با انتخاب رییس مجلس ایران، به نوعی انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۹ نیز کلید خورد. علی لاریجانی که مهرماه سال ۸۶ از دبیری شورای امنیت ملی و ریاست تیم مذاکره کننده هسته ای کنار گرفته بود به ریاست مجلس رسید و غلامعلی حداد عادل را زیر سایه خود برد تا محمود احمدی نژاد درکاخ ریاست جمهوری روزهای پرتنشی را بعد از مهرماه که مجلس کار خود را آغاز خواهد کردبه انتظار بنشیند. از هم اکنون می توان انتظار داشت که حداد عادل یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری دوره بعدی باشد.
علی لاریجانی، از وفادارترین و نزدیک ترین سیاستمداران به رهبر و اصول گرایان- روحانیون سنتی به شمار می رود. او ازجمله افرادی است که رهبری مذهبی ایران در جلسات خصوصی او را “پسرم” خطاب کرده است. لاریجانی طی دو دهه گذشته بالاترین سمت های انتصابی - ازجمله نماینده رهبری در شورای امنیت ملی و عضویت درمجمع تشخیص مصلحت نظام- را به کارنامه خود ضمیمه کرده است و ریاست مجلس اولین سمت انتخابی وی به شمار می رود. اگر چه وی و حداد عادل هر دو بسیار به رهبری نزدیک هستند اما لاریجانی ویژگی های مدیریتی و شخصیتی متفاوتی دارد که وی را از حداد عادل متمایز می کند. از جمله این تفاوت ها سابقه طولانی او در مناصب اجرایی و نیز برخورداری از هواداری بخش عمده ای از روحانیون جناح راست می باشد. لاریجانی آیت الله زاده و داماد آیت الله مطهری است که رهبری احترام ویژه ای برای وی قاپل است. او طی دو دهه گذشته همواره رابطه خود را با روحانیون اصول گرا حفظ کرده است به گونه ای که پیش از ثبت نام درمجلس راهی خانه روحانیون صاحب نام در قم شد و ثبت نام خود را ناشی از اصرار مراجع برای حضور در انتخابات دانست.
لاریجانی برای ورود به مجلس ریسک ثبت نام درتهران را کنارگذارد و شهر قم را برای کاندیداتوری خود انتخاب کرد. شهری که خواستگاه اصلی گروه های طرفدار وی به شمار می رود. با این وجود گمانه زنی برای حضور وی در مجلس از وقتی آغاز شد که وی سال گذشته پیش از سفر رییس جمهوری روسیه به ایران از سمت خود استعفا کرد.
اگر چه این محمود احمدی نژاد بود که استعفای لاریجانی را طی مدت حضور وی به عنوان رییس تیم مذاکره کننده هسته ای مهندسی کرده بود. به این ترتیب که هرگاه لاریجانی درجلسه با مقامات اروپایی به پیشرفت های نزدیک می شد، محمود احمدی نژاد با برخی اظهارات عملا به کمرنگ کردن دستاورد مذاکرات وی می پرداخت. به گونه ای که در یکی از جلسات بین تیم ایرانی و اروپایی، یکی از دیپلمات های غربی اشاره کرده بود که لاریجانی اختیار کافی برای مذاکره را دراختیار ندارد. این اشاره زمانی صورت گرفته بود که لاریجانی در جلسه ای با این پیشنهاد غربی ها موافقت کرده بود که ایران حداقل به بهانه خراب بودن تجهیزات به مدت بسیار کوتاهی - مثل چند روز- فعالیت های غنی سازی را برای چند روز متوقف کند تا هم ایران حفظ آبرو کرده باشد و هم مقامات اروپایی بتوانند به طرف آمریکایی بگویند که مذاکرات به ثمر رسیده است.
