اسکات پترسون
ایرانی ها همزمان با جشن آغاز سال نو، شاهد آغاز گفتگوهای غیرمستقیم میان ایران و آمریکا نیز بودند. گفتگوهائی که نویدبخش تلاش های بسیار سازمان یافته برای پشت سر گذاشتن سه دهه خصومت دوجانبه است.
هر کشوری از تلاش های نافرجام برای برقراری ارتباط درس هائی می گیرد. آنها از اشتباهات رهبران قبلی خود در اواخر دهه 1990، بیل کلینتون و محمد خاتمی، و نیز موضع سرسختانه جورج بوش چیزهائی آموخته اند.
این هفته با وقوع اتفاقات ضد و نقیضی میان دو کشور همراه بود. هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا روز چهارشنبه در تعارض با سیاست های دولت بوش اعلام کرد آمریکا در گفتگو با مقامات ایران بر سر برنامه هسته ای، یک ”شرکت کننده همه جانبه” و نه فقط یک “ناظر” خواهد بود. چهار عضو دیگر دائم شورای امنیت سازمان ملل شامل انگلستان، چین، فرانسه و روسیه به همراه آلمان نیز در این گفتگوها حاضر خواهند بود.
محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران در همان روز از گفتگو با آمریکا بشرطی که بر اساس “صداقت و احترام باشد” استقبال کرد.
با این حال، تمام این فضاسازی ها تحت الشعاع انتشار خبر وارد شدن اتهام جاسوسی به رکسانا صابری، خبرنگار ایرانی- آمریکائی، و شروع دادگاه وی در هفته آینده قرار گرفت. آمریکا از 2 ماه پیش که صابری بازداشت شد، به اعمال فشار برای آزادی وی دست زده است.
از سوی دیگر، ایران خبر از پیشرفت هائی در برنامه هسته ای- از جمله تولید سانتریفوژهای پر سرعت جدید برای غنی سازی اورانیوم و آغاز به کار تأسیسات تولید سوخت هسته ای- داد. دانشمندان غربی می گویند از مدت ها پیش انتظار وقوع هر دو رویداد را داشتند.
تماس با پیام ویدئویی
باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در ماه مارس از طریق پیام ویدئویی به مناسبت نوروز ایرانی، از لحظه “تحویل سال” برای درخواست “آغازی تازه” با ایران و “غلبه بر اختلافات قدیمی” استفاده کرد.
آیت الله علی خامنه ای رهبر عالی ایران با شتابی زاید الوصف که از اهمیت رویکرد اوباما حکایت می کرد، روز بعد از پیام نوروزی، طی یک سخنرانی طولانی پاسخ داد: “شما تغییر کنید، ایران هم تغییر خواهد کرد.“
خامنه ای گفت ایران انتظار تغییر “واقعی” نه فقط “گفتگو تحت فشار” را دارد. وی گفت: “آنها می گویند دستهایشان را به سوی ایران دراز کرده اند. اگر دستکشی حریری بر دست است اما زیر آن دستی چدنی وجود دارد، دراینصورت معنی و مفهوم خوشایندی ندارد.“
فریده فرحی کارشناس مسائل ایران از دانشگاه هاوائی می گوید، پیام اوباما با ظرافت برای ترمیم وقایع گذشته طراحی شده بود که “نشان از تفکر مثال زدنی در دولت اوباما دارد و این نکته مهمی است.”
درس های مصالحه از سال 1997
مهمترین بخش تاریخ روابط دو کشور به روابطی باز می گردد که پس از انتخاب آقای خاتمی به عنوان رئیس جمهور با شعار “اصلاحات” و پایان دادن به انزوای ایران در سال 1997 آغاز شد. والس سازش به راه افتاد و هر دوطرف برای پیشرفت در این زمینه، مطمئن و راسخ به نظر می رسیدند. کلینتون از پیروزی خاتمی استقبال کرد و گفت هر گز از اختلاف ایران و آمریکا “خشنود نبوده” و از مردم ایران به عنوان “مردمی بسیار بزرگ” یاد کرد.
خاتمی نیز جبران کرد و چند ماه بعد طی سخنانی از “احترام عمیق” خود به مردم آمریکا سخن گفت و خواستار «گفتمان اندیشمندانه» شد. کلینتون روز بعد از این سخنان استقبال کرد و گفت به دنبال هیچ چیزی بیش از «انجام گفتگوهائی» که شامل بحث تروریسم و “حملات خشونت بار به فرآیند صلح” نیز شود، نیست
رد و بدل شدن سخنان نسبتأ گرم ماه ها ادامه یافت، تاجائیکه حتی روزنامه های محافظه کار و منتقدان داخلی، خاتمی را متهم کردند که از اصول انقلاب عدول کرده است. خامنه ای نیز در یکی از نماز جمعه های تهران، گزارش های مبنی بر “تمایل” ایران به سازش با آمریکا را رد کرد.
فرحی می گوید: “مهمترین درس از دوره کلینتون این است که برخورد با کلیت ایران و قبول پویائی داخلی آن کشور… نمی تواند از طریق روش های مستقیم توسط آمریکا صورت بگیرد.“
اوباما به نکاتی توجه دارد که از رسیدن به درک تازه ای از ایران در کاخ سفید حکایت می کند: او از جمهوری اسلامی ایران نام برد ( که خود برای اولین بار به رسمیت شناختن انقلاب سال 1357 محسوب می شود)، از تماس مبتنی «بر احترام متقابل» و به حداقل بودن رسیدن شانس “تغییر رژیم” سخن گفت- نکته ای که اغلب مورد اشاره مقامات دوره بوش قرار می گرفت. اوباما خاطر نشان کرد روند موجود میان ایران و آمریکا « به زور تهدید پیشرفت نخواهد کرد.»
ضمناً او قطعه شعری را از شاعر فارسی زبان سعدی خواند که می گوید بنی آدم اعضای یکدیگرند و تبریک سال نوی خود را نیز به زبان فارسی اعلام کرد.
فهرست دادخواهی ایران
از آنجا که فهرست مظالمی که خامنه ای علیه آمریکا مطرح کرد به طور گسترده ای در ایران حامی دارد، تماس واقعی با این کشور کار آسانی نخواهد بود.
ایرانی ها سخنان مادلین آلبرایت وزیر خارجه وقت آمریکا را به خاطر می آورند که در سال 2000 از رفتار سازمان سیا برای سرنگونی دولت نخست وزیر محبوب ایران در سال 1953 عذرخواهی کرد. با این حال، آلبرایت در همان سخنرانی از واقعیت داشتن حمایت ایران از تروریسم، زیر پا گذاشتن حقوق بشر و ادامه تلاش تهران برای کسب بمب هسته ای سخن گفته بود. اگر این سخنان اثر عذرخواهی در اذهان رهبران ایران را پاک نکرده باشد، لا اقل بخش دیگری از سخنان وی که “مقامات غیرانتخابی” را در حال حکومت بر مردم توصیف کرده بود، ضربه مستقیمی به خامنه ای تفسیر می شود.
ایران چه درس هائی گرفته است؟ ایران آموخته که واشنگتن ریاکار است. مثال آزار دهنده ای از آن به سال 2001 مربوط می شود؛ زمانیکه ایران برای کمک به آمریکا در سرنگونