انتخابات علیه رقیب فرضی

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

معمولا انتخابات میان دو یا چند گروه برگزار می شود که با هم مخالف اند و می خواهند قدرت را از رقیب بگیرند. اما انتخابات مجلس نهم یک جور دیگر است. همه مشخصات یک انتخابات را دارد، جز چند مشخصه که هر چه جستجو کردم نتوانستم آنها را پیدا کنم.

اول: معلوم نیست چه کسی طرفدار چه چیزی و مخالف چه چیزی است؟

دوم: همه جناح ها مخالف کسانی هستند( اصلاح طلبان) که در انتخابات حضور ندارند و همه می خواهند بر کسی پیروز شوند که در انتخابات شرکت نکرده.

سوم: کسانی که طرفدار عدالت اجتماعی هستند و خودشان عامل فقر کشور هستند دارند از عدالت اجتماعی دفاع می کنند.

چهارم: کسانی که در قدرت هستند و عامل محدود کننده آزادی اند، دارند از آزادی دفاع می کنند.

پنجم: جبهه پایداری که حامی فقرا و پابرهنگان است، توسط میلیاردرها و پولدارها و رانت بگیرها حمایت می شود.

ششم: کسانی که توسط روحانیت حمایت می شوند، مشروعیت ندارند.

هفتم: سرلیست و برنامه ریز جبهه ای که دشمن آمریکاست، گرین کارت آمریکا دارد و محور اصلی شان طرفدار مذاکره با آمریکاست.

هشتم: جبهه متحد اصولگرایان بر سر هیچ اصولی توافق ندارند.

نهم: چند نماینده ای که خودشان را اصلاح طلب می دانند، مورد قبول اصلاح طلبان نیستند.

دهم: همه با هم مخالفند، هیچ کس با هیچ چیز موافق نیست.

یازدهم: طرفداران دولت مخالف همه سیاستهای دولت اند.

دوازدهم: طرفداران مجلس قبلی مخالف سیاستهای مجلس قبلی اند.

سیزدهم: کسانی که در لیست حامیان دولت هستند مخالف بودن در لیست هستند.

چهاردهم: من به ضرس قاطع معتقدم که در چنین انتخاباتی نمی توان تقلب کرد، یعنی نمی توان نتیجه آرا را به نفع یا علیه جناحی تغییر داد، چون تقلب کننده بدبخت هم نمی داند که چه کسی باید رای بیاورد و چه کسی نباید رای بیاورد.

 

اسمش را هم مریم می خواست بگذارد

البته مسائل خصوصی خداوند به ما ربطی ندارد، چرا وقتی او اینقدر ستار العیوب است، ما آمارش را همه جا بدهیم که با فلانی رفته، با فلانی آمده، اصلا به ما چه. ظاهرا این خانم ماشا الیکینا که یک مانکن روس بود، اخیرا مسلمان و باحجاب شده، ایشان قبلا کار اصلی اش تابوشکنی در حد روی جلد و فیلم و اینها بود، ما شنیده بودیم که خانم های بسیجی جی جی توسط روسیه و اوکراین و کوبا زیاد تولید و صادر می شود، یعنی احتمالا این سه کشور تولید کننده اصلی خواهران بسیجی جی جی هستند، ظاهرا الآن وضع کار خراب شده، مستقیما می خواهند با خود طرف وارد مذاکره شوند. ایشان گفته “ با حجاب شدم که به خدا نزدیک شوم” پرسیدند: اسمت را چی می گذاری؟ گفته: اسم خودم را مریم، اسم پسرمان را هم می گذاریم عیسی ولی توی خانه مسی صدایش می کنیم. واقعا بیکاری در روسیه بیداد می کند همین است.

 

اسکار صلح به فرج سلحشور

واقعا این حد از نبوغ را تا به حال نداشتیم، من نمی دانم این آدم چطور از این طرف خیابان به آن طرف خیابان می رود، فکر کنید، خوب، سخت است. البته به نظرم باید کمکش کنند. یک دوره برایش بگذارند که بتواند ناتوانی های ذهنی اش را جبران کند. فرج مذکور گفت: “ به نظر من این موضوع که فرهادی به ارزش‌ها اهانت کرده و با سیاه نمایی ایران جایزه دریافت کرده است ارزش نیست و جشنواره هایی مانند اسکار که هر عاقلی اهداف آن را می‌داند و به رهبران اسرائیل جایزه صلح می‌دهد ، ارزشی ندارد.” ما را بگو که تا حالا فکر می کردیم این اسکار، همان اسکار سینمایی است که هر سال به کارگردانها جایزه می داد، نگو مراسم نوبل صلح بود. بیخودی اینقدر خوشحال شدیم. البته من نمی دانم چرا دفتر اسکار موضوع را جدی گرفت و این جوابیه دو ساعت قبل از سوی دفتر اسکار منتشر شد:

