در پایان هفته ای که با بزرگ نمایی رسانه های اصولگرا از دیدار پوتین و آیت الله خامنه ای به تبلیغ برای نظامی تبدیل شد که در ابتدای ایجادش رسانه های دست راستی آن را برساخته سیا می دانستند، با حاد شدن روابط ترکیه و روسیه، پروژه تبلیغاتی تندروها برای تبدیل ایران به همپیمان مسکو بی نتیجه مهار شد و فیلم های آماده شده برای بزرگ نمایی دیدار پوتین و خامنه ای که مشاور بین المللی وی به آن بزرگ ترین حادثه سیاسی تاریخ معاصر نام داده بود، به تعبیر کاربران رسانه های اجتماعی سرزا رفت.
تدارک اول هفته پیش روزنامه های جناح تندرو، مانند کیهان و وطن امروز برای بزرگ نمایی تغییر اساسی در سیاست خارجی کشور، بر خلاف تصور اولیه نتوانست انتقاد از ولادیمیر پوتین و دولت فدراتیو روسیه را تبدیل موضوعی نقد ناپذیر کند و به سرعت کارتون و نوشته های طنز او و هدیه بدلی و ماشین ضد گلوله اش در رسانه ها منعکس شد. گرچه رسانه های تندرو همچنان به استفاده از این فرصت برای کوبیدن دولت روحانی که متهم به همفکری با آمریکا و بزک کردن چهره استکبار جهانی شده ادامه می دهند.
یکشنبه هفته پیش زمانی که ولادیمیر پوتین به بهانه شرکت در اجلاس سران کشورهای صادر کننده نفت هشت ساعتی به تهران رفت، در حالی که بدون شرکت در تشریفات معمول و بدون این که رییس جمهور به استقبالش برود با اتومبیل ضد گلوله خود راهی محل باشگاه افسران - اقامتگاه آیت الله خامنه ای - شد، و از هواپیمای وی با حرکاتی نمایشی یک صندوق آهنی بیرون کشیده شد که بعدا اعلام گشت یک جلد قران مجید دست نوشته متعلق به قرن سوم هجری که از “شریف ترین مصاحیف” است و ارزشی مادی و معنوی غیرقابل تصوری دارد، کیهان و یک روزنامه مخالف دولت به هیجان آمده و از دیداری برابر - یعنی پوتین و آیت الله خامنه ای قدرتی برابر دارند - نوشتند و آن را در جهان بی سابقه خواندند.
هنوز یادداشت روز هیجان زده حسین شریعتمداری در کیهان روز سه شنبه پیش در دست ها نگشته بود که سایت آیت الله خامنه ای مصاحبه ای با دکتر ولایتی انجام داد و وی به عنوان کسی که شانزده سال وزیر خارجه بوده و هجده سال است مشاور بین الملللی رهبری است و رمز و راز سیاست می داند این ملاقات را مهم ترین دیدار تاریخ معاصر خواند که سیاست راهبردی ایران را دیگرگون کرد.
دیدار به ظاهر غیرمتعارف پوتین و آیت الله خامنه ای بار اول به فدا شدن علی لاریجانی انجامید که محمود احمدی نژاد برای نشان دادن این که رییس شورای عالی امنیت ملی اوست نه آیت الله، لاریجانی را از دبیری آن خلع کرد و سعید جلیلی را به جای وی نشاند. عملی به شدت توهین آمیز نسبت به رهبر جمهوری اسلامی که چون هنوز حکومت با احمدی نژاد در ماه عسل بود با عقوبتی روبرو نشد و علی لاریجانی هم با اشاره بیت توانست از قم نماینده مجلس شود و در مقام ریاست مجلس در مقامی بنشیند که رییس دولت ناچار باشد وی را تحمل کند. احمدی نژاد می خواست ابتکار یک تغییر بزرگ در سیاست خارجی را به نام خود ثبت کند غافل از این که روس ها خوب می دانستند که باید با چه کسی معامله کنند. امری که هشت سال بعد واشنگتن هم از آن آگاه شد و نامه باراک اوباما از طریق پادشاه مسقط یکراست به دست آیت الله خامنه ای رسید بدون این که حتی احمدی نژاد رییس جمهور از آن آگاه باشد.
روز سه شنبه کیهان قصد داشت با تجدید مطلع همچنان آتش همصدایی با روسیه و تبلیغات علیه هواداران آمریکا را ادامه دهد وقتی که محمد ایمانی در یادداشت روز این روزنامه نوشت: هر حلقومی که بزرگنمایی تحرکات تروریستهای داعش و قبیل آن را بهانه بزککاری و مظلومنمایی رژیمهای متجاوز غربی قرار دهد، هم بازی داعش در نقشه آمریکایی-صهیونیستی است، بداند یا نداند. هر حلقومی که با تمرکز افراطی بر تروریسم، ناظران را از تولیدکنندگان انبوه تروریستهای کوکی غافل کند، در زمین دشمنترین دشمنان ملت ایران بازی میکند؛ مأموریت داشته باشد، یا فریب خورده باشد. دشمن شماره یک ملتها آمریکا و همسفرگان او هستند.
کیهان در نهایت با نقل نظر رهبر جمهوری اسلامی نوشته: برخلاف نظر برخی افراد، آمریکا بخش عمده مشکلات منطقه است نه بخشی از راهحل مشکلات. آمریکاییها دنبال تحمیل منافع خود هستند نه حل مسائل. آنها میخواهند ۶۰ -۷۰ درصد خواستههایشان را در مذاکره تحمیل کنند و بقیه اهدافشان را هم به طور غیرقانونی، عملا اجرا و تحمیل کنند. پس مذاکره چه معنایی دارد؟
حسین شریعتمداری هم در یادداشت همزمان با سفر پوتین، به گمانه زنی درباره واکنش میانه روها پرداخته و نوشته بود: این روزها، ناخرسندی توأم با عصبانیت و سراسیمگی جریان آلوده مورد اشاره را از روابط دوجانبه و حسابشده ایران و روسیه به وضوح میتوان دید. “ترجیعبند” این جریان که به طور همزمان و هماهنگ از رسانههای داخلی تحت امر آنان و رسانههای تابلودار دشمنان بیرونی تکرار میشود، این است که روسیه قابل اعتماد نیست و احتمال آن که در روابط و معادلات فیمابین عهدشکنی کند وجود دارد!
نماینده ولی فقیه در کیهان در پاسخ نوشته: آیا آمریکا و سایر کشورهای غربی که برای ورود آنها لحظهشماری کرده و فرش قرمز پهن میکنید قابل اعتمادند؟! مخصوصا آن که اولا؛ خطوط ارتباطی ایران و روسیه - آنگونه که اشاره شد - کاملا تعریف شده است و ثانیا؛ - به قول جریان یاد شده - بدعهدی و مکر روسیه یک “احتمال” است که در صورت وقوع به آسانی قابل جبران و بازگشت خواهد بود ولی کینهتوزی آمریکا “احتمال” نیست، بلکه واقعیتی غیرقابل انکار و محسوس و ملموس است.(لینک)
همان روز روزنامه دولت در واکنشی احتیاط آمیز به تحولی که جناح تندرو قصد دارد وانمود کند با سفر هشت ساعته پوتین در سیاست خارجی کشور ایجاد شده نوشت: مناسبات دوجانبه تهران- مسکو در حالی تاریخی پرفراز و نشیب را پشت سر گذاشته است که طرفین با در نظر گرفتن شرایط و تحولات کنونی منطقه در حال عبور از مشکلات گذشته و تعریف فصل تازهای از تعاملات هستند. البته در برخی مسائل عمدتاً حوزههای اقتصادی رقابتهایی میان ایران و روسیه وجود دارد که صادرات گاز به اروپا را میتوان یکی از این مسائل دانست. با این حال همکاریهای روسیه و ایران در دریای خزر، جهان اسلام و موضوعات مختلف ادامه یافته و هر روز تقویت شده است.(لینک)
مسکو کدام طرف است؟
اما با تحولی که به دنبال سقوط سوخوی روسیه توسط جنگنده های ترکیه در مناسبات منطقه ای رخ داد زبان روزنامه های میانه رو باز شد و از جمله افشار سلیمانی در مقاله ای در بهار نوشته: تحویل سامانه موشکی اس -۳۰۰ ازسوی روسیه به ایران درحالی که هنوز نوع، زمان تحویل و تکلیف امضای قرارداد مربوطه معلوم نیست و روسیه به دلیل حضور نظامی در سوریه امکان چانه زنی بیشتری با آمریکا را نصیب خود ساخته و واکنش های آمریکا و اسراییل را درپی داشته است قابل تامل است، عدم اجرای قرارداد سال ۲۰۰۷ ازسوی روسیه و بار دیگر با اعتماد به روسیه، درصدد آزمودن، آزموده برآمدن است. درحالی که اگر روسها در موعد مقرر اس -۳۰۰ را به ایران تحویل میداد، تهران در مذاکرات هسته ای با۱ +۵از توان چانه زنی بیشتری برخوردار میشد.
سفیر پیشین ایران در باکو در مقاله بهار تاکید کرده: اگر به کمکهای نظامی آمریکا به اسراییل و همکاریهای تسلیحاتی دو کشور و مذاکرات عربستان با روسیه به منظور خرید سیستم دفاعی اس-۴۰۰ و فروش میلیاردی تسلیحات پیشرفته از سوی غرب به ویژه آمریکا به کشورهای حوزه خلیج فارس و حتی همکاریهای نظامی روسیه با برخی از این کشورها و مصر توجه داشته باشیم، بیشتر پی خواهیم برد که روسیه با نگاه ابزاری به ایران، در پی تامین خواستها و منافع خود است.(لینک)
همان روز شهروند در سرمقاله خود ضمن مهم دانستن سفر ولادیمیر پوتین به ایران نوشته: واقعیت این است که دولت روسیه از چند سال پیش سیاست خارجی خود را به نحو روشن و مشهودی تغییر داده است. روسها در زمان دولت بوش تا حدود زیادی در برابر خواستهای غربیها و اروپاییان منفعل عمل کردند و به قطعنامههای شورای امنیت بهگونهای رأی دادند که مطلوب غربیها و ایالات متحده بود، بدون آنکه ما بهازای ارزشمندی بگیرند.
به نوشته این روزنامه: این اتفاق نه فقط در قضایای افغانستان و عراق، بلکه در اتفاقات لیبی نیز تکرار شد و حتی میتوان گفت که آنان به نوعی فریب خوردند. روسها همچنین در قطعنامههایی که علیه ایران صادر شد، نیز با آمریکاییها همسو شدند و در روابط اقتصادی و نظامی خود با ایران بهویژه در تحویل موشکهای اس.اس، ۳۰۰ تغییر سیاست دادند. ولی با ریاست جمهوری دوباره آقای پوتین این خطمشی به آرامی تغییر کرد.
شهروند به این نتیجه گیری رسیده که:روابط روسیه و ایران پس از این اتفاقات بهویژه پس از توافق ۱+۵ میتواند از یک ثبات و پایداری قابل قبولی برخوردار شود. مسایل میان دوکشور نهتنها به موضوعات منطقهای بلکه مسایل دوجانبه نظامی، صنعتی، نفت و گاز، دریای خزر و… را نیز دربرمیگیرد. با وجود آنکه انتقادات قابل توجهی به سیاستهای پیشین روسیه در مواجهه با ایران وارد است، ولی نباید فراموش کرد که گرایشی نیز در ایران وجود داشت و دارد که بیاعتمادی نسبت به روسها را ریشهای و اساسی و آن را غیرقابل تغییر میداند. گرایشی که قطعا به نفع منافع ملی ایران نیست و باید در آن تجدیدنظر کرد.(لینک)
دو روز بعد از سفر پوتین به تهران، اعتماد در سرمقاله خود این پرسش را مطرح کرده و نوشته: روابط میان کشورها از نوع روابط میان اعضای خانواده نیست که براساس محبت و اعتماد و صمیمت باشد. این روابط براساس قدرت و حفظ منافع ملی است. بنابراین وقتی رابطهای را با یک کشور دیگر تنظیم میکنیم، باید متوجه باشیم که آیا قدرت لازم را برای حفظ آن رابطه داریم یا نه؟
با این مقدمه این روزنامه نوشته: میتوان گفت که در وضعیت کنونی جهان، شرایط برای ایجاد یک رابطه دوسویه و مثبت با روسیه برای ایران فراهم است. ولی این رابطه نباید بهگونهای باشد که بخواهیم با اتکای به روسها در مقابل غربیها بایستیم. اگر رابطه ما با غرب از وضعیت پرتنش گذشته خارج نشود، ممکن نیست که بتوانیم از روابط با روسیه نیز بهرهمند شویم. اتفاقا یکی از دلایلی که هماکنون روسها میخواهند با ایران روابط بهتری را تنظیم کنند همین بهبودی یافتن نسبی روابط ایران با غرب از تنشهای قبلی است.
