کان کافلین
همهچیز با تظاهرات عدهای در میدان اصلی شهر برای سرنگونی رژیم دیکتاتوری شروع شد. کشور هفتهها فلج بود، گروههای دانشجویی کمپین خود برای دموکراسی و حکومت قانون و پایان بخشیدن به ددمنشی نهادینه رژیم سرکوبگر مصر را شدت بخشیدند. اما پس از پیروزی، تظاهر کنندگان شاهد شکست رویاهای آزادیخواهانه خود بودند. به جای اینکه تحت حکومت نظامیان زندگی کنند، دیدند که دیکتاتوری اسلامی بر آنها حکومت میکند و هرگونه مخالفت با آن اقدامی علیه خدا محسوب میشود و مجازات آن مرگ است.
تجربه انقلاب ایران میتواند درسی باشد در این باب که چگونه یک قیام مردمی میتواند نتیجهای بسیار متفاوت با قصد اولیه داشته باشد. معترضان واقعا خواستار برقراری یک حکومت مردمی بودند اما در عوض با افراطیترین رژیم اسلامی دوران مدرن مواجه شدند.
حالا با تظاهرات میدان تحریر این نگرانی بیشتر شده که انقلاب دموکراسیخواهی مصر هم به سرنوشت مشابهی دچار شود. حدود دو سال از قیام مردم در میدان تحریر که منجر به سرنگونی دیکتاتوری حسنی مبارک شد میگذرد.
ممکن است مبارک و دارودستهاش دیگر رفته باشند اما مسیر آزادیخواهی کشور به همان اندازه روزهای قیام دو سال پیش ناروشن است. نخستین قدمهای لرزان دموکراسیخواهی را حضور قدرتمند اخوان المسلمین در انتخابات مجلس و ریاستجمهوری، که به انتخاب محمد مرسی انجامید، تحت تاثیر قرار داد.
آقای مرسی در دیدارهای خود با سیاستمداران غربی اصرار داشت که نمیخواهد تبدیل به یک فرعون جدید شود و به اصول دموکراتیک نوین کشور پایبند خواهد بود. اما این وعدهها با تصمیمات اخیرش همخوانی ندارد.
زمان وقوع این جریان مشکلساز شده است چراکه کشور در حال تهیه قانون اساسی جدید است و در شرایط عادی لازم بود که دولت آن را مورد تایید قرار دهد. آقای مرسی با بالاتر قرار دادن موقعیت خود نسبت به سیستم قضایی این قدرت را به خود داده است که با هرگونه مخالفت سکولارها با قانون اساسی جدید مقابله کند.
پس از پیروزی انقلاب در ایران نیز چنین رفتاری در کشور دیده شد و موجب به تصویب رسیدن قانون اساسی شد که بیش از آن که تحت حاکمیت قانون باشد به اراده خدا توجه نشان میداد. آیتالله خمینی در آن زمان به سکولارها هشدار داد که: “سرپیچی از حکومت خدا سرپیچی از خداست و سرپیچی از خدا کفر است.”
اینکه آقای مرسی بخواهد مسیر خمینی را در برقراری شریعت در مصر ادامه دهد مشخص نیست، اما بسیاری از مردم بیم آن دارند که نتیجه این باشد، خصوصا اینکه اخوان المسلمین دو سوم شورای 100 نفره قانون اساسی را که مسئول تهیه پیشنویس قانون جدید است تحت کنترل خود دارد.
هزاران نفر برای جلوگیری از تکرار تاریخ به میدان تحریر بازگشتهاند تا محمد مرسی را متقاعد به عقبنشینی از مواضع خود کنند.
اگر درگیری بر سر قانون اساسی مصر حمله خمینی برای کسب قدرت در تهران را در ذهن یادآوری میکند، الفاظ استفاده شده توسط مرسی برای توضیح اعمالش دلسردکنندهتر است. وی گفته است: “اراده خدا و انتخاب او من را ناخدای این کشتی قرار داده است.” در نخستین قیام میدان تحریر اکثر مصریها تصور نمیکردند که خدا در کشمکش سیاسی آنها دخالت کند. اما حالا آقای مرسی میتواند در مورد جعل قانون اساسی جدید ادعای دریافت راهنمایی الهی کند. سکولارها با کشمکشی جدید روبرو خواهند بود تا از تبدیل مصر از حکومت نظامی به حکومت روحانیون جلوگیری کنند.
منبع: تلگراف – 30 نوامبر