اما پیش از اینکه خبر این توافق درتهران مورد تجزیه وتحلیل قراربگیرد محمود احمدی نژاد درسخنرانی که در شهر کرج ایراد کرد، به افشای محتوای مذاکره پرداخت. او تصریح کرد که اروپایی های خواسته اند که ایران به بهانه خراب بودن دستگاه ها چند روزی فعالیت های غنی سازی را متوقف کنداما تهران - به گفته او- این کار را نخواهد کرد. این آب سردی بود بر هفته ها مذاکره وتلاش برای کند کردن سرعت صدور قطعنامه های مختلف اقتصادی شورای امنیت علیه ایران.
لاریجانی که با انتقاد زیاد از سیاست های هسته ای دولت خاتمی ریاست تیم هسته ای را به عهده گرفته بود، ناگهان پرونده ایران را در ظرف چند ماه از شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در شورای امنیت سازمان ملل دید تا متوجه شود در عرصه بین المللی قواعد سیاست ورزی داخلی چندان به کار نمی آید. ثمره کار دیپلمات تازه کار سه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه تهران درظرف کمتر ازیک سال بود تا بدین ترتیب آقای مذاکره کننده تحقیرآمیزترین سمت خود را در مدت اندکی با ناراحتی و دلخوری ترک کند.
لاریجانی که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ درمیان هشت کاندیدا نفر هفتم شده بود، هیچگاه به محمود احمدی نژاد به عنوان رییس خود نگاه نکرد. او همواره به گونه ای رفتار می کرد که پنداری رابطه ای برابر با وی دارد. موضوعی که برای احمدی نژاد خوشایند نبود. چه درجلسات شورای امنیت ملی و چه درجریان مذاکرات هسته ای او همواره خود را نماینده رهبری یعنی بالاترین مقام درجمهوری اسلامی می دانست و نه زیر دست رییس جمهوری. درحالی که احمدی نژاد با افرادی کار می کند که اگر جزو مدیحه سرایانش نباشند حداقل مطیع هستند و زیردستانه رفتار می کنند. به همین جهت احمدی نژاد با لاریجانی چنان کرد که پس از چندی سمتی را که تنها به توصیه رهبری به وی سپرده بود، بازپس گیرد. علی لاریجانی آنگاه شاید به بخشی از زوایای ”معجزه هزاره سوم” پی برد ودانست که در پذیرش سمتی که هدیه رهبری بوده اندکی عجله کرده است.
اگرچه لاریجانی هیچگاه به صراحت از اختلافات خود با احمدی نژاد از مطبوعات سخن نگفت اما به صورت خصوصی بی پرواتر از آن بود که به سیاست های احمدی نژاد نتازد. با توجه به فضای سیاسی داخل کشور، علی لاریجانی اندکی جامه نامحبوبی که برای خود دوخته بود را از تن به درآورد و مورد توجه تحلیلگران و افکار عمومی قرار گرفت.
بخش عمده ای از نامحبوبی لاریجانی در میان سیاستمداران اصلاح طلب وحتی محافظه کاران میانه رو، خصلت ”امتثال به امر “نزد وی است. او همیشه گوش به فرمان است. دراین گوش به فرمانی لاریجانی طی ۱۰ سال حضور خود درصدا وسیما به کارهای تن داد که عملا موجب انزجاربسیاری از طیف های مختلف سیاسی شد. همکاری بخش هایی از دستگاه تحت امر او با بخش هایی ازدستگاه های اطلاعاتی برای فیلم برداری اززندانیان سیاسی وپروژه های اعترافات ساختگی، پخش فیلم کارناوال عاشورا که به منظور تخریب کمپین انتخاباتی سیدمحمد خاتمی تهیه شده بود، پخش گزینشی بخش هایی از کنفرانس برلین که عملا زندانی شدن تعدادی از روشنفکران را به همراه داشت ودرنهایت موافقت با پخش برنامه هایی مانند هویت وچراغ، به عنوان سیاه ترین برنامه های تلویزیونی تاریخ بعد از انقلاب، علی لاریجانی را از یک استاد فلسفه واندیشمند، به یکی از گوش به فرمان ترین سربازان اردوگاه محافظه کاران تقلیل داد. جالب آنکه حال شایعه مخالفت های وی با احمدی نژاد به احیای بخشی از آن آبروی از دست رفته و زنده شدن حیات سیاسی غیرانتصابی وی انجامیده است.
