تمامی‌خواهی بی‌پایان

مرتضی کاظمیان
مرتضی کاظمیان

با وجود صدا و سیمای جمهوری اسلامی و روزنامه‌های تمام‌رنگی ارزان و متکی به پشتوانه‌های مالی دولتی، که به ‏شکل‌های گوناگون، در مقام تعریف و تمجید از دولت احمدی‌نژاد‎ ‎برآمده‌اند و “واقعیت”ها را برای مردمی که با پوست و ‏استخوان خود “حقایق” را لمس می‌کنند، “وارونه” جلوه می‌دهند؛ باز هم تمامیت‌خواهان در ساخت ‌قدرت همچنان از اندک ‏مطبوعات منتقد در قید حیات، بیمناکند و دست از تهدید نمی‌شویند.‏

درحالی که تعداد روزنامه‌های منتقد دولت از شمار انگشت‌های یک دست هم فراتر نمی‌رود و تیراژ این روزنامه‌ها با ‏تضییقات و محدودیت‌های گوناگون (از جمله در عرصه‌ی آگهی) به‌دشواری از چند ده هزار نسخه فراتر می‌رود، ‏تمامیت‌خواهی اقتدارگرایان مسلط در ساخت قدرت، مانع از این می‌شود که همین سطح از فعالیت رسانه‌ای و آگاهی‌بخشی ‏آنها را بر‌تابد.‏

اظهارنظرهای اخیر وزیر فرهنگ و ارشاد دولت احمدی‌نژاد، افزون بر این که نگاه صفارهرندی را به مطبوعات آزاد و ‏مستقل، عریان می‌ساخت، نشان‌دهنده‌ی اوج فشارها و محدودیت‌ها و موانع بر سر راه فعالیت آزاد مطبوعات کشور بود ‏‏(نگاه کنید به پی‌نوشت 1).‏

در کنار اظهارات عضو سابق شورای سردبیری کیهان، سخنان دبیر شورای نگهبان نیز خودنمایی می‌کرد و تحلیل مشترک ‏مخالفان آزادی عقیده و بیان و مطبوعات را شفاف‌تر می‌ساخت؛ رویکردی که به آزادی مخالف و فعالیت منتقدان باور ندارد ‏و درپی یکدست سازی حکومت با “خودی” هاست (نگاه کنید به پی‌نوشت2).‏

تهدیدها و اظهارنظرهای اخیر، از “نشانه‌های سحر” است؛ با نزدیک‌ترشدن به موسم انتخابات ریاست‌جمهوری و با ‏داغ‌ترشدن رقابتهای انتخاباتی، این فشارهای مستقیم و غیرمستقیم و تهدیدها و تحدیدها، شدت و عمق و گستره‌ی بیشتری ‏خواهد یافت؛ به‌ویژه آن که سیدمحمدخاتمی نیز نامزد و فعال شود. آشکار است که کار در همین سطح متوقف نخواهد ماند. ‏معلوم نیست اگر اوباما و دموکرات‌ها پیروز انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا نبودند، و احتمال برقراری “مذاکره” و ‏‏”گفت‌وگو” با صاحبخانه‌ی جدید کاخ سفید، متصور نبود، تاکنون بر سر همین دو – سه روزنامه‌ی معروف اصلاح‌طلبان چه ‏آمده بود. درحال حاضر که شهروند قربانی دور جدید فشارها شده است.‏

فراموش نکنید که محتوا و کیفیت اطلاع‌رسانی این چند روزنامه به‌خاطر فضای سنگین سیاسی موجود و فشارهای مختلف، ‏به‌گونه‌ای محسوس از مضمون و عملکرد نشریات و روزنامه‌های نسل اول اصلاحات، درفاصله است. اما همین سطح از ‏فعالیت رسانه‌های منتقد نیز برتابیده و تحمل نمی‌شود؛ تا آنجا که “خودسانسوری” بر قلم روزنامه‌نگاران و تحلیل‌گران ‏سلطه‌ای بیشتر یابد و سردبیران قلم قرمز بیشتری بر گزارش‌ها و اخبار و تحلیل‌ها کشند.‏

اقتدارگرایان با وجود دراختیار داشتن صدا و سیما -با آن گستره و کیفیت پوشش و مخاطب- و نیز با وجود صرف ‏هزینه‌های گزاف و میلیاردی برای انتشار روزنامه‌های جدید (ازجمله خورشید، زیرمجموعه سازمان تامین اجتماعی؛ و ‏وطن‌امروز، به مدیریت کلان مشاور جوان دیروز احمدی‌نژاد، و مدیر ارشد صنایع امروز این دیار مظلوم، مهرداد ‏بذرپاش) علاوه بر روزنامه‌های متعددی که با امکانات دولت و استفاده از بودجه و بیت‌المال منتشر می‌شوند (همچون: کیهان ‏و ایران و جام‌جم)، به تمامیت‌خواهی خود ادامه می‌دهند و گاه و بیگاه، با الفاظ و ادبیات مختلف و از تریبون‌های گوناگون، ‏چند روزنامه‌ی “غیرخودی” کنونی را مورد طعن و تهدید قرار می‌دهند.‏

عدم‌اقبال عمومی به محافظه‌‍کاران- و نشریات‌شان- با سانسور خبری و انتشار اخبار و ارائه‌ی تحلیل‌ها و انتشار آمار و ‏ارقام نادرست، و نیز با فشارهای گونه‌گون بر مطبوعات غیرخودی و روزنامه‌نگاران مستقل، جبران و تلافی می‌شود. ‏بدیهی است که این اقدامات، آن هم در عصر ارتباطاعات و فن‌آوری نوین اطلاعات، گرهی از کار اقتدارگرایان نمی‌گشاید. ‏آنان می‌کوشند زیست سیاسی و اجتماعی و فرهنگی مردم را براساس سرمشق ایدئولوژیک واحدی سامان دهند، غافل از این ‏که سالهاست ناکارآمدی این شیوه از مدیریت کشور و نظام سیاسی آشکار شده و به علل گوناگون (ازجمله تکنولوژی ‏ارتباطات) دوران این شکل از اداره‌ی جامعه، به‌سر آمده است. ‏

 

پی‌نوشت‌ها

‏1. صفارهرندی گفته است: “خدا نیامرزد آن کسانی را که آگاهانه و ناآگاهانه به جان عقیده مردم افتاده‌اند”. این عضو کابینه ‏نهم تصریح کرده است: “به‌رغم تمام تلاش‌هایی که بنده و همکارانم برای پاک ساختن محیط رسانه‌ای، مطبوعات و ‏خبرگزاری ها می‌کنیم اما کسانی هستند که به جان عقیده مردم افتاده اند.” او همچنین اعلام کرده است: «با کسانی که ‏بخواهند منافع مردم را قربانی شهوات و مسائل شخصی کنند، برخورد می‌کنیم.»‏

‏2. دبیر شورای نگهبان در خطبه‌های نمازجمعه این هفته‌ی پایتخت تاکید کرده است: “ده‌ها روزنامه‌ همه ریخته‌اند به جان ‏دولت؛ هر چیزی می‌خواهند می‌گویند و بعد می‌گویند آزادی نیست. آن وقت از خارج برایشان کف می‌زند و هورا می‌کشند. ‏اگر اینها خیال می‌کنند که یک روزی مردم مملکت را دودستی تقدیم‌شان می‌کنند کور خوانده‌اند؛ مردم ما مسلمان و متدینند… ‏این جوری به جان دولت افتادن، تخریب و تضعیف کردن دولتی که با جان‌کندن کار می‌کند، گناهی است که خدا به آسان از ‏آن نمی‌گذرد.“‏