“متاسفانه زیاده گویی یکی از خصلتهای ماست که وقت زیادی از ما را میگیرد” این نقد یکی از وزرای کابینه حسن روحانی به ایرانیان است. او که مرتبطترین سمت با “کار” را برعهده دارد گفته است: “حداقل در طول چهار سال فعالیت، یکسالش را خواب هستیم، همچنین در سر کار، فیلم تماشا میکنیم، چایی میخوریم و هیچ فردی را نمی شناسیم که بگوید ما چیزی را بلد نیستیم. ما ایرانیها درباره همه چیز نظر می دهیم از دعوای مایلی کهن و علی دایی تا مسائل دیگر.”
این دقیقا برخلاف موضع محمود احمدینژاد رییسجمهور سابق است که اصرار زیادی داشت تعطیلات در ایران کم است و ساعات کار در ایران را طولانی و زیانبار میدانست. او معتقد بود که منتقدانش با “محاسبات غلط” بازدهی در ادارات کشور را زیر سوال میبرند. علی ربیعی، وزیر کار دولت جدید هم محاسباتی در مورد وزارتخانهای که مدیریتش را برعهده دارد ارائه میکند: “در دستگاهی که مسئول آن هستیم ساعت کاری ۸ و ۱۵ دقیقه تا ۱۴ و ۱۵ دقیقه است که یک ساعت صرف نماز و ناهار میشود، دو روز نیز دورکاری است و در مجموع ۱۵ ساعت سر کار و درگیر با کار هستیم و با این وضع میخواهیم کشور را اداره کنیم.”
ربیعی در سفر به استان مازندران تاکید دارد که وضعیت کار در کشور “زیبنده” نیست. او میگوید که باید نگرشمان نسبت به اشتغال را اصلاح کنیم: “اولین مسئله این است که باید فرهنگ کار را درست کنیم و علاوه بر فرهنگ بهره وری باید اعتقاد به کار را افزایش داد.”
وزیر کار همچنین به نتایج تحقیقی استناد میکند که بر پایه آن اکثریت افراد شاغل فکر میکنند که حقوقی که از کارفرما یا بالادستیشان میگیرند مربوط به دو ساعت از کارشان بوده و بقیه زیادی است.
آمار بیکاری مشخص نیست
وزیر اصلاحطلب کابینه، با این که مانند احمدینژاد سفرهای استانی را در دستور کار دارد اما افتراق نظرشان فقط بر سر ساعات و کیفیت کار نیست. او در سفر به اصفهان، صحت آمارهای دولت نهم و دهم را زیر سوال برد و گفت: “من الان نمیدانم دقیقا چقدر بیکار در کشور وجود دارد چرا که پایههای آماری جابهجا شده است.” او در گفتوگو با خبرگزاری مهر هم توضیح داد که “من نمی گویم تعریف یک ساعت کار در هفته برای شاغل دانستن افراد قابل قبول است اما هر آماری که درباره عملکرد اشتغال زایی از سوی دولت ارائه می شود باید بر مبنای تعریف مشخصی باشد و افراد بدانند آمار با چه تعریفی برآورد و ارائه شده است.”
اما این همه انتقدات طرح شده از سوی وزیر کار در دو سفر استانی او نیست. او خبر داده که با رواج نوعی نگاه نادرست به کار، در مشاغل دست پایین در برخی استانها نظیر تهران و یزد، مازندران نیروی کار وجود ندارد. ربیعی، محله قدیمی خود در جنوب تهران را مثال میزند و میگوید: حدود یکسال است که یک مغازه خیاطی در این محله به یک کارگر ساده نیاز دارد و هنوز نتوانسته جذب کند و اکنون کسی حاضر نیست وارد مشاغل پایین دستی شود.
او از تمایل به “کار شیک” سخن میگوید و این که رییسجمهور پیشنهاد داده تا وزارت کار اسم حرفهها را برای افزایش تمایل به حضور در آن “شیک” کند.
ایران، تعطیلترین کشور دنیا؟
بهمن ماه سال 1391 بود که مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی کار مفید کارمندان ایرانی به ویژه در بخش دولتی را “22 دقیقه در روز” اعلام کرد. این رقم برای سال گذشته، یک ساعت و 4 دقیقه یا به عبارتی ۶۴ دقیقه بود. با یک حساب سرانگشتی مشخص میشود که هر کارمند ایرانی در خوشبینانهترین شرایط در هفته کمتر از ۶ ساعت کار می کند. در حالی که ساعت کار مفید هفتگی در ژاپن ۴۰ تا ۶۰ ساعت و در کره جنوبی نیز ۵۴ تا ۷۲ ساعت برآورد می شود.
آمار سالانه ساعتهای کار مفید ایران در مقایسه با کشورهای همسایه ترکیه، افغانستان و پاکستان هم جالب توجه است. این رقم در ترکیه ۱۳۳۰ساعت، در پاکستان ۱۱۰۰ ساعت و در افغانستان ۹۵۰ ساعت براورد شده است که در مقایسه با ایران (۸۰۰ ساعت) شرایط بهتری دارند.
