ادامه اعتصاب غذای نسرین ستوده و بی خبری مطلق از وضعیت نازنین خسروانی، نگرانی افکار عمومی را بر انگیخته است.نازنین خسروانی، روزنامه نگار بسیاری از روزنامه های اصلاح طلب است که روز پنج شنبه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و علیرغم گذشت 5 روز از بازداشت او، تاکنون هیچ پاسخی درباره اتهام، وضعیت و محل نگهداری او به خانواده اش داده نشده است.
براساس گزارش ها روز گذشته به خانواده نازنین خسروانی که برای پی گیری وضعیت فرزندشان به زندان اوین مراجعه کرده بودند گفته شده نام این روزنامه نگار در فهرست زندانیان اوین ثبت نشده است.
خانم خسروانی، خبرنگار روزنامه های نوروز، بهار، یاس نو، کارگزاران، سرمایه و… است اما از دو سال پیش تاکنون با هیچ روزنامه ای همکاری نمیکرد.
اتهام جدید نسرین ستوده
رضا خندان، همسر نسرین ستوده درمصاحبه با “روز” از ادامه اعتصاب غذای خشک این حقوقدان خبر داه و ضمن ابراز نگرانی از وضعیت همسرش اعلام کرد مسئولیت هر گونه آسیبی به خانم ستوده بر عهده مسئولان قضایی و امنیتی کشور است.
وی همچنین خبر از ملاقات روز گذشته نسیم غنوی، وکیل خانم ستوده با او در زندان اوین می دهد و می گوید علاوه بر اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبانی و اجتماع، اتهام دیگری نیز به خانم ستوده تفهیم شده که عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر است.
همسر خانم ستوده توضیح میدهد: “دیروز خانم غنوی و همچنین مادر خانم ستوده موفق شدند به طور جداگانه با او دیدار کنند. ابتدا قرار بود مادر خانم ستوده به اتفاق خواهر ایشان به ملاقات بروند اما متاسفانه اجازه ندادند و مادر ایشان را روی ویلچر داخل زندان بردند و با توجه به شرایط جسمانی و وضعیت ایشان ما نتوانستیم از طریق ایشان کوچکترین خبری در مورد نسرین بگیریم و حتی مطمئن نیستیم که ایشان میدانستند در زندان ملاقات میکنند و به زندان میروند یا نه. اما به هر حال فکر میکنم دیدار با ایشان برای خانم ستوده خوب بوده است.”
وی می افزاید: “دیروز برای اولین بار خانم غنوی موفق شد با خانم ستوده ملاقات کند؛ متاسفانه درباره پرونده خود خانم ستوده حرفی نزده اند و تنها درباره پرونده هایی که او وکالت آنها را بر عهده داشته صحبت کرده اند چون به هر حال این پرونده ها باید رسیدگی و تکلیف آنها روشن شود. درباره پرونده خود خانم ستوده نیز روز سه شنبه یا چهارشنبه آقای عبدالفتاح سلطانی به زندان خواهند رفت و امیدوارم مشکل خاصی پیش نیاید و بتوانند خانم ستوده را ملاقات کنند.”
آقای خندان در خصوص وضعیت روحی و جسمانی همسرش توضیح میدهد: “به گفته خانم غنوی، نسرین به شدت لاغر و استخوانی شده و حتی قدرت حرف زدن نیز نداشته است. روز پنج شنبه خواهر نسرین و مهراوه و نیما به ملاقات او رفتند.خواهرش می گوید نمی توانست راه برود اما مشکلی برای حرف زدن نداشت اما دیروز که خانم غنوی، نسرین را دیده می گوید اصلا قدرت حرف زدن هم نداشت و ما به شدت نگران هستیم. در اعتصاب خشک ظرف سه روز آب بدن تخلیه می شود و ما نمیدانیم آیا به نسرین سرم زده اند یا نه. دیروز هم اجازه نداده خانم غنوی در این مورد حرفی بزند و به ادامه اعتصاب غذا مصمم بوده. خانم غنوی می گوید هر چه تلاش کردم در این مورد حرف بزنم نگذاشت. نمیدانم چه باید کرد؛ نه اجازه میدهند من به ملاقات او بروم و نه میگذارند پیام های دیگران به گوش او برسد.من به این نتیجه رسیده ام که آقایان بدشان نمی آید طرف خودش را از بین ببرد و یا در شرایطی قرار بگیرد که اگر او را آزاد هم بکنند تا مدتها نتواند سر پا بایستد؛گرنه هم باید به من اجازه ملاقات میدادند و هم میگذاشتند افرادی که نسرین با آنها رودروایسی دارد او را ببینند و او را راضی کنند تا اعتصاب غذایش را بشکند.”
