مسائل و مشکلات خانوادگی آنها را حل کنیم. مهناز، دختر جوان این مرد به قاضی دادگاه گفت: رضا ـ همسرم ـ به دلیل بیماری روحی، روانی به همه چیز مشکوک است. در چند ماه اخیر هم با افراد شرور و قاچاقچی رفت و آمد پیدا کرده است. گاهی اوقات آنها را به خانه می آورد و با زور و تهدید می خواست از میهمانانش پذیرایی کنم. اما من توجهی نمی کردم و او نیز مرا به باد کتک می گرفت. مأموران رضا را برای بازجویی احضار کردند که او پس از ساعت ها تحقیق و بازجویی سرانجام لب به اعتراف گشود: وقتی فهمیدم پدر زنم قصد دارد همسرم را از من جدا کند و با خود به تهران ببرد عصبانی شدم و با همکاری دوستانم مواد مخدر را در داخل ماشین پدرزنم جاسازی کردیم. وقتی آنها به راه افتادند تلفنی موضوع را به مأموران اطلاع دادم. چرا که می خواستم با این کارم از آنها انتقام بگیرم.
7 اسفند- یکی از ساکنان بزرگراه آهنگ با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و گفت: پسر جوانی با حالتی آشفته و هراسان از خانه همسایه ما بیرون دوید و به سرعت فرار کرد. فکر می کنم در این خانه اتفاقی افتاده باشد. مأموران کلانتری ۱۳۲ نبرد به ساختمان مورد نظر رفتند پس از گشودن در وارد خانه شدند در آشپزخانه با جسد مریم - ۳۴ ساله - روبه رو شدند که دستمالی دور گردنش پیچیده بود. همسر و دختر ۱۴ ساله مقتول از روی نشانی جوانی را بنام نوید شناسایی کردند . نوید 18 ساله پس از دستگیری گفت: مریم از بستگان ما بود. قرار بود من و دخترش با هم ازدواج کنیم. روز حادثه به من تلفن کرد و گفت می خواهد راجع به موضوع مهمی با من صحبت کند. وقتی به آنجا رفتم دخترش را به بهانه ای بیرون فرستاد. بعد هم سر موضوعی با او به جر و بحث پرداخته و سرانجام با دستمال گردنم او را خفه کردم.
13 اسفند - دختری به نام «سمیه» معروف به «سوگند» در پی سقوط از طبقه پنجم ساختمان مسکونی در شرق تهران جان باخت . مأموران کلانتری ۱۱۰ شهدا نیز پس از تماس تلفنی ساکنان مجتمع، خود را به محل حادثه رساندند. پسر ۲۶ ساله ای به نام «حمید» ساکن طبقه پنجم ساختمان را به عنوان مظنون به قتل دستگیر کردند. حمید در دادگاه به تشریح جزئیات حادثه پرداخت: روز حادثه باران تندی می آمد. «سوگند» از من یک لیوان آب خواست به آشپزخانه رفتم تا برایش آب بیاورم اما ناگهان به محض بازگشت متوجه شدم خودش را از پنجره اتاق خواب پائین انداخته است در حالی که بشدت شوکه بودم چند دقیقه بعد متوجه شدم مأموران پشت در هستند، من هم سراسیمه به سوی پشت بام دویدم. روی پله ها نشسته بودم که دستگیر شدم. قاضی به متهم گفت: در جلسه محاکمه اعلام کردی سوگند خود را از پنجره آشپزخانه به بیرون پرت کرد. قاضی همچنین سؤال کرد اگر متهم به قتل نبودی چرا به سوی پشت بام فرار کردی، متهم جواب داد: ترس تمام وجودم را گرفته بود. دستپاچه و به هم ریخته بودم، نمی توانستم تصمیم بگیرم.
