پیش از انتخابات ریاستجمهوری ۸۸ بیش از هرچیز، خط فقر و شاخص فلاکت و نرخ تورم محل مناقشه اصولگرایان و اصلاحطلبان بود. اما حالا صف یکپارچه اصولگرایان در حمایت از احمدینژاد پراکنده شده و شعار جدید رییس دولت نه تنها به مذاق بسیاری از اصولگرایان خوش نیامده که واکنشهای تندی هم نشان دادهاند. از جمله حسین شریعتمداری با انتقاد از شعار “زنده باد بهار” احمدینژاد را با “علی محمد باب” مقایسه کرده است. شریعتمداری چهار سال پیش، احمدینژاد را “بهترین گزینه” دانسته و به او از ۱۰۰ نمره ۹۰ داده بود.
تمجید از مشایی در حد امام زمان
دی ماه امسال، محمود احمدینژاد در صحن علنی مجلس اعلام کرد: “مردمی که قالی می بافند نباید روی حصیر زندگی کنند.” تشابه این شعار با ترانهای که از سوی معین، خواننده ایرانی ساکن آمریکا خوانده بود چند روزی آن را داغ نگهداشت اما زیر سایه دعواهای دولت و مجلس گم شد. از آن به بعد رییس دولت ترجیح داده است به جای تکیه بر معیشت جامعه یا به تعبیری “ناهار” بر روی “بهار” تمرکز کند. او به تازگی در هر فرصتی از بهار میگوید و دیگر ابایی هم ندارد که دست خودش را رو کند. او بعد از بهار، بهار گفتنهای بسیار به همراه مشایی در روز درختکاری، روز یکشنبه در توصیف اسفندیار رحیم مشایی گفت: “اگر من بخواهم آقای مهندس مشایی را در یک کلمه معرفی کنیم ایشان مردی بهاری بهاری بهاری است.”
اما سرمقاله روز سهشنبه کیهان حاکی از نارضایتی عمیق حسین شریعتمداری از “بهار” احمدینژاد و مشایی بود. او در ابتدای مطلبی که عنوان “زنده باد کدام بهار؟!” داشت نوشت: “فرض کنید که اگر قرار بود مردم در یک انتخابات سراسری شرکت کرده و فردی را به عنوان یک اسلام شناس برجسته انتخاب کنند تا درباره آموزه های دینی از وی راهنمایی بخواهند، آیا جناب آقای احمدی نژاد را انتخاب می کردند؟! حالا تصور بفرمائید که همین مردم قرار است با حضور در انتخابات سراسری یک کارشناس خبره و برجسته را برای «مدیریت جهان»! برگزینند. در این صورت چه کسی را انتخاب می کردند؟ آقای احمدی نژاد را؟! در فرض سوم، قرار است مردم باز هم در انتخابات سراسری دیگری شرکت کرده و فردی را انتخاب کنند که بتواند «اولیاءالله» و مردان بزرگ این مرز وبوم را شناسایی کرده و به ملت معرفی کند. آیا این تخصص را در آقای احمدی نژاد می دیدند و ایشان را برمی گزیدند؟! یا اگر ایشان در تبلیغات انتخاباتی خود، صادقانه به مردم می گفت که رئیس جمهور «اسمی» خواهد بود و ریاست جمهوری «رسمی» را به آقای اسفندیار رحیم مشایی واگذار می کند، آیا مردم به ایشان رأی میدادند؟! بدون کمترین تردیدی در هر چهار فرض یاد شده- و چند فرض مشابه دیگر- پاسخ منفی است.”
بعد از این شروع طوفانی، نماینده رهبرجمهوری اسلامی در کیهان مینویسد: “ایشان به جای پرداختن به دغدغه های اساسی مردم و امور جاری و بر زمین مانده کشور، در پی خواستههای - با عرض پوزش- دم دستی و بلندپروازی های- باز هم با عرض پوزش- آمیخته به توهم خود و اطرافیان کذایی خویش است و انگار نه انگار که در مقابل رأی مردم و اعتمادی که به ایشان شده است، وظیفه و رسالتی برعهده دارد.”
اما حسین شریعتمداری خیلی روی مباحث کشورداری متمرکز نمیشود و خیلی سریع سراغ نقطه اختلاف اصلی میرود؛ اسفندیار رحیم مشایی که به زعم شریعتمداری و برخی دیگر از اصولگرایان قرار است برای احمدینژاد نقشی را بازی کند که مدودف برای پوتین بازی کرد.
او مینویسد که الفاظ و عباراتی که رییس دولت برای مشایی استفاده کرده فقط برای اولیاءالهی به کار می رود “و اگر نام اسفندیار رحیم مشایی از آن حذف شود، این تردید پدید میآید که شاید مخاطب آقای احمدی نژاد، -نستجیربالله- حضرت صاحب الزمان(عج) باشد!”
شریعتمداری سپس به بهانه احمدینژاد برای استفاده از شعار “زنده باد بهار” میپردازد و میگوید که اگر واقعا منظورش از بهار، امام زمان است چرا پیش از این در اجلاس عمومی سازمان ملل متحد “اللهم عجل لولیک الفرج” میگفته است؟ چرا که ترجمه و فهم زنده باد بهار برای حاضران در آن نشست بسیار راحتتر از ترجمه این عبارت عربی است.
