اگر هنوز برای تعطیلات تابستانی خودتان برنامه ریزی نکرده اید، پیشنهاد می کنم همین الان دست نگه دارید. اگر هم برنامه ریزی کرده اید و بلیط هواپیما و هتل و سایر موارد مربوطه را هم رزرو کرده اید، باز هم فرقی نمی کند، پیشنهاد می کنم همین الان دست نگه دارید. البته شاید شما جزو آن سی چهل درصدی باشید که شش ماه است حقوق شان را نگرفته اند و امکانات سفر و تعطیلات و خوشگذرانی را ندارند،ولی باز هم فرقی نمی کند، ما همچنان پیشنهاد می کنیم دست نگه دارید. اصلا فرض کنیم شما جزو آن سی چهل درصدی باشید که کلا از کار بیکار شده اند، در این صورت هم حرف ما همانی است که بود… دست نگه دارید.
شاید شما جزو… یعنی ما باید پانصد تا احتمال دیگر را هم در نظر بگیریم و پانصد بار دیگر همین حرفمان را تکرار کنیم تا یکی پیدا بشود بپرسد چرا؟ خب بپرسید دیگر. شما چرا این قدر سوال پرسیدن برایتان سخت است؟ کاری ندارد که، سوال کنید. هر جا را که متوجه نشدید سوال کنید. مثلا همین فردا صبح بلند شوید، بروید جلوی دفتر ریاست جمهوری سوال کنید…نه، دفتر ریاست جمهوری خطرناک است، بروید دم در مجلس، یقه اولین نماینده ای را که از در بیرون آمد بگیرید و سوال کنید.نه، نمایندگان مجلس که از هیات دولت هم خطر ناک ترند، این کار را نکنید. آهااااان این جوری بهتر است. خیلی شیک و تر و تمیز بلند بشوید بروید دم در قوه قضائیه… البته خیلی هم شیک و تر و تمیز نروید، چون احتمالا به همین اتهام قبل از اینکه بتوانید سوالی بپرسید اعزامتان می کنند اوین… اصلا بیایید از خیر سوال کردن بگذرید. والا به خدا. چه اصراری دارید هی از مردم سوال کنید. سرتان به کار خودتان باشد. این قدر سوال کردید که اصلا یادم رفت چی داشتم می گفتم…
آهان ، داشتم می گفتم دست نگه دارید. کلا جزو هر دسته ای که هستید و هر برنامه ای که داشتید و هر جایی که می خواستید بروید، دست نگه دارید. خصوصا اگر داشتید برای تعطیلات تابستانی تان برنامه ریزی می کردید. کجا می خواهید بروید بهتر و خنک تر و با صفا تر از قطب جنوب؟ والا، آدم مملکت خودش را ول می کند می رود یک جای دیگر؟ مملکت به این خوبی، خوش آب و هوایی، خلوتی. اصلا پرنده که هیچ، تقریبا هیچ جانداری به جز شما آن طرف ها پیدایش نمی شود. قشنگ دست زن و بچه و متعلقاتتان را بگیرید، بروید سه ماه عشق دنیا را بکنید. کلی تفریح جور واجور هم می توانید داشته باشید، که فکرش را هم نمی کنید. مثلا با هم مسابقه بگذارید ببینید کدامتان زودتر قندیل می بندد. یا اگر این بازی های مسابقه ای را دوست ندارید، دسته جمعی بروید بنشینید به غروب آفتاب نگاه کنید، باهم قندیل ببندید. یا اگر اهل پیاده روی و حرکات بدنی نیستید، همین طور که سر جایتان ایستاده اید، قندیل ببندید. کلا آنجا هر کاری که بکنید، آخرش باید قندیل ببندید. دست تان باز است. حسابی می توانید خلاقیت به خرج بدهید. بعد از سه ماه هم اگر زنده ماندید، که هیچ، بر می گردید سر خانه و زندگی خودتان. اگر هم زنده نماندید، که تا آخر دنیا همان جا دست نخورده باقی می مانید.
