آن نغمه‌سرا از تو چرا جدا شد...

نویسنده

» نگاه/ محمدرضا لطفی به روایت دیگران

محمدرضا لطفی، استاد تار صبح روز جمعه، ۱۲ اردیبهشت پس از سال‌ها مبارزه با سرطان در بیمارستان پارس تهران درگذشت تا جامعه‌ی موسیقی ایران رخت عزا بر تن کند. پیکر این هنرمند برجسته روز یکشنبه در محوطه‌ی تالار وحدت تشییع شد و سرانجام در زادگاهش در گرگان آرام گرفت. آرامشی که هیاهوی بسیار درمیان اهالی موسیقی انداخت و هرکسی از ظن خود به آن واکنش نشان داد.

 

محمدرضا شجریان: جاودانگی یار دیرینه

 ستاد محمدرضا لطفی آن یار دیرینه‌ی بی‌همتا به جاودانگی پیوست. او تمام زندگی‌اش تلاش و دقت و وسواس در موسیقی نژاده و ردیف به‌جا مانده از میراث‌داران موسیقی کهن و آموزش به شاگردان بود. دستی توانا در نواختن و فکری سنتی در اصالت تاریخی آهنگ و نغمه با حال و هوا و شور و شیدایی خاص خود داشت. از شروع زندگی موسیقائی‌اش به شکلی تأثیرگذار در عرصه هنر و جاودانگی سنت‌های آن راه پیمود و به انجام رساند. همواره دلسوز طبقه کارآمد کم‌درآمد بود. حیف و صد حیف که زود درگذشت و ما را سوگوار کرد.

 

شهرام ناظری: پرچم دار موسیقی سنتی

باز هم یکی دیگر از پرچمداران موسیقی سنتی ایران، جهان بی بنیاد را وداع گفت. فقدان موسیقیدان برجسته استاد محمدرضا لطفی ضایعه‌ای است جبران‌ناپذیر برای جامعه فرهنگی ایران. پرواز نابهنگام این استاد و همکار با ارزش قدیمی را به خانواده محترم ایشان و جامعه هنردوست ایران تسلیت عرض می‌کنم.

 

فرهاد فخرالدینی: راهمان جدا شد

کمک‌های آقای ابتهاج در جمع‌آوری هنرمندانی که در زمینه موسیقی ملی فعال بودند خیلی موثر بود و نهایتا دو گروه شیدا و عارف شکل گرفت و راهشان را ادامه دادند. گهگاهی هم آقای لطفی با ارکستر رادیو و تلویزیون ملی همکاری داشتند و قطعاتی می‌آوردند که بعضی اوقات من یا آقای معروفی آنها را تنظیم می‌کردیم. یکی از این قطعات که با رهبری من اجرا شد “داروک” بود که آقای شجریان آن را اجرا کردند و قطعات دیگر؛ تا اینکه در سال 58 من از رهبری ارکستر رادیو و تلویزیون کناره‌گیری کردم. از آن پس، به نسبت سابق کمتر همدیگر را می‌دیدم، اوایل که در رادیو بودیم بیشتر با هم ارتباط داشتیم ولی بعد راهمان جدا شد.

 

حسین علیزاده: آن نغمه سرا…

“آن نغمه‌سرا از تو چرا جدا شد” محمدرضا لطفی از ما جدا شد… ملت ایران، امروز در سوگ خاطرات و زندگی عاشقانه‌شان نشسته‌اند، تا جاودانه نغمه‌هایش را بر لب داشته باشند.

 

مجید درخشانی: تاثیرگذارترین موسیقی دان

 

محمدرضا لطفی یکی از تاثیرگذارترین موسیقیدانان دوره معاصر ما بودند و فکر می‌کنم گفتن درباره ایشان الان که از دست رفتند خیلی خوشایند نیست. ایشان از همان دوران جوانی با گروه شیدا آثار تاثیرگذاری را در موسیقی ایرانی به وجود آورد. به‌جرات می‌توانم بگویم موسیقی ما به آقای لطفی مدیون است… شاید سال‌ها باید بگذرد تا ما بتوانیم بفهمیم که چه گوهری را در موسیقی خود از دست داده‌ایم.

 

محمود دولت آبادی: لطفی، مهاجرت و موسیقی

زندگی شخصیت‌هایی مثل لطفی و مهاجرت از این مملکت و در ممالک دیگر زیستن، کار کردن، مشکلات و… می‌تواند بسیار داستان داشته باشد. نکته قابل تأمل این است که محمدرضا لطفی سرانجام به این مملکت بازگشت. وقتی بازگشت که نابهنجاری‌ها خیلی زیاد بود. خود لطفی هم بهنجار نبود و درگیری‌های لفظی بین او و هنرمندان دیگر خوب نبود. آن‌چه اهمیت دارد، این است که او به سرزمین خود بازگشت و حالا هم به زادگاه خود گرگان برگردانده و در آن‌جا به خاک سپرده می‌شود.

 

علیرضا قربانی: حلقه مهم موسیقی سنتی

 

او را باید حلقه مهمی دانست بین موسیقی اساتید نسل‌های قبلی؛ مانند یوسف فروتن، داریوش صفوت، نورعلی برومند، مرتضی محجوبی و‌… و نسل‌های جدیدتر و جوان تر. البته نباید فراموش کنیم که آثار زنده یاد لطفی، هرکدام از لحن و تکنیکی برخوردار بودند که منحصر به فرد و مختص هنر ایشان بود. بنابراین با اتکا به این موارد، خلاء محمدرضا لطفی به عنوان یک چهره درخشان در تاریخ موسیقی ایران قطعا برای ما و موسیقی ما محسوس است.

 

حسام اینانلو: اسطوره موسیقی عاشقانه

لطفی اسطوره موسیقی عاشقانه است.تعریفی که همیشه برای استاد محمد رضا لطفی داشته‌ام همین است.باز تعریف عشق، با تار، با سه تار. نغماتی که لطفی با آن عشق را بیان کرد در تار و پود تمام خاک این سرزمین خواهد ماند.مگر می‌شود لطفی نباشد؟ مگر پرویز مشکاتیان از دنیا رفته است؟ لطفی‌ها و مشکاتیان‌ها نمی‌میرند.

 

محمدرضا درویشی: دور از وطن

 

 محمدرضا لطفی از یاران و دوستان قدیمی‌ام بودند که متاسفانه در چندسال گذشته ملاقاتشان نکردم. ایشان یکی از چهره‌های مهم، شاخص و تابناک موسیقی دستگاهی بودند اگرچه 30سال پیش به‌خاطر شرایط بد و ناسازگار فرهنگی در ایران مجبور به ترک وطن شدند و با کمال تاسف 20 سال از عمر گرانبهایشان را دور از وطن بودند؛ ‌ای‌کاش این اتفاق نمی‌افتاد و می‌توانستند تمام این سال‌ها در وطنشان بمانند و به فرهنگ و موسیقی این کشور خدمت کنند.

 

سهراب پورناظری: طلایه دار ساز تار

محمدرضا لطفی بعد از نسل استادانی چون جلیل شهناز، بیگجه‌خانی و لطف‌الله مجد از طلایه‌داران ساز تار بودند. البته به نظرم نقطه‌قوتشان در آهنگسازی‌شان بود و ملودی‌های باوقار و اصیل و باقوامی ساختند. با اینکه اسلوب آهنگسازی‌شان بر اساس موسیقی اصیل ایرانی بود اما از معدود کسانی بودند که در عین حفظ سنت، ذوق و خلاقیت هم داشت.