اسکار دیاز آرنائو
یکی از مهم ترین روزنامههای آمریکای جنوبی که در کشور خود جزو پرتیراژترین روزنامه ها محسوب می شود، گافی داده که نمی توان آن را به عنوان یک خطای ساده یا نادیده انگاشتن یکی از اصول اساسی در اخلاق وظیفهگرای روزنامه نگاری قلمداد کرد.
در تاریخ ۲۱ ژانویه و در اوج پوشش خبری مرگ دادستان نیسمان، یک آقا یا خانم از اعضای هیأت تحریریه واحد صبحگاهی این روزنامه [نویسنده مشخص نیست] جمله بی ارزشی را نگارش کرد: “این معبر از یک طرف به محل سکونت نیسمان راه داشت و ازطرف دیگر به محل زندگی یک شهروند خارجی که دارای اصلیت ایرانی نیست و در آنجا تجهیزات تهویه هوا نگهداری می شود.”
چرا باید نوشته شود که این خارجی “اصلیت ایرانی ندارد”؟ چرا آقا یا خانم روزنامه نگار ننوشته که این خارجی به عنوان مثال اصلیت یهودی، لائوسی، یا هر اصلیت دیگری مانند پاراگوئهای که به منطقه ما مربوط شود، ندارد؟
پس این به خودی خود یک اشتباه نبوده. موضعگیریهای اجتماعی، از قبیل بیگانه ستیزی، در طول مدت تحریر باید در لیست سیاه قرار گیرد و انجام چنین اقدامی که تبعیض در آن آشکار است، در هیچ تحریریهای قابل عفو نیست.
آقا یا خانم روزنامه نگار در پاراگراف مذکور با سبکسری هر چه تمام تصور کرده که خوانندگانش به مانند خود او اینگونه پیشداوری خواهند کرد که این خارجی ساکن در مجتمع مسکونی مجاور منزل آلبرتو نیسمان باید ایرانی بوده باشد، چرا که دادستان مسؤول تحقیق پیرامون سوءقصد آمیا به شهروندانی مظنون بوده که در سرزمین پارس دیده به جهان گشوده اند. عبارت “خارجی غیرایرانی” چند ساعت بعد از زبان یک روزنامه نگار دیگر به هدف استهزای همکارش شنیده شد. او نیز به مانند من براین باور بود که امکان همه چیز وجود دارد، ولی این همسایه چقدر “بدشانس” بوده که آرژانتینی نبوده و البته “ایرانی هم نبوده”.
روزنامه نگار شوخ مزاج در پایان نوشته اش به پیشداوری و بی احترامی مندرج در بیان عبارت “دارای اصلیت ایرانی نیست” اشاره میکند، ولی بهتر بود بجای “بی احترامی” از صفاتی مانند “بی نزاکتی” و “حماقت” استفاده می کرد. من به دلیل به کار بردن این زبان ناسره و مغشوش روزنامه نگاری توسط این خانم یا آقای هنجارشکن به او می گویم به پای تخته سیاه برود و صد بار با حروف بزرگ و خوانا بنویسد: “ما همه ایرانی هستیم” تا وجهه مردمانی را که به دلیل اقدامات تروریستهای دیوانه خدشهدار شده و اغلب قربانی موضعگیریهای اجتماعیاند، قدری ترمیم شود. البته بقیهاش را نمیتوان به حساب روزنامهنگاری گذاشت.
با همه اینها اگر دولت کریستینا کیرشنر با جمهوری اسلامی توافقی را به امضاء رسانده تا زوایای مبهم پرونده آمیا را در ازای مزایای اقتصادی یا هر نوع مزایای دیگری پنهان کند، باید اذعان داشت که آرژانتین به لحاظ اخلاقی ازبین رفته است. سارتر میگوید: “یک انسان همان چیزی است که دیگران با او انجام می دهند.”
در کمال تأسف شاهد بودیم که نیسمان درحالی که قصد داشت برای قرائت گزارش خود در مورد رییس جمهور به مجلس برود، قربانی شد؛ یک قربانی تیرهبخت و بداقبال.
منبع: لوس تیمپوس، ۴ فوریه ۲۰۱۵