آقای خندان که تاکنون موفق به ملاقات به همسرش نشده و تنها سه مکالمه کوتاه تلفنی با همسرش داشته می افزاید: “یکبار روزهای اول بازداشت تماس گرفت و یکبار نیز یک تماس سه ثانیه ای بود که خبر از اعتصاب غذای اولش داد. روز یکشنبه سومین تماس همسرم بود که گفت بعد از ظهر با بچه ها به ملاقات او برویم و من هم به او گفتم چرا شرایطت عادی نمی شود و ملاقات نمی دهند و انفرادی هستی در حالیکه پرونده ات به دادگاه رفته و… اما تا همین را گفتم یک دفعه دگرگون شد و پرسید «یعنی چی پرونده ام دادگاه رفته و به من نگفته اند و قرار نبود و گفته بودند ظرف 60 روز یعنی انقضای قرار بازداشت آزاد می شوم و…» متوجه شدم که از هیچ چیز خبری نداشت.وعده وعیدهایی داده بودند و تا گوشی تلفن را گذاشته دست به اعتصاب غذا زده است. بعد از ظهر هم به اوین رفتیم اما باز به من اجازه ندادند و گفتند بچه ها باید تنها داخل زندان بروند که من اجازه چنین مساله ای را ندادم.”
دست از جان شسته
وی می افزاید: “نمیدانم چرا از او مخفی کرده اند؛ حتی نمی دانست پرونده اش کجا است و همین باعث اعتصاب غذای او شده. حتی دادستان هم به دیدارش رفته اما نتیجه ای نداشته و روز پنج شنبه که خواهر نسرین به اتفاق بچه ها به ملاقات او رفته اند یکباره دیده اند که حال او خوب نیست و متوجه شده اند که در اعتصاب غذا است. به شدت لاغر شده و صورتش به تیرگی گراییده دخترم خیلی گریه کرده و گفته اگر اعتصابت را نشکنی من هم بیرون که رفتم اعتصاب خواهم کرد، همان جا خواهر نسرین وقت دادگاه را به او می گوید که درگیری پیش می آید و ماموران گیر میدهند که چرا وقت دادگاه را به او گفتید و… باور کنید وقتی بچه ها با خواهر خانم ستوده از در زندان خارج شدند من وحشتناک ترین صحنه زندگی ام را دیدم همه وحشت زده بودند و گریه میکردند و….”
همسر خانم ستوده با بیان اینکه رفتار عجیب و غریبی با این حقوقدان در پیش گرفته شده می گوید: “ما تا به حال چنین چیزی ندیده بودیم که حتی زمان دادگاه را از زندانی مخفی کنند.واقعا نمی فهمم چرا اینقدر این مساله سری است و نباید خانم ستوده بداند دادگاهش چه زمانی است. نزدیک یک ماه از اظهار نظر بازپرس می گذرد و بازجویی های همسرم تمام شده و اگر با وثیقه هم او را آزاد نمی کنند لااقل باید او را به بند عمومی می فرستادند؛ اما نه تنها اینکار را نکردند حتی اجازه نمی دهند حرفی با او زده شود. 20 دقیقه ملاقات را باید هم خانم ستوده و هم خواهر ایشان تنها بگویند که حال من خوب است و حال شما چطور است و…. هیچ حرف دیگری هم نباید زده شود.”
آقای خندان می افزاید: “خانم ستوده، وکیل این مملکت است؛ این چه رفتاری است؟ واقعانمیدانیم چی می گذرد و چرا چنین برخوردی می کنند. یک یادداشت برای عاطفی برای دخترم مهراوه نوشته؛ هم یادداشت را از او گرفته اند و هم کاغذ و خودکار را و حتی اجازه نداده اند لایحه دفاعیه بنویسد. سارا شورد شهروند امریکایی را همه دیدیم چگونه از خانواده اش پذیرایی کردند و در هتل ملاقات دادند و… حالا با نسرین که شهروند ایرانی است چنین می کنند. مگر نسرین چیکار کرده؟ او زندگی و کارش در حبابی شیشه ای بود که همه عالم میدانستند و هیچ چیزی برای مخفی کردن نداشت.”
وی سپس با ابراز نگرانی از وضعیت سلامتی همسرش می پرسد: “اگر خانم ستوده خدا نکرده دچار ایست قلبی شود چه کسی پاسخگو خواهد بود؟”
همسر این حقوقدان می گوید: “برداشت من این است که هر چه جلوتر می رویم درجه اهمیت موضوع از بین می رود و آقایان خیلی هم استقبال می کنند از اینکه نسرین با اعتصاب خشک به خودش آسیب برساند من خیلی تلاش کردم نامه ها و پیام های افراد مختلف را به نسرین برسانیم اما اجازه ندادند.فکر میکنم میگذارند لحظه آخر؛ اگر ببینند طرف در حال مرگ است و آبرویشان می رود، او را زنده نگه میدارند.”
آقای خندان با آرزوی سلامتی برای همه زندانیان و همه کسانی که در شرایط بحرانی به سر می برند می گوید: “آرزو میکنم شرایطی پیش نیاید که کسی دست به چنین کاری بزند و دست از زندگی بشوید. قبلا برای من همیشه سئوال بود چطور کسی به جایی میرسد که دست به اعتصاب میزند. نسرین هم که بیرون بود اصلا در چنین فضایی نبو؛د اما نمیدانم چی بر او گذشته و با او چه کرده اند که خواهرش بعد از ملاقات می گفت از او پرسیدم تحت فشار هستی؟ هیچ جوابی نداد انگار که قدرت جواب دادن نداشت. متاسفانه خبر نداریم چکار کرده اند که نسرین جانش را نادیده گرفته ودست از جان شسته و به گفته خواهرش انگار دیگر بی خیال زندگی و جانش شده است.”