با وجود صدا و سیمای جمهوری اسلامی و روزنامههای تمامرنگی ارزان و متکی به پشتوانههای مالی دولتی، که به شکلهای گوناگون، در مقام تعریف و تمجید از دولت احمدینژاد برآمدهاند و “واقعیت”ها را برای مردمی که با پوست و استخوان خود “حقایق” را لمس میکنند، “وارونه” جلوه میدهند؛ باز هم تمامیتخواهان در ساخت قدرت همچنان از اندک مطبوعات منتقد در قید حیات، بیمناکند و دست از تهدید نمیشویند.
درحالی که تعداد روزنامههای منتقد دولت از شمار انگشتهای یک دست هم فراتر نمیرود و تیراژ این روزنامهها با تضییقات و محدودیتهای گوناگون (از جمله در عرصهی آگهی) بهدشواری از چند ده هزار نسخه فراتر میرود، تمامیتخواهی اقتدارگرایان مسلط در ساخت قدرت، مانع از این میشود که همین سطح از فعالیت رسانهای و آگاهیبخشی آنها را برتابد.
اظهارنظرهای اخیر وزیر فرهنگ و ارشاد دولت احمدینژاد، افزون بر این که نگاه صفارهرندی را به مطبوعات آزاد و مستقل، عریان میساخت، نشاندهندهی اوج فشارها و محدودیتها و موانع بر سر راه فعالیت آزاد مطبوعات کشور بود (نگاه کنید به پینوشت 1).
در کنار اظهارات عضو سابق شورای سردبیری کیهان، سخنان دبیر شورای نگهبان نیز خودنمایی میکرد و تحلیل مشترک مخالفان آزادی عقیده و بیان و مطبوعات را شفافتر میساخت؛ رویکردی که به آزادی مخالف و فعالیت منتقدان باور ندارد و درپی یکدست سازی حکومت با “خودی” هاست (نگاه کنید به پینوشت2).
تهدیدها و اظهارنظرهای اخیر، از “نشانههای سحر” است؛ با نزدیکترشدن به موسم انتخابات ریاستجمهوری و با داغترشدن رقابتهای انتخاباتی، این فشارهای مستقیم و غیرمستقیم و تهدیدها و تحدیدها، شدت و عمق و گسترهی بیشتری خواهد یافت؛ بهویژه آن که سیدمحمدخاتمی نیز نامزد و فعال شود. آشکار است که کار در همین سطح متوقف نخواهد ماند. معلوم نیست اگر اوباما و دموکراتها پیروز انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نبودند، و احتمال برقراری “مذاکره” و ”گفتوگو” با صاحبخانهی جدید کاخ سفید، متصور نبود، تاکنون بر سر همین دو – سه روزنامهی معروف اصلاحطلبان چه آمده بود. درحال حاضر که شهروند قربانی دور جدید فشارها شده است.
فراموش نکنید که محتوا و کیفیت اطلاعرسانی این چند روزنامه بهخاطر فضای سنگین سیاسی موجود و فشارهای مختلف، بهگونهای محسوس از مضمون و عملکرد نشریات و روزنامههای نسل اول اصلاحات، درفاصله است. اما همین سطح از فعالیت رسانههای منتقد نیز برتابیده و تحمل نمیشود؛ تا آنجا که “خودسانسوری” بر قلم روزنامهنگاران و تحلیلگران سلطهای بیشتر یابد و سردبیران قلم قرمز بیشتری بر گزارشها و اخبار و تحلیلها کشند.
اقتدارگرایان با وجود دراختیار داشتن صدا و سیما -با آن گستره و کیفیت پوشش و مخاطب- و نیز با وجود صرف هزینههای گزاف و میلیاردی برای انتشار روزنامههای جدید (ازجمله خورشید، زیرمجموعه سازمان تامین اجتماعی؛ و وطنامروز، به مدیریت کلان مشاور جوان دیروز احمدینژاد، و مدیر ارشد صنایع امروز این دیار مظلوم، مهرداد بذرپاش) علاوه بر روزنامههای متعددی که با امکانات دولت و استفاده از بودجه و بیتالمال منتشر میشوند (همچون: کیهان و ایران و جامجم)، به تمامیتخواهی خود ادامه میدهند و گاه و بیگاه، با الفاظ و ادبیات مختلف و از تریبونهای گوناگون، چند روزنامهی “غیرخودی” کنونی را مورد طعن و تهدید قرار میدهند.
عدماقبال عمومی به محافظهکاران- و نشریاتشان- با سانسور خبری و انتشار اخبار و ارائهی تحلیلها و انتشار آمار و ارقام نادرست، و نیز با فشارهای گونهگون بر مطبوعات غیرخودی و روزنامهنگاران مستقل، جبران و تلافی میشود. بدیهی است که این اقدامات، آن هم در عصر ارتباطاعات و فنآوری نوین اطلاعات، گرهی از کار اقتدارگرایان نمیگشاید. آنان میکوشند زیست سیاسی و اجتماعی و فرهنگی مردم را براساس سرمشق ایدئولوژیک واحدی سامان دهند، غافل از این که سالهاست ناکارآمدی این شیوه از مدیریت کشور و نظام سیاسی آشکار شده و به علل گوناگون (ازجمله تکنولوژی ارتباطات) دوران این شکل از ادارهی جامعه، بهسر آمده است.
پینوشتها
1. صفارهرندی گفته است: “خدا نیامرزد آن کسانی را که آگاهانه و ناآگاهانه به جان عقیده مردم افتادهاند”. این عضو کابینه نهم تصریح کرده است: “بهرغم تمام تلاشهایی که بنده و همکارانم برای پاک ساختن محیط رسانهای، مطبوعات و خبرگزاری ها میکنیم اما کسانی هستند که به جان عقیده مردم افتاده اند.” او همچنین اعلام کرده است: «با کسانی که بخواهند منافع مردم را قربانی شهوات و مسائل شخصی کنند، برخورد میکنیم.»
2. دبیر شورای نگهبان در خطبههای نمازجمعه این هفتهی پایتخت تاکید کرده است: “دهها روزنامه همه ریختهاند به جان دولت؛ هر چیزی میخواهند میگویند و بعد میگویند آزادی نیست. آن وقت از خارج برایشان کف میزند و هورا میکشند. اگر اینها خیال میکنند که یک روزی مردم مملکت را دودستی تقدیمشان میکنند کور خواندهاند؛ مردم ما مسلمان و متدینند… این جوری به جان دولت افتادن، تخریب و تضعیف کردن دولتی که با جانکندن کار میکند، گناهی است که خدا به آسان از آن نمیگذرد.“