16 اسفند - مردی با اطلاع از تصمیم ازدواج همسر سابقش، مادر و برادر وی را گروگان گرفت. مهران ـ ۴۰ ساله ـ عصر سه شنبه ۱۴ اسفند مسلح به خانه پدر همسر سابقش رفت و خود را مأمور پست معرفی کرد. و با تهدید اسلحه مادر و برادر همسر سابق خود را گروگان گرفت. وی بلافاصله در تماس تلفنی از مژگان خواست به خانه برگردد. در این میان زن جوان که متوجه غیرعادی بودن حالت مهران شده بود از پلیس کمک خواست سرانجام پس از ۵ ساعت تلاش، مهران خود را تسلیم کرد. درباره انگیزه خود گفت: من همسرم را خیلی دوست دارم اما او چند ماه قبل بی دلیل از من جدا شد. بعد از مدتی با تلاش های فراوان راضی شد دوباره با من زندگی کند. تا این که چندی قبل متوجه رفتارهای مشکوک او و ارتباط مخفیانه اش با یکی از دوستان خانوادگی شدم. وقتی موضوع را با او در میان گذاشتم وی با صراحت گفت که قصد ازدواج با آن مرد را دارد.در حالی که با شنیدن حرف های همسرم خیلی عصبی و ناراحت شده بودم، تصمیم به انتقام گرفتم.
ربودن زنان و تجاوز
4 اسفند - مأموران پلیس مشهد از سال ۷۸ در پی دریافت گزارش های تکان دهنده در جریان فعالیت های چند شبکه ، ربودن دختران و زنان فراری قرار گرفتند و در ادامه تحقیقات دریافتند اعضای شبکه ها طعمه هایشان را از بین دختران سرگردان و زنان خیابانی انتخاب کرده و آنها را پس از آزار و اذیت دسته جمعی در اختیار خانه های فساد قرار می دادند. مأموران معاونت اطلاعات پلیس مشهد از ۲۸ دی سال ۸۰ عملیات دستگیری تبهکاران را آغاز کرد. نخستین گروه چند برادر بودند که شبکه موسوم به «باغ آلو» را هدایت می کردند. با اعتراف های تکان دهنده برادران «شیبک» اعضای چهار شبکه دیگر که با آنها همکاری داشتند نیز شناسایی و طی ۹ ماه، ۸۰ شرور آدم ربا در این رابطه دستگیر شدند. در تجسس های پلیسی مشخص شد هشت خانه فساد نیز تحت نظر این افراد فعالیت می کنند. بنابراین کارآگاهان پس از تعقیب و مراقبت های نامحسوس ۶۳ زن و دختر جوان را نیز دستگیر کردند که همگی تلفن همراهی در اختیار داشتند که به صورت دائم از سوی گردانندگان خانه های فساد کنترل می شدند. پس از محاکمه متهمان در شعبه ۱۹ دادگاه عمومی مشهد ۹ تن از اعضای شبکه «باغ آلو» به اعدام و دیگر مجرمان نیز به حبس های طولانی مدت محکوم شدند. یکی از افراد این باند به نام احمد فراری بودکه هیچ ردی ازاو در دست نبود. آواخر بهمن امسال دختر جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی مشهد از احمد به اتهام آدم ربایی و آزار و اذیت شکایت کرد.با طرح این شکایت پرونده وارد مرحله تازه ای شد و عضو فراری این باند در یک آرایشگاه مردانه دستگیر شد.
5 اسفند - دختر جوان که از دام مردیکه قصر ربودنش را داشت با تلاش راننده کامیون نجات یافت. دختر جوانی همراه پدرش به دادگاه عمومی بخش رودهن با طرح شکایت از راننده یک پراید مشکی رنگ گفت: مدتی پیش در دانشگاه رودهن پذیرفته شدم اما به خاطر نبود امکانات خوابگاهی مجبور بودم تا مسیر تهران به رودهن را با خودروهای عمومی طی کنم. ساعت ۱۲ روز دهم دی پس از پایان کلاس ها، نزدیک دانشگاه سوار یک خودرو پراید شدم. اما در طول راه متوجه رفتارهای مشکوک و غیرعادی راننده شدم. خواستم ماشین را نگه دارد تا پیاده شوم اما او بی توجه به حرف هایم با سرعت به سوی دماوند حرکت کرد وارد جاده فرعی شد. در آنجا با داد و فریاد خودم را به بیرون انداختم و پا به فرار گذاشتم اما راننده پس از تعقیبم مرا مورد ضرب و شتم قرار داد. او سعی داشت با زور و تهدید مرا به داخل ماشین بکشاند که همان موقع یک راننده کامیون به کمکم آمد . راننده پراید پا به فرار گذاشت و من با کمک راننده کامیون به شهر بازگشتم. با طرح این شکایت، پلیس پس از چهره نگاری موفق به ردیابی راننده فراری شد. مرد فراری در یک آژانس خودرو مشغول کارو دارای سابقه کیفری است. تحقیقات پلیس درباره فیلم ها و تصاویر موجود در تلفن همراه متهم نیز ادامه دارد.