و اما پایانبندی سرمقاله کیهان هم مقایسه ای با معنا دارد که احمدینژاد را به علی محمد باب، مبشر دین بهائی تشبیه کرده است: “سرکرده آن فرقه ضاله و صهیونیستی نیز ابتدا از واژه- باب- و ادعای ارتباط با امام زمان(عج) آغاز کرد و در نهایت، مدعی شد، که خود او امام زمان(عج) است.” و بعد تلویحا هشدار داده است: “در این باره گفتنی های دیگری نیز هست که بماند برای بعد…”
وبسایت شبکه ایران، از زیرمجموعههای رسانهای دولت به این سرمقاله واکنش نشان داد و آن را “گاف سنگین” شریعتمداری نامید. این وبسایت با اشاره به طرح شعار زنده باد بهار در آخرین حضور احمدینژاد در مجمع عمومی سازمان ملل شریعتمداری را دچار ضعف حافظه دانست: “فحاشیهای مدیر مسئول کیهان به رئیس جمهور لزوما ناشی از بغض و کینه نیست؛ شایسته است حامیان محمود احمدی نژاد در برخورد با شریعتمداری ملاحظه حافظه مخدوش او را نیز بکنند. بی شک شرایط ناگوار پیش آماده برای حافظه سیاسی حسین شریعتمداری ناشی از کار کشیدن بیش از حد از این قوه مهم و حیاتی است و نه چیز دیگر! بی شک فردی که یک روز نمره دولت را از۹۰ به ۱۰۰ عنوان می کند و روز دیگر رئیس دولت را به محمد علی باب تشبیه، دچار یک مشکل غیر سیاسی است.”
شریعتمداری ضعف حافظه دارد؟
اشاره نویسنده وبسایت شبکه ایران به یادداشت چهار سال پیش شریعتمداری است. آبان ماه ۱۳۸۷، مدیر مسوول کیهان در یادداشتی با تیتر “چرا احمدی نژاد؟” ۹ دلیل آورده بود که احمدینژاد بهترین گزینه برای ریاستجمهوری است. آن مطلب مملو از تمجیدات و تعریفات نسبت به “موفقیتهای فراوان و شگفتانگیز احمدینژاد” بود. مثلا نوشته شده بود: “کدام مسئول و دولتمردی را می توان آدرس داد که در اوج پرکاری به اندازه یک چندم احمدی نژاد فعال و در همان حال تلاش بی وقفه او با دو ویژگی انقلابی و مردمی توام بوده یا باشد؟” و یا اینکه “احمدی نژاد، سازوکار و مسیر حرکت دولت را که متاسفانه طی دو دهه گذشته از محور اصلی فاصله گرفته بود، به بستر اصلی بازگرداند. گفتمان امام و انقلاب را نه فقط بر زبان که در میدان عمل به کار گرفت.”
شریعتمداری ضمن تمجید از “سفرهای استانی، حضور بی واسطه در میان مردم و تشکیل جلسات کابینه در تمامی نقاط کشور” مدعی شده بود که “ دولت نهم توده های عظیم مردم مؤمن و انقلابی را که متاسفانه طی چند سال گذشته تقریباً غریب مانده و از مسئولیت ها دور بودند، به کانون سیاست پردازی و تصمیم سازی وارد کرد.” در نهایت هم با تاکید بر حرکت احمدینژاد در خط “امام، آقا و مردم” به او از ۱۰۰ نمره،۹۰ داده بود. حالا معلوم نیست چه شده که این فرد با یکی از چهرههای دینی منفور حاکمان جمهوری اسلامی مقایسه میشود و چندی پیش هم همه از شباهتش با بنیصدر میگفتند.
از دولت امام زمان تا زنده باد بهار
شاید با وضع فعلی اقتصاد ایران، جای مانور چندانی برای احمدینژاد و مشایی در حوزه اقتصادی وجود نداشته باشد، اما بهار یا اشاره به امام زمان هم تدبیر تازهای نیست. پیشترها همین اصولگرایان بودند که یا تفسیر “دولت امام زمان” برای دولت احمدینژاد را ترویج کردند و یا در مقابل آن سکوت در پیش گرفتند.
علنی شدن نخستین ادعای کمک به دولت و رییسجمهور از سوی امام زمان به اردیبهشت ماه ۱۳۸۷ برمیگردد و پخش فیلم سخنرانی محمود احمدینژاد از تلویزیون جمهوری اسلامی. او در جمع روحانیان مشهد گفته بود: “ما در این دوسال و نیم، البته در تمام دوران انقلاب، در همه عالم هستی جاری است، به شما عرض کنم ما دست این مدیریت الهی را هر روز می بینیم. خدا خودش شاهد است که ما می بینیم. اغراق نمی گویم. ندیده را خدمتتان عرض نمی کنم.” او همچنین با اشاره به سخنرانی جنجالیاش در دانشگاه کلمبیای نیویورک روایت کرده بود: “یک لحظه بعد یاد امام عصر افتادم. گفتم: ای عزیز، من مطمئن هستم که این صحنه را به نفع اسلام جمع و جور می کنی و مدیریت خواهی کرد. می دانم جمع خواهی کرد.”
محمود احمدینژاد البته ادعاهایی مانند وجود هاله نور را هم مطرح کرده اما این صریح ترین ادعای مربوط به و مرتبط با امام آخر شیعیان است. او چند سال بعد بار دیگر در توجیه طرح هدفمندی یارانهها، پولهای واریز شده به حساب مردم را پول امام زمان توصیف کرد: “این پول ویژه است این پول امام زمان است پول با برکت است. پولی است که زمینه رشد جامعه است. مواظب باشیم این پول خراب نشود.”