اعتماد یادآوری کرده: روسها مثل هر کشور دیگری تعلقخاطری بنیادی به ایران ندارند. همچنان که ما هم به آنان نداریم، هر دو در پی منافع ملی خود هستند، بنابراین میتوانیم و حتی باید گفت باید روابط متوازنی را با روسیه و غرب تعریف کنیم، که از خلال این روابط بتوانیم با هر دو بلوک بهترین روابط و در نتیجه منافع را داشته باشیم. ولی هیچگاه رفتاری را مرتکب نشویم که یکی از آن دو طرف بخواهد ما را وجهالمصالحه میان روابط خودشان قرار دهد، کاری که در ۱۰ سال گذشته بارها انجام دادیم و گمان کردیم گناه از روسهاست.(لینک)
صادق زیباکلام در مقاله ای، رفت وآمدهای مکرر کشورهای غربی و شرقی به ایران برای گسترش مناسبات سیاسی و اقتصادی و نشست سران کشورهای گازی را مهم دانسته نوشت: ایران هر چند هنوز در بلوک کشورهایی نظیر روسیه تعریف میشود اما تغییر نگاه دیپلماتیک تهران را به بلوک غربی، بازیگران بینالمللی دریافته اند. به عبارتی ایران هنوز زمین بازی خود را تغییر نداده اما برای تاکتیکهای خود نشانههای واضحی از تغییر را به دنیا ارسال کرده. گرچه هنوز مساله است که این وضعیت چگونه در معادلات داخلی خود را نشان خواهد داد؟
این استاد دانشگاه که این روزها هدف حملات شدید جناح تندروست تاکید کرده بود: فراهم شدن زمینههای همکاری متقابل با کشورهای غربی این تعبیر را به دنبال خواهد داشت که منقدان بگویند دولت در پی اقتصاد درونزا و نگاه به داخل نیست و برنامههایش منجر به وابستگی ایران میشود. طیف مخالف دولت همزمان با بهره گرفتن از تاخیر در نمایان شدن آثار اقتصادی این سیاستها، به تبلیغ شدید خواهند پرداخت که دستگاه اجرایی معیشت مردم را فدای دیپلماسی خود کرده است. دولت اگر قدری صبر داشته باشد و البته بخت هم در این راه او را یاری کند، نمایان شدن آثار اقتصادی روابط جدید ایران میتواند پادزهری برای تبلیغات سیاسی جریان مخالفان باشد.(لینک)
فریدون مجلسی در تحلیلی در روزنامه قانون نوشته: همکاری تاکتیکی با روسیه در تجارت گاز در این مرحله اگر بتواند به حل مشکل و برقراری صلح و امنیت، باهمکاری سایرقدرتها و کشورهای ذینفع کمک کند، بسیار خوب خواهدبود. روسیه درموضوع گازرقیب اصلی ایران است، والبته دربرخی مسائل فنی وتولیدات نظامی امکان همکاریهایی وجود دارد.