14 اسفند - مرد چند چهره که به اتهام فریب و اغفال دختران نوجوان تحت تعقیب بود دستگیر شد . حدود دو هفته قبل والدین دختر ۱۷ ساله ای به نام عاطفه با مراجعه به اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران اعلام کردند دخترشان از سوی یک مرد جوان ربوده شده است. تلاش کارآگاهان برای یافتن دختر و پسر فراری آغاز شد. دو روز بعد پدر و مادر عاطفه با مراجعه به پلیس در حالی که عکس فرهاد را در دست داشتند گفتند: زن جوانی که خود را همسر صیغه ای فرهاد معرفی کرده این عکس را در اختیارمان قرار داده است. فریبا - ۱۹ ساله- همسر صیغه ای در شکایت خود گفت: حدود چهار سال قبل در گرمسار با این مرد خوش پوش - متهم- که خود را مهندس و طراح ساختمان معرفی می کرد آشنا شدم. او سپس با فریب و چرب زبانی وادارم کرد تا همراهش فرار کنم. اوقول داد مرا به عقد خود درآورد. اما پس از مدتی به بهانه این که مهاجر غیرقانونی است و شناسنامه هم ندارد مرا به عقد موقت درآورد. اما مدتی بعد شخصیت واقعی اش را کشف کردم. او مردی هوسران با مشکلات اخلاقی فراوان بود. این اواخر هم زنان و دختران فریب خورده را به خانه می آورد. وقتی به او اعتراض می کردم مرا به باد کتک می گرفت.بعد هم در یکی از اتاق ها زندانی ام می کرد. من هم به دلیل نداشتن پشتوانه خانوادگی مجبور بودم بسوزم و بسازم. حال آن که او و برادرش برای زنان نیز مزاحمت ایجاد می کردند. تاکنون بارها از سوی همسران یا برادران زنان و دختران فریب خورده مورد ضرب و جرح قرار گرفته و پرونده های زیادی نیز در کلانتری و دادسرا دارند. دختر جوان گفت: او را جلوی مدرسه مان دیدم. فرهاد از من خواست همراهش به گردش بروم. اما نمی دانم چگونه فریبم داد و مرا به بندرعباس کشاند. آنجا به زور مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. بعد هم مرا داخل اتاقی زندانی کرد و اجازه نمی داد با خانواده ام تماس بگیرم. چندین بار هم مرا مورد ضرب و شتم قرار داد.
19 اسفند - کشف جسد زن جوانی در حاشیه کانال آب ورامین، به مأموران پلیس اعلام شد. در نخستین بررسی ها مشخص شد ، زن جوان پس از ضرب و شتم شدید و آزار و اذیت به قتل رسیده است. سه روز پس از کشف جسد مردی نگران با مراجعه به کلانتری از ناپدید شدن مرموز همسرش - بهاره - خبر داد. هشتم مرداد ۸۵ جسد زن دیگری در کانال آب ورامین کشف شد. در تحقیقات پلیسی مشخص شد قربانی ۳۰ ساله ، معصومه نام داشته که به دلایل نامعلوم خفه شده است. جسد این زن در حالی که لابلای پارچه ای پیچیده شده بود در کانال آب پیدا شد. این پرونده با کشف جسد سومین زن وارد مرحله تازه ای شد. پیکر طناب پیچ «فرح» - ۴۲ ساله - قربانی سوم، در کانال آب کشف شد. ۱۲ فروردین ۸۶ پیکر نسیم - ۲۸ ساله - چهارمین قربانی در حاشیه کانال آب ورامین پیدا شد.با گذشت ۹ ماه از چهارمین جنایت، پلیس سه برادر شرور را به اتهام آزار و اذیت زنان شناسایی و دستگیر کرد. امیررضا - ۲۶ ساله - حمیدرضا -۲۸ ساله - و علیرضا - ۲۳ ساله - در پی اعلام شکایت ۱۱ زن به اتهام آدم ربایی، آزار و اذیت و سرقت طلاهای زنان دستگیر شدند.تحقیقات از متهمان ادامه داشت که همسر علیرضا با مراجعه به پلیس آگاهی راز تبهکاری های همسرش را فاش کرد. او گفت: «حدود یک سال قبل به خاطر مسائل خانوادگی با شوهرم اختلاف پیدا کردم. در جریان جر و بحث ها او تهدید کرد در صورتی که به اختلاف ها پایان ندهم مرا هم مانند فرح - یکی از قربانیان - می کشد.» سرانجام نیز دو تن از متهمان لب به اعتراف گشوده و به قتل بهاره، نسیم، فرح و معصومه اعتراف کردند. بازپرس پرونده که احتمال می داد آنها مرتکب جنایت های دیگری نیز شده باشند تحقیقات گسترده تری را انجام دادند و در تازه ترین بازجویی ها این سه برادر به قتل اکرم پنجمین قربانی اعتراف کرد .