از سوی دیگر، تعداد تعطیلیهای بالا هم به این میزان پایین کار مفید اضافه شده و ایران را از نظر بهرهوری در موقعیت بسیار نامناسبی قرار میدهد. در تابستان ۱۳۹۰، وقتی لایحه افزایش تعطیلات عید فطر به مجلس رفت، مصطفی کواکبیان در مخالفت با آن عنوان کرد: “وقتی به ادارهجات مراجعه میکنیم، وقت نماز جماعت تعطیل است که البته باید تعطیل باشد، سپس زیارت عاشورا میخوانند و پس از آن دعای دیگر. اگر بخواهیم درست محاسبه کنیم، ما در ایران ۱۵۰ روز هم کار نمیکنیم.”
علیرضا محجوب هم ایران را “تعطیلترین کشور جهان” نامید.
احمدینژاد و وعده ریشهکنی بیکاری
نرخهای بیکاری اعلام شده از سوی دولتهای احمدینژاد هم همانند سایر آمار دولت او، عامل بحث جنجال فراوان بوده است. او بیش از ۸ سال وعده ریشهکنی بیکاری داد و آمارهای دولت او مدام از کاهش نرخ بیکاری حکایت میکرد اما بیکاری ریشهکن نشد!
تابستان پارسال، اسدلله عباسی، آخرین وزیر کار دولت احمدینژاد که معاونت شیخالاسلامی، وزیر قبلی را برعهده داشت، تعداد شغلهای ایجاد شده در سال ۹۰ را یک میلیون و ۶۰۰ هزار شغل اعلام کرد و گفت که این تعداد تا سال ۹۴ باید به پنج میلیون و ۵۰۰ هزار شغل برسد.
سال ۱۳۸۴: احمدینژاد سیزدهم بهمنماه در جریان سفر استانی به بوشهر گفته بود که دولت با طرحها و اعتبارات مناسبی که در نظر گرفته، طی دو سه سال آینده مشکل بیکاری را در کشور به طور کامل حل میکند.
سال ۱۳۸۵: نوزدهم خرداد ماه احمدینژاد در سفر استانی قزوین اعلام کرد: امیدوارم ظرف سه سال آینده ریشه بیکاری را قطع کنیم.
سال ۱۳۸۹: یازدهم خرداد ماه، محمود احمدینژاد در جمع مردم ایلام به صراحت وعده داد که ظرف دو یا سه سال، بیکاری از فهرست مشکلات مردم خارج میشود. احمدینژاد در بخشی از سخنانش گفت: دولت مصمم است در کمتر از سه سال مسکن را از دغدغه جوانان خارج کند.
سال ۱۳۹۰: رییس دولت در ۲۴ فروردین یکبار دیگر تاریخ ریشه کنی بیکاری را جابجا کرد. او در در سفر سیستان و بلوچستان گفت: ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار بیکار از دورههای گذشته وجود دارد و سالی یک میلیون و ۲۰۰ هزار جوان جدید وارد بازار کار میشوند که اگر سالی فقط یک میلیون و ۵۰۰ هزار شغل ایجاد کنیم چندین سال طول خواهد کشید که نرخ بیکاری به حد استاندارد برسد. از این رو دولت تصمیم گرفته است با دو گام بلند، بیکاری را از ایران ریشه کن کند. دولت همه امکانات و شرایط را فراهم کرده تا امسال 2.5 میلیون شغل ایجاد کند.
بر اساس این سخن احمدینژاد، قبل از پایان سال ۱۳۹۱ بیکاری باید ریشه کن میشد با این حال یکبار دیگر احمدینژاد در ۱۳ مهر ۱۳۹۰ در سفر به همدان گفت: امسال و سال آینده هر سال ۲.۵ میلیون شغل در کشور ایجاد خواهیم کرد بطوری که تا پایان سال آینده پدیده زشتی به نام بیکاری نخواهیم داشت.
- سال ۱۳۹۱
احمدینژاد در ۲۱ فروردین این سال باز هم تاریخ جدیدی برای ریشه کنی بیکاری اعلام کرد. او در سفر به اسلامشهر یکی از مهمترین وظایف مسوولان کشور را ایجاد سالانه ۲.۵ میلیون شغل عنوان کرد و گفت: با حرکت همهجانبه در این زمینه انشاءالله تا پایان سال آینده (۱۳۹۲) بیکاری در کشور ریشهکن میشود.
با وجود شبهاتی که در مورد صحت رقم بیکاری تهیه شده توسط دولتهای نهم و دهم وارد میشود، حتی این آمارها هم در مقایسه با دولت خاتمی نشان از بهبود و پیشرفت ندارند و در تعارض کامل با وعدههای محمود احمدینژاد هستند.
در اولین سال ریاستجمهوری خاتمی نرخ بیکاری ۱۳.۱ بود که در سال ۸۳ به ۱۰.۳ هم نزول پیدا کرد. این نرخ در اولین سال ریاستجمهوری احمدینژاد ۱۱.۵ بود که در سال ۸۹ تا ۱۳.۵ درصد بالا رفت و در سال ۱۳۹۰ به ۱۲.۳ رسید؛ یعنی بالاترین رقمهای دهه ۸۰ .
نرخ بیکاری برای جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله هم روند مشابهی را طی کرده است. خاتمی با ۲۳.۷ شروع میکند و به ۱۹.۶ میرساند اما این نرخ در سال ۱۳۹۰ به ۲۴ رسیده است.