چرا می خندید؟ آدم تا آخر دنیا یک جایی دست نخورده باقی بماند خنده دار است؟ آدم بدون اینکه برود توی یخچال قندیل ببندد، خنده دار است؟ آدم از نقاط توریستی کشور خودش حمایت کند، خنده دار است؟ حیف این مسئولان خدوم جمهوری اسلامی که این قدر به فکر شما هستند، واقعا که مزد این دولت خدمتگزار را باید این طوری بدهید؟ بله؟… آهاااان، قطب جنوب که مال کشور ما نیست؟… خب نباشد.الان نیست. قرار نیست که تا ابد هم نباشد. اصلا شاید تا همین تابستان مال کشور ما شد. کار که نشد ندارد. حالا پول آب و برق و اتوبوس مجانی نشد، که شما نباید این قدر به نظام بد بین باشید. کرامت انسانی هم که فرصت نشد.
وگرنه، به جان شما نباشد، به جان آقا مجتبی هم آن یکی آقای صاحب رحلت، هم این یکی آقای صاحب زحمت، کلی تلاش برایش کردند. خب نبود، نشد. ولی قطب جنوب هست، می شود. اتفاقا کلیدش را هم همین آقای سردار سرلشگر محمد باقری، شخصا زده. این هم سندش، گفته: “چون ایران از سواحل مکران بدون وجود هیچ خشکی به آب های آزاد و قطب جنوب، دسترسی مستقیم دارد، می تواند طبق قوانین بین المللی در مناطقی از جنوبی ترین و سردترین قاره جهان، ادعای حاکمیت کند.”
بله، می تواند ادعای حاکمیت کند. ایران در مورد آنجاهایی که نمی تواند هم ادعای مالکیت می کند، چه برسد به اینجایی که می تواند. حالا اینکه جنوبی ترین و سردترین قاره جهان به چه دردش می خورد و می خواهد کجایش بگذارد، به کسی ربطی ندارد. مال خودش است، هر کجا که دلش خواست می گذارد. اصلا شاید هوس کرده عقبه نظام را یک مدت بگذارد توی جنوبی ترین و سردترین قاره جهان، این جراحت ها و شکاف هایش از التیام طبیعی برخوردار شود. از شما کم می شود؟
تازه همین یکی هم نیست، فرمانده نیروی دریایی ارتش هم خیلی پیش تر گفته بود که “ایران به دنبال برنامهریزی برای حضور در نزدیکیهای قطب جنوب است”. بله، به دنبال برنامه ریزی است. خیلی هم جدی. برنامه ریزی برای حضور در قطب جنوب که به اندازه برنامه ریزی برای بودجه مملکت دنگ و فنگ ندارد که هشت سال است همیشه اول اسفند بودجه را ورق به ورق می آورند به مجلس و تا آخر تابستان سال بعد هنوز مانده تصویب شود. برنامه ریزی برای حضور در قطب جنوب که کاری ندارد، یک روز دور هم می نشینند برنامه ریزی می کنند، می رود پی کارش. الان هم برنامه ریزی اش را کرده اند، فقط مانده آقا دستور بدهد، بروند عملیاتی اش کنند.
حالا هی شما بگویید این جمهوری اسلامی چهل درصد حاکمیت دریای خزر را به باد داد. به باد داد که داد. اصلا دریای خزر را می خواستیم چه کنیم؟ شنا کردن توی دریا که مصیبت بود و همه جای خانمها یا با لباس خیس قلمبه می زد بیرون، یا ملت می خواستند از آن خاویار و ازون برون بگیرند و معلوم نبود مزه عرق بشود و فعل حرام رخ بدهد، یا چه کوفت دیگری. اصلا اگر توانستید یک فایده دریای خزر را بگویید که از نظر ارزشی با آرمانهای امام راحل یا اهداف رهبر معظم انقلاب، یا بیداری اسلامی در سراسر عالم اسلام هماهنگ باشد؟
الان سپاه می خواهد به جای دریای خزر یک قاره دیگر را به چه بزرگی با این همه منابع یخ، بچسباند به مملکت. هی بگویید نمی دانم از وقتی اینها آمدند این کشورهای حاشیه خلیج فارس زبانشان دراز شده می خواهند اسم خلیج فارس را عوض کنند. خب بخواهند، ایران هم می خواهد کلا اسم قطب جنوب را عوض کند، بگذارد… بگذارد… راستی اسمش را قرار است چی بگذارند؟ حالا این وسط ما این همه آدم را مجبور کردیم دست نگه دارند، کی می خواهد جوابشان را بدهد؟ الان این بندگان خدا بلیط هواپیمایشان را برای کجا رزرو کنند؟ کی مسئول قسمت کشورگشایی مملکت است؟ بگویید زود بیاید جواب ما را بدهد کار داریم، تعطیلاتمان دیر شد…زووووود