جناب آقای فرج الله سلحشور

نظر شما در مورد دادن اسکار صلح به رهبران اسرائیل صحت نداشته و با جستجوی تمام آرشیو های هفتاد سال اسکار، هیچکدام از رهبران کشور اسرائیل نامزد یا برنده اسکار صلح نشده اند. اسکار صلح بنا بود در سال 1944 اعطا شود که آکادمی بعد از مباحث فراوان و بخصوص مخالفت بنیاد نوبل که جایزه نوبل صلح را اعطا می کند، با آن مخالفت کرد. در همان زمان پیشنهاد اعطای اسکار صلح توسط آقایان “لئو مک کری، بیلی وایلدر و الیاکازان” که هر سه در هیات ژوری سال 1944 بودند مطرح شد و با رای 13 به دو رد شد. لوئیز بی مایر مدیر استودیوی متروگلدوین مایر هم که در آن زمان مدیر اجرایی اسکار بود، گفته بود “لطفا پای این سیاست بازی ها رو به اسکار باز نکنید.” به همین دلیل این پیشنهاد مگر در سال 1967 که یک بار دیگر توسط آقای “فرد زینه مان” مطرح شده بود، هرگز مطرح نشد. این نامه به درخواست آقای پیمان معادی از سوی آقای اصغر فرهادی نوشته شد و چون نامه شما در واشنگتن پست روز28فوریه مطرح شده بود، در همان جا منتشر شده است. جایزه صلح توسط بنیاد نوبل اعطا می شود که محل آن در نروژ بوده و سیاست های آن هیچ ربطی به آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک(AMPAS) ندارد.

با احترام

برایان گریزر، دون میشر

تهیه کنندگان هشتاد و چهارمین جایزه آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک

 

انتخابات میان منتقدین

معمولا یک انتخابات میان وضع فعلی و وضع بعدی برگزار می شود، اگر وضع فعلی خوب باشد، معمولا رای می آورد( البته اگر تقلب نشود) ولی اگر وضع فعلی خوب نباشد، معمولا رای نمی آورد( باز هم به این شرط که تقلب نشود) تا به حال سابقه نداشته که یک انتخابات برگزار شود و همه انتخاب کنندگان منتقد وضعیت باشند. خبرگزاری تابناک یک نظرسنجی منتشر کرده که نتیجه آن جالب است:

 

مرحله اول( با 7856 رای)

منتقدین دولت( 43 درصد)

منتقدین وضع موجود( 35 درصد)

منتقدین ساکتین فتنه( 11 درصد)

منتقدین اصولگرایان( 7 درصد)

منتقدین جریان انحرافی( 5 درصد)

 

مرحله دوم، 24 ساعت بعد( 27927 رای)

منتقدین دولت( 43 درصد)

منتقدین وضع موجود( 33 درصد)

منتقدین ساکتین فتنه( 11 درصد)

منتقدین اصولگرایان( 8 درصد)

منتقدین جریان انحرافی( 5 درصد)

 

از این نظرسنجی این نتایج را می توان گرفت:

اول: با وجود اینکه تعداد رای دهندگان سه برابر شده ولی تقریبا آرای مشابهی داده شده است.

دوم: اگر فرض کنیم که جریان انحرافی و دولت یکی هستند حدود 48 درصد منتقد آنان هستند.

سوم: اگر فرض کنیم که وضع موجود و جریان اصولگرایی هم یکی هستند، حدود 42 درصد منتقد آنان هستند.

چهارم: اگر فرض کنیم که جریان موجود، اصولگرایی، دولت و جریان انحرافی همه مورد تائید رهبری هستند، که واقعا هستند، حدود 90 درصد رای دهندگان مخالف رهبری هستند.

پنجم: اگر فرض کنیم که منظور از ساکتین فتنه هاشمی، لاریجانی و قالیباف هستند، 11 درصد منتقد آنها هستند.

ششم: با توجه به اینکه جریان انحرافی بخشی از دولت است، فقط 5 درصد رای دهندگان با این جریان مخالف اند و به هر حال 43 درصد با دولت، حتی اگر انحرافی هم نباشد مخالف اند.

توجه: به نظر شما از این نظرسنجی که در سایت حامی دولت منتشر شده چه نتیجه دیگری می شود گرفت؟

 

چند نظر مبهم

مرتضی آقا تهرانی که طرفدار جدی اعدام همه مخالفان دولت و رهبر است، گفت “مردم باید احساس کنند که رای آنها خوانده می شود” مهدوی کنی هم که از اول انتخابات آمده بود که عامل اتحاد اصولگرایان شود، ناامیدی مطلق خود را با کوبیدن انواع سر به انواع دیوار اعلام کرد و گفت: “عده ای مانع اتحاد اصولگرایان شدند.” باهنر هم که تا به حال معتقد بود رسانه های خارجی در مورد انتخابات مزخرف می گویند، گفت: “رسانه های خارجی رای دهندگان را یک به یک و بطور دقیق می شمارند.” در این وسط آیت الله خامنه ای تنها نظر مشخص را اعلام کرد و گفت: “دعوت از مردم برای زدن مشت محکم به دهان استکبار لازم است.” به نظر من این آقای خامنه ای باید یک کیسه بکس در اندازه های برادر وحید یک جایی در بیت آویزان کند تا از صبح تا شب همه کارهایش برای زدن مشت به دهان استکبار نباشد. واقعا این آدم بدجوری هایپر است. یکی باید جلویش را بگیرد.