19 اسفند - یکی از ساکنان ساختمانی در خیابان فرشته، هنگام خروج از خانه با یک گونی زردرنگ، کنار پیاده رو ، رو به رو شد. وی بلافاصله با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و از مأموران کمک خواست. مأموران کلانتری ۱۰۱ تجریش پس از حضور در محل حادثه و بررسی گونی، با جسد زنی رو به رو شدند. جسد متعلق به زنی ۴۰ ساله و ناشناس است که آثار جراحت های عمیق در سر و همچنین فشار بر قسمت راست گردنش به طور کامل مشخص بود. او بر اثر خفگی در محل دیگری به قتل رسیده و سپس جسدش در این محل رها شده بود.
23 اسفند - اعضای شبکه ای پس از آزار و اذیت دختر جوانی، پیکر نیمه جانش را داخل چاهی انداخته بودند، در عملیات ویژه مأموران پلیس شهریار شناسایی و دستگیر شدند. چند شکایت مبنی بر آزار و اذیت، مزاحمت برای زنان و دختران، زورگیری و شرارت از سوی دادستان شهریار، در دستور کار مأموران پلیس امنیت قرار گرفت. رهگذران هنگام عبور از کنار چاه صدای ناله های دخترجوان را شنیده و تقاضای کمک کردند. دقایقی بعد مأموران آتش نشانی در حضور مأموران پلیس، دختر نیمه جان را از داخل چاه نجات دادند. وی پس از بهبودی در بازجویی ها گفت: در حال رفتن به خانه بودم که سه پسر شرور سد راهم شدند. آنها با تهدید مرا به باغی متروکه کشانده و به آزار و اذیتم پرداختند. بعد هم مرا داخل چاهی انداخته و متواری شدند. اعضای این شبکه شناسایی و در عملیات های جداگانه ای دستگیر شدند. چندی بعد پسر نوجوانی با مراجعه به پلیس از تبهکاران شکایت کرد. او به مأموران گفت: چندی قبل دو تن از اعضای شبکه مرا ربوده و مورد آزار و اذیت قرار دادند. آنها پس از فیلمبرداری از صحنه آزار و اذیتم تهدید کردند اگر موضوع را به پلیس اطلاع دهم، فیلم را در شهر پخش می کنند. تاکنون ۲۰ شاکی با مراجعه به دادسرا از اعضای این شبکه شکایت کرده اند .
23 اسفند - دو دختر که برای تفریح سوار خودروی سه پسر شدند، نمی دانستند با پای خود به تله شیطانی می روند. عصر ۲۳ بهمن دو دختر با مراجعه به یکی از کلانتری های غرب تهران از سه پسر به اتهام آزار و اذیت شکایت کردند. یکی از آنها گفت: با دوستم برای خرید به یکی از مراکز تجاری غرب تهران رفته بودیم که هنگام بازگشت به خانه یک خودروی پژو با سه سرنشین سد راهمان شد. آنها سپس ما را به زیرزمین یک ساختمان مسکونی کشانده و به زور ما را مورد آزار و اذیت قرار دادند. یکی از متهمان، کامبیز - ۱۹ ساله - در بازجویی ها گفت: روز حادثه به سراغ دوستانم رفتم تا در خیابان گشتی بزنیم تا این که در یکی از خیابان ها با دو دختر جوان روبه رو شدیم. سپس آنها را به آپارتمانم برده و در زیرزمین ساختمان آنها را مورد آزار و اذیت قرار دادیم. با اعترافات کامبیز، کارآگاهان دو همدست دیگر وی را نیز دستگیر کردند. و پس از اعتراف گفتند: فقط یکی از دخترها را مورد تعرض قرار داده اند.
26 اسفند - بعد از ظهر جمعه ساکنان یکی از خیابان های غرب تهران صدای فریادهای دختر جوانی را شنیدند که از مردم کمک می خواست. همان موقع مردم پسر جوانی را در حال کتک زدن یک دختر دیدند. ضارب نیز با مشاهده مردم از آنجا گریخت. در این میان دختر جوان که به شدت آسیب دیده بود با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت. مینا -۲۵ ساله- که از اهالی همان محل است به مأموران گفت: در پیاده رو خیابان حرکت می کردم که ناگهان فردی از پشت مرا روی زمین پرت کرد. او قصد آزار و اذیتم را داشت که در برابرش مقاومت کردم. بنابر این مرد ناشناس مرا به باد کتک گرفت. وقتی هم اهل محل به خیابان آمدند او با سرعت فرار کرد. این در حالی است که دختر جوان به دلیل شکستگی دست و پا در بیمارستان بستری است. متهم کارگر یک ساختمان نیمه تمام پس از دستگیری انگیزه خود را وسوسه های شیطانی اعلام کرد. وی هم اکنون با صدور قرار قانونی در اختیار مأموران کلانتری قرار دارد تا تحقیقات از او ادامه یابد.
کشف مواد مخدر از مرزهای کشور تا بند نسوان زندان اوین
سردار حسین ذوالفقاری جانشین فرمانده نیروی انتظامی کشور در همایش رؤسای پلیس مبارزه با مواد مخدر نیروی انتظامی با اشاره به کشف بیش از ۴۰۰ تن مواد مخدر طی سال ۸۶ گفت: ۵۷ درصد کشفیات در شرق کشور، ۲۵ درصد در استان های حاشیه مرز و ۱۸ درصد نیز در کل استان های کشور به دست آمده است. وی با بیان این که امسال ۱۵ تن از مأموران مبارزه با مواد مخدر در جریان مبارزه با قاچاقچیان کشته شده اند و ۱۲۸ تن نیز زخمی شدند خاطرنشان کرد: ۲۵۱ تن از قاچاقچیان نیز در عملیات های مختلف کشته شدند.
اما در 5 اسفندماه روزنامه ایران خبر داد که کشف مواد مخدر به بند نسوان زندان اوین نیز رسیده و تعدادی از اعضای شبکه بزرگ توزیع مواد مخدر در بند زنان زندان اوین از سوی مأموران حفاظت اطلاعات قوه قضائیه شناسایی و دستگیر شدند. چندی قبل خانواده یکی از زندانی های معتاد بند نسوان زندان اوین، با تسلیم شکایتی به حفاظت اطلاعات قوه قضائیه اعلام کردند دخترشان با وجود این که از مدت ها قبل در زندان به سر می برد هنوز هم به دلیل اعتیاد شدید به راحتی به مواد مخدر - کراک - دسترسی دارد. پس از این شکایت مأموران در بررسی های دقیق و تجسس های نامحسوس به راز فعالیت یک شبکه ۲۵ نفری توزیع مواد مخدر در زندان پی بردند. بدین ترتیب اغلب متهمان که از زنان زندانی بودند شناسایی و برای بازجویی به دادسرا احضار شدند.صبح دیروز دو تن از متهمان از سوی شاملو، بازپرس شعبه اول بازپرسی دادسرای جنایی تحت بازجویی قرار گرفتند.یکی از متهمان که زنی - ۳۰ ساله - است و مدتی قبل به اتهام خرید و فروش ۲۳ گرم کراک به همراه مادرش دستگیر و به ۱۳ سال زندان محکوم شده است در بازجویی ها گفت: هنگام مرخصی از زندان مواد مخدر را از دو زن در جنوب تهران خریده سپس مواد را به داخل زندان منتقل کرده است.متهم دیگر پرونده نیز در اعترافاتش گفت: از طریق دوستانم چند حساب بانکی باز کرده و از زندانیان می خواستم پول مواد را از طریق خانواده هایشان به حسابم واریز کنند.بازپرس شاملو نیز در این باره گفت: اعضای این شبکه ۲۵ زن هستند که غیر از سه نفر همگی از زندانیان زندان اوین هستند.به گفته وی این افراد پس از پایان دوره مرخصی، مقداری مواد مخدر را با روش های مختلف از جمله بلعیدن، به داخل زندان منتقل می کردند. در برخی مواقع نیز مواد مخدر را از طریق اعضای خانواده هایشان و هنگام ملاقات حضوری دریافت کرده و مواد را به داخل زندان منتقل می کردند.
منبع: مدرسه فمینیستی