مراسم حکومتی روزکارگر را تحریم می کنیم

کاوه قریشی
کاوه قریشی

» محمود صالحی، فعال کارگری در مصاحبه با روز

خودش می‌گوید با عنوان “کارگری از سقز” معرفی شود، اما او از فعالان سر‌شناس کارگری ایران در کردستان و از اعضای اصلی تشکل “کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری” است. چندین بار بازداشت شده و کلیه‌هایش را در زندان از دست داده است. با این حال هنوز در تاکید بر مطالبات کارگری مصمم است و می‌گوید نسبت به آینده خوش بین است.

محمود صالحی، که در دو نوبت یک بار در اردیبهشت سال گذشته و یک بار هم در فروردین سال ۱۳۸۶ بازداشت شده، در مصاحبه با روز از محدودیت‌های کارگران برای برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در ایران می‌گوید. او اولین بار زمانی بازداشت شد که مستقل از مراسم‌های حکومتی، به همراه دیگر همکاران خود مراسم روز کارگر را برگزار کردند.

آقای صالحی که از بنیانگذاران انجمن صنفی کارگران خباز شهر سقز هم هست، به سئوالات روز در ارتباط با وضعیت کارگران ایران، فعالان زندانی، دلایل بازداشت کارگران، خروج و زندانی شدن فعالان کارگری و همچنین مواضع کارگران در برابر انتخابات پیش روی ریاست جمهوری پاسخ داده است.

این مصاحبه در پی می‌آید.

 

در آستانه اول ماه مه هستیم، فعالان کارگری مستقل چه برنامه‌ای برای بزرگداشت مراسم این روز دارند؟

پیشاپیش اول ماه مه را به همه کارگران جهان، به ویژه کارگران ایران تبریک عرض می‌کنم و امیدوارم سالی پر از گل و لاله پیش رو داشته باشند. تشکل ما با در نظر گرفتن فشار و اختناقی که در کشور حاکم است و در شرایطی که هر گونه فعالیت کارگری برابر است با زندان و تهدید و اخراج از کار، تا آخرین روز یعنی تا روز ۱۱ اردیبهشت، از دادن هر گونه اطلاع قبلی در این باره خودداری می‌کند.

 

در مورد برنامه‌های حکومتی چه؟ آیا شما قصد دارید شرکت کنید؟

برنامه‌های دولتی در واقع برنامه‌های کارگری نیستند. هر سال برنامه‌ای برای این روز تدوین می‌شود، اما به جای اینکه اجازه دهند کارگران صحبت کنند، مسئولان سخن می‌گویند. برای مثال در شهری که من زندگی می‌کنم، امام جمعه، فرماندار و کارفرما صحبت می‌کنند. به همین دلیل ما این مراسم‌ها را که اجازه نمی‌دهند در آن‌ها حرفمان را بزنیم، تحریم می‌کنیم. سالهاست در این گونه مراسم شرکت نمی‌کنیم و امسال نیز به طور قطع حضور در مراسم حکومتی روز کارگر را تحریم می‌کنیم. مراسمی که در این روز از سوی حکومت برگزار می‌شود مربوط به طبقه کارگر نیست. وقتی می‌گوییم اول ماه مه‌، روز جهانی کارگران، یعنی روز طرح مطالبات علیه مناسبات نظام سرمایه داری. اگر این اتفاق نیافتد دیگر روز کارگر نخواهد بود. بله، ما امسال نیز مراسم حکومتی را تحریم می‌کنیم.

 

شما ‌سالهاست وضعیت معیشتی و کاری جامعه کارگر در کشور را تعقیب می‌کنید. وضعیت این قشر را در سال گذشته چگونه ارزیابی می‌کنید؟

وضعیت کارگران در ایران خلاصه‌ای است از فقر، گرسنگی و بیکاری. ناظر منصف، چیزی جز بیکاری، و اخراج و فلاکت نخواهد دید. جدا از وضعیتی که نظام سرمایه داری به صورت کلی تحمیل کرده، در ایران کارگران به صورت مضاعف تری تحت فشار قرار گرفته‌اند. چون اینجا علاوه بر مناسابات نظام سرمایه داری، ارگان دیگری به نام ۱۱۳ بر فعالیت کارگران نظارت می‌کند. ۱۱۳ ارگان اداره اطلاعات است. هر کارگری بگوید حق دارم زندگی کنم، بگوید حق دارم تشکل داشته باشم، بگوید خواهان دستمزد قانونی خودم هستم ـ دستمزدی برابر با‌‌ همان سطحی که شورای عالی کار در قانون خودشان تعیین کرده ـ بلافاصه ۱۱۳ یا به منزلش مراجعه می‌کند یا تلفنی احضارش می‌کنند. این فعالیت‌ها در ایران جرم محسوب می‌شود. به همین دلیل فشار‌ها در ایران بیشتر است. در کنار بحران‌های اقتصادی، اگر کارگران با مشکلات امنیتی هم روبرو باشند، مشخص است که در چه شرایطی قرار دارند. با این همه طبقه کارگر در ایران برای احقاق حقوق حقه خود هنوز به مبارزه ادامه می‌دهد. یک قدم عقب نشینی نکرده و درحال پیشرفت هم هست.

