به سوی مذاکره بین ایران و غرب

نویسنده

» تحلیل لوموند:

به گفته دیپلمات های چند کشور غربی، بیش از یک سال پس از قطع مذاکرات، جمهوری اسلامی و کشورهای غربی مجدداً درحال بازگشت به میز مذاکره اند. پس از هفته ها تنش در تنگه هرمز و درحالی که مشاهدات درخصوص احتمال حمله نظامی اسراییل به بالاترین حد خود رسیده، به نظر می رسد که دیپلماسی درنهایت پیروز خواهد شد. یکی از مقامات اروپایی دراین رابطه می گوید: “همه می خواهند بازی را آرام کنند. اسراییلی ها را آرام کنند.”

اگر تصمیم به مذاکره در جناح کشورهای غربی به نظر تمام شده می رسد، شرایط و پارامترهای لازم برای انجام چنین مذاکره ای همچنان موضوع بحث است. یک سؤال مهم در میان خود کشورهای غربی در رابطه با این پرونده تکثیر هسته ای وجود دارد: تا کی باید به ایران امتیاز بدهیم تا نخ باریک مذاکره به طور کامل قطع نشود؟

دولت اوباما و آلمان خواستار انعطاف پذیری هستند، درحالی که فرانسه و بریتانیا نسبت به مذاکراتی که چندان قاطعانه ظاهر نشوند و زمان بیشتری دراختیار ایران برای ادامه فعالیت هایش قرار دهد هشدار داده اند.

 

توافق های حساس

در مرکز این مباحثات این بحث نیز مطرح است که ایران چگونه کلیه فعالیت های غنی سازی خود را به حال تعلیق درمی آورد. خواسته توقف فعالیت ها بارها در قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل از سال ۲۰۰۶ به تصویب رسیده. ولی ایران هیچ گاه آنها را رعایت نکرده و برعکس خواستار برداشت تحریم ها شده است.

آیا قدرت های غربی هنوز باید در مورد حذف برخی تحریم ها یا افزایش آنها علیه ایران به توافق برسند؟ آیا بخشی از فعالیت های غنی سازی اورانیوم یا همه آن باید متوقف شود؟ به نظر می رسد فرانسه نیز به نوبه خود موافق ایده توقف غنی سازی تا میزان ۲۰ درصد نباشد، و غنی سازی به میزان ۳ و نیم درصد نیز مورد بحث این کشور است.

ولی به نظر می رسد که ازاین پس تنش ها کاهش خواهند یافت و تمامی این نگرانی ها به دلیل وقوع جنگ در منطقه خلیج فارس است، زیرا فشارهای اقتصادی شدیدی را در سطح بین المللی وارد خواهد کرد. و همین مسأله یکی از دلایل اصلی بازگشت به میز مذاکره بوده است.

ازسرگیری مذاکرات بین ایران و قدرت های غربی به شکل قابل توجهی مسأله حمله اسراییل را حداقل برای مدتی ملغی خواهد کرد. و ادامه آن بی شک به خواست سران جمهوری اسلامی بستگی دارد. زیرا نتیجه این مذاکرات هرچه باشد، برای دولت یهود مشکل خواهد بود که مشروعیتی برای حمله احتمالی خود به تأسیسات اتمی ایران بیابد.

نظر دولت اوباما این است که باید “اسراییل را نگاه داشت” تا جایی که تحریم های نفتی اثر خود را نشان دهند. یک لغزش نظامی در خاورمیانه، روبرو شدن با پیامدهای غیرقابل پیش بینی و همچنین افزایش بی رویه قیمت نفت، آن هم در زمانی که به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیک می شویم، چندان برای دولت اوباما جالب توجه نیست.

این مذاکرات چه لحنی خواهند داشت و محتویات آنها چه خواهد بود؟ از لحاظ رسمی شیوه انجام آن مانند مذاکرات استانبول در ژانویه ۲۰۱۱ خواهد بود که البته به هیچ نتیجه ای نرسیدند. روسیه که همچنان از ایده مصالحه تمام عیار با ایران دفاع می کند، خواستار حذف “گام به گام” تحریم ها شده بود.

چندان تعجب آور نخواهد بود اگر ازسرگیری مذاکرات با ایران شرایط را به کلی تغییر دهد و نتیجه مثبتی دربر داشته باشد، به ویژه اینکه طی ماه های اخیر صدای پوتین ها و تهدیدهای متعدد برای آغاز جنگ بسیار شنیده شد. این درحالی است که حکومت تهران قبلاً نیز برای آرام کردن شرایط دست به حرکات دیپلماتیک زده بود.

محل مذاکره هنوز مشخص نشده است. تهران نشان داده که مایل است این مذاکرات در استانبول انجام شود. اما کشورهای غربی پکن را ترجیح می دهند تا بدین ترتیب بتوان مسؤولیت قابل توجهی را بر دوش چینی ها گذاشت.

خواست ایران برای انجام مذاکره به مثابه یک عقب نشینی تلقی می شود، زیرا حکومت تهران در گذشته پرونده هسته ای را “بسته” اعلام و اظهار کرده بود که دیگر به جزئیات این پرونده نخواهد پرداخت. ولی نامه جلیلی آن طور که آلن ژوپه وزیر خارجه فرانسه می گوید دارای “ابهامات” قابل توجهی است. در هیچ جای این نامه اشاره ای به حذف تحریم ها یا تعلیق غنی سازی اورانیوم که دو عامل شکست در مذاکرات استانبول بودند نشده است.

جمهوری اسلامی علی رغم هنری که در مذاکره دارد، به نظر می رسد بسیار نگران است، زیرا باید افکار عمومی داخل کشور را نیز راضی نگاه دارد، به ویژه اکنون که به انتخابات مجلس نزدیک می شود. حکومت جمهوری اسلامی که صحنه درگیری میان محافظه کاران است، همواره برای تحریک احساسات ملی به اعلام دستاورهای علمی، کم و بیش قابل باور دست زده است. این کشور با اعلام آمادگی خود برای ازسرگیری مذاکرات به دنبال این است که مسؤولیت فشارهای اقتصادی تحمیل شده بر مردم را از دوش خود بردارد.

منبع: لوموند، ۲۱ فوریه