به این ترتیب، حضور علی لاریجانی در مجلس در شرایطی که محمود احمدی نژاد نیز خود را برای دور دوم انتخابات ریاست جمهوری خود آماده خواهد کرد، بسیار هیجان انگیز خواهد بود. مجلس که این روزها علی رغم افزایش سرسام آور درآمدهای نفتی با اعتراض گسترده مردم در خصوص تورم سرسام آور وافزایش قیمت مسکن واجاره بها درشهرهای بزرگ وکوچک و نیز تهدیدات داخلی و خارجی روزافزون مواجه است، ناچار خواهد بود تا اقداماتی را برای بهبود وضعیت انجام دهد. موضوعی که می تواند به شکاف میان دولت ومجلس بیافزاید و اختلافات وتنش هایی را به وجود بیاورد.
این موضوع با توجه به تفاوت های علی لاریجانی و غلامعلی حداد عادل البته بیراه نیست. حداد عادل که دخترش عروس رهبری است و رابطه بسیار نزدیک با وی دارد، هنگامی ریاست مجلس را به عهده گرفت که از فقدان تجربه اجرایی رنج می برد. فقدان تجربه اجرایی باعث شد که مجلس هفتم چه از حیث نظارت بر دولت وچه از حیث قانون گذاری به یکی از ضعیف ترین مجالس بعد ازانقلاب تبدیل شود. درمقایسه با حدادعادل، علی لاریجانی از استقلال رای بیشتری برخوردار است. او یک رجل سیاسی به شمار می رود. از جامه وزارت تا ریاست صدا وسیما و همچنین کاندیداتوری ریاست جمهوری را درکارنامه خود دارد. درحالی که حداد عادل تا پیش از آنکه حضور درمجلس رجل سیاسی به شمار نمی رفت. حداد عادل که همچنین برای حفظ همگرایی دولت و مجلس همواره مطیع نظر رهبر بود جز چند ماه آخر مجلس هفتم که به برخی رفتارها وسیاست های دولت محمود احمدی نژاد به صورت علنی اعتراض کرد، هیچگاه نتوانست با کمبود اعتماد به نفسی که وی بدان شهره است خود را از زیر سایه احمدی نژاد وهواداران تندروی وی در مجلس در بیاورد.
این درحالی است که علی لاریجانی هم سابقه اجرایی قدرتمندی دارد هم به لحاظ شخصی مصمم تر و کاریزماتیک تراست. از نکات قابل توجه آنکه در رای گیری فراکسیون اصول گرایان از میان ۲۲۷ نماینده حاضر ۱۶۰ به لاریجانی و تنها ۵۰ رای به حداد عادل داده شده است. این موضوع نشان دهنده یکی از تفاوت های اصولی حداد عادل وعلی لاریجانی در پایگاهی که درمیان محافظه کاران دارند می باشد. درطی مجلس هفتم بسیاری از نمایندگان از مدلی که حداد عادل برای رابطه با دولت برگزیده بود دلخور بودند. حداد جز چند ماه آخر مجلس هفتم همواره زیر سایه محمود احمدی نژاد قرار داشت. به گونه ای که بسیاری ازانتقادات نمایندگانی مانند عماد افروغ -به عنوان یکی از اصلی ترین منتقدان محموداحمدی نژاد درمیان اصول گرایان- عملا توسط حدادعادل فیلتر می شد. به همین جهت انتظار می رود که رویکرد انتقادی بیشتری نسبت به دو سال گذشته داشته باشد.