مقاله قانون به این جا رسیده که: رئیس جمهور روسیه درسخنان خودگفت که روسیه دردوستی خودازپشت خنجرنخواهدزد.این سخن می تواندحکایت از نوعی دردوجدانی مربوط به خنجرهای تاریخی وپیشین داشته باشد، وامیدمی رود بتواندموجب کاهش بی اعتمادی شودوتوسعه رابطه ای برابرودرشأن دوکشورمهم همسایه کمک کند. بدیهی است که بیشترین روابط اقتصادی و مراودات بایدمیان همسایه هابرقرار باشد، امارعایت استقلال ملی وقرارنگرفتن درمداراقتدارومسائل دیگران نیزبسیارمهم است.(لینک)
جهانگیر کرمی در سرمقاله روزنامه ایران نوشته: ادعاهایی نظیر اینکه ایران در سیاست خارجی به روسیه متکی است را نباید جدی گرفت زیرا این ادعا با سیاست کلان ایران که پیروی از سیاستی مستقل و نامتعهد به کشور یا بلوکی خاص است، مغایرت دارد. ضمن اینکه ایران در چارچوب همین سیاست مستقل خویش، تعامل با همه قدرتهای منطقهای و جهانی را با ملاک تأمین منافع ملی و مقابله با تهدیدات مشترک دنبال میکند و تسری این نگرش به مرزهای همسایه شمالی نیز نکته عجیبی نیست.
به نوشته روزنامه دولت:موضوع محوری مورد بررسی در مذاکرات اخیر مقامات ارشد تهران و مسکو، مسائل منطقهای و بویژه بحران سوریه بوده است. زیرا این بحران با ورود نظامی روسیه به منطقه خاورمیانه و همچنین جهانی و منطقهای شدن ابعاد آن وارد مرحله تازهای شده است. این در حالی است که حل و فصل مناقشه هستهای ایران که به توافق “وین” منتهی شد، شرایطی را به وجود آورده تا ایران و روسیه در مسیر ایجاد ثبات منطقهای و جلوگیری از افراط گرایی و مبارزه با تروریسم همگرایی بیشتری پیدا کنند.
ایران نوشته: به همین دلیل تشریک مساعی در زمینه مذاکرات صلح سوریه و توافقات بعدی در مرحله استقرار ثبات در این کشور و در کنار آن مقابله جدی تر با گروههای تروریستی از جمله موضوعاتی بود که در ملاقاتهای سران ایران و روسیه مورد تأیید و تأکید قرار گرفت که چندان دور از انتظار هم نبود زیرا ایران و روسیه در ثبات و امنیت خاورمیانه منافع مشترک دارند و به عنوان دو بازیگر مستقل با ظرفیتها و تواناییهای ویژه خویش، گزینه همکاری را انتخاب کردهاند تا با هم افزایی، به هدف های مشترک دست یابند.(لینک)
در روزی که روزنامه ها با چاپ عکس هایی نشان داده اند که پوتین برای سفر هشت ساعته اش به تهران لیموزین ضد گلوله خود سوار شده است یک طنز نویس با اشاره به تعطیل مدارس چند منطقه تهران و مقررات تازه ترافیک که برای آمد و شد روسای کشورهای تولید کننده گاز وضع شده بود نوشته: ممنوعیت ترافیکی دیروز تهران باعث شد من یک عذرخواهی به مسئولان دولت قبل بدهکار شوم. چرا؟
به نوشته شهرام شهیدی: از دولت قبل خیلی خیلی ممنونم که با کمکردن روابط بینالملل و کاهش مراوده با جهان باعث شدند کمتر همایش و اجلاس و کنفرانس بینالمللی در تهران برگزار شود. شما فکر کن اگر قرار باشد حالا که ما و جهان به قول شادروان اخوان ثالث “ما دو دریچه روبهروی هم… آگاه ز هر بگو مگوی هم” هستیم و درهایمان را به روی هم گشودهایم، سر هر بار ورود سران کشورها به تهران اینطور برای تردد وسایل نقلیه ممنوعیت ایجاد کنیم که کلا باید در ترافیک زندگی کنیم.(لینک)