 

در ماه‌های گذشته، کارگران به صورت پراکنده تجمعاتی را در سنندج برپار کردند. شما ساکن کردستان هستید،َ این تجمع‌ها در اعتراض به چه چیزی بود؟

به مناسبت هشت مارس امسال که مصادف با روز جهانی زن است، برخی از فعالان کارگری تصمیم داشتند مراسمی در بزرگداشت این روز برگزار کنند. تعدادی از این فعالان به ویژه اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری دستگیر شدند. به غیر از غالب حسینی و علی آزادی که قرار بازداشت دو ماهه دارند، برای هر یک از افراد دستگیر شده در این مراسم یک ماه قرار بازداشت صادر شد. در اعتراض به این بازداشت‌ها، خانواده‌های بازداشت شدگان و فعالان کارگری به مدت ده روز مقابل اداره اطلاعات و دادگستری سنندج اعتراض کردند؛ اعتراض‌هایی که تا این لحظه نیز ادامه دارد. چون هنوز غالب حسینی و علی آزادی از زندن آزاد نشده‌اند.

 

از وضعیتشان چه، آیا اطلاعی در دست هست؟

خیر وضعیت آن‌ها روشن نیست. تا این لحظه نه ملاقاتی داشته‌اند و نه وکیل توانسته با آن‌ها تماسی داشته باشد.

 

آیا تشکل شما آمار و ارقامی دارد که نشانگر تعداد فعالین زندانی کارگری باشد؟

در همه شهر‌ها ما زندانی کارگری داریم. در این میان پدرام نصر اللهی، امید شجاعی، غالب حسینی و علی آزادی مشخصا از اعضای کمیته ما هستند. در سال ۹۱ حدودا برای هشتاد نفر از بچه‌های این کمیته تشکیل پرونده داده شد. عموم این افراد به مراکز امنیتی هم احضار شده‌اند. در ۲۶ خرداد سال ۹۱ حدود ۵۷ نفر یک جا در کرج دستگیر شدند و پرونده‌های آن‌ها مفتوح است و هر زمان اراده کنند می‌توانند آن‌ها را احضار و به زندان منتقل کنند. در این میان البته پنج نفر درکرج، سه نفر در مهاباد و پنج نفر دیگر هم در سنندج با قرار وثیقه آزاد شدند.

 

این افراد به چه اتهاماتی دستگیر شدند؟

معمولا آنهایی که خارج از کردستان دستگیر می‌شوند تحت عنوان “کمونیست” و آنهایی هم که در کردستان بازداشت می‌شوند به اتهام ارتباط با “کومله” محاکمه می‌شوند. یعنی هر کسی به وضعیت موجود اعتراض کند، این دو برچسپ را به او می‌زنند. در این میان تعداد زیادی هم به اتهام عضویت در تشکل‌های کارگری از جمله کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری دستگیر می‌شوند؛ تشکلی که برخاسته از اراده خود طبقه کارگر در ایران است. این کمیته برای برون رفت از بحران به وجود آمده برای کارگران ایران و فراهم آوردن زمینه تشکیل نهادهای کارگری تاسیس شده است.

 

چه تلاشی برای قانونی کردن این تشکل کرده‌اید؟

مجمع عمومی ما طی مصوبه‌ای در سال ۸۸ به این نتیجه رسید که تشکل را طبق قوانین کشور و قوانین جهانی به ثبت برساند. اما نتیجه مثبتی نگرفتیم. چون در کشور ما تنها سه تشکل اجازه فعالیت دارند: شوراهای اسلامی، انجمن‌های اسلامی و نماینده کارگر. خارج از آنها کسی اجازه فعالیت ندارد.

 

چه افقی برای کارگران ایران در سال پیش رو متصور هستید؟

ما همیشه خوش بین هستیم و مثبت می‌اندیشیم. طبقه کارگر در حال مبارزه است. ما فکر می‌کنیم بیشتر جامعه جزو طبقه کارگر هستند. استراتژی ما پیروزی این طبقه است.

 

در آستانه انتخاباتی دیگر در ایران هستیم، فکر می‌کنید تغییرات احتمالی پیش رو می‌تواند در بهبود وضعیت کارگران کشور موثر باشد؟

واقعیت این است که در کشور ما کسی نمی‌تواند از راه‌های قانونی به جایی برسد. هر کسی معترض باشد، با او برخورد می‌کنند. به همین دلیل این خوش باوری است که ما انتظار تغییر داشته باشیم. در ایران هیچ چیزی بوجود نخواهد آمد. انتخابات برای طبقه کارگر، برای من و رفقایم در اینجا هیچ مفهومی ندارد. کسی از ما صحبتی از انتخابات نمی‌کند.

 

ولی به نظر می‌آید، در چند سال گذشته و در دوران آقای احمدی‌نژاد وضعیت کارگران بد‌تر از گذشته شده است. به نظر شما تغییر مدیریت کشور نمی‌تواند به بهبود وضعیت جامعه کارگری کمک کند؟

ما اینطور فکر نمی‌کنیم. اصلیترین تعرضات به کارگران در دوران اصلاحات صورت گرفت. به کارگران خاتون آباد و به کارگران سقز در آن زمان حمله شد. ده‌ها نفر دستگیر شدند. در زمان خاتمی به شرکت واحد حمله کردند. به نظر ما تا جایی که به کارگران مربوط می‌شود اوضاع فرق نکرده، سیستم‌‌ همان سیستم است. یعنی یک شخص همه امور را در دست دارد، و ارتباطی با خاتمی و این آقای دیگر که احمدی‌نژاد باشد ندارد، خود سیستم مقصر است نه آن‌ها.