از سوی دیگر، با افزایش انتقادات از سیاست های داخلی وخارجی محمود احمدی نژاد در اردوگاه محافظه کاران، تغییرات مجلس می تواند استارتی برای ریاست جمهوری آتی به شمار آید. پس از دوره اول محمود احمدی نژاد که با جنجال های فراوانی درعرصه داخلی وخارجی همراه بود، حضور افرادی مانند غلامعلی حداد عادل و دکتر علی ولایتی که ازچهره های میانه رو نزدیک به رهبری به شمار می روند، می تواند چهره دیگری به انتخابات آینده ریاست جمهوری بدهد. برای آماده کردن فضا اما مجلس مهمترین اهرم فشار بر احمدی نژاد خواهد بود که با سیاست های عوام پسندانه خود هواداران بسیاری در سراسر کشور دارد. اگر چه طبقه متوسط شهری، دانشگاهیان، روشنفکران و هنرمندان را باید از این طیف جدا کرد. همزمان می توان پیش بینی کرد که علی ولایتی که در دور اخیر ریاست جمهوری تنها به خاطراحترام حضور علی اکبرهاشمی رفسنجانی، وارد عرصه ریاست جمهوری نشده بود این بار وارد رقابت خانگی ریاست جمهوری خواهدشد.
اگر چه صحبت کردن درمورد انتخابات آتی ریاست جمهوری اندکی زودهنگام به نظربرسد، اما با توجه به احتمال حضور سید محمد خاتمی، مهدی کروبی ازسوی اصلاح طلبان و افرادی همچون قالیباف شهردار تهران ونیز چهره های یاد شده از هم اکنون می توان انتظار داشت که انتخابات دوره بعدی انتخاباتی درمیان چهره های آزموده نظام برگزارشود. مگر اینکه چهره نوظهوری همچون احمدی نژاد دردوره قبل وارد عرصه انتخاباتی شود که با توجه به کارنامه ناآزموده ایی چون وی، عملا احتمال اینکه مسپولان عالی رتبه بخواهند یک دوره پرتلاطم و نا پیش بینی شده دیگری را تجربه کنند چندان قوی نخواهد بود.
با این وجود برخی معتقدند که حضور لاریجانی در سمت ریاست مجلس با توصیه رهبری و برای تنظیم رفتارهای محمود احمدی نژاد و دولت وی و نیز تلاش برای رهایی از نابسامانی های سیاسی واقتصادی موجود بوده است. اگر چنین پیش فرضی درست باشد در مدت باقی مانده می تواند انتظار داشت که انتقادات از دولت محمود احمدی نژاد و شخص وی آنچنان افزایش یابد که هنگامی که یک سال ونیم دیگر مردم پای صندوق های رای می روند، با یادآوری فشار اقتصادی و انزوای بین المللی که درعرصه خارجی طی چهارسال ریاست جمهوری وی نصیب مردم شده نام او را به عنوان اولین گزینه خود در نظر نگیرند. با توجه به نوع رابطه احمدی نژاد و لاریجانی برخی تمایل دارند که انتخاب لاریجانی را به عنوان یک کودتای آرام علیه محمود احمدی نژاد تصورکنند. این موضوع با توجه به داده های موجود قابل بررسی است اگر چه باید توجه داشت که لاریجانی همواره خضوع فراوانی نسبت به اوامر مقام رهبری دارد و بسته به نگاه رهبری درخصوص رابطه مجلس ودولت، او امکان مانور زیادی نخواهد داشت. اما اگر امر بر این باشد که لاریجانی به ریخت وپاش های اقتصادی وسیاسی دولت احمدی نژاد خاتمه دهد، آنگاه لاریجانی مهره ای است که در انجام این کار توانایی زیادی خواهد داشت.
مشخص شدن ترکیب فراکسیون های مجلس تا حد زیادی مشخص خواهد کرد که جهت گیری های مجلس به چه سمت وسویی خواهد بود. این ترکیب هرچه باشد منکر نقش قدرتمند علی لاریجانی در کرسی ریاست مجلس نخواهد بود. لاریجانی با حضور در مجلس عملا توازن موجود میان مجلس ودولت را به هم خواهد زد. اگر چه هنوز بعید به نظر می رسد زبان نخبه گرایانه لاریجانی بتواند بر زبان و وجهه توده گرایانه محمود احمدی نژاد غلبه کند اما هر موضع گیری وی در قامت ریاست مجلس تاثیر زیادی برشکستن هاله ای خواهد داشت که رییس جمهوری به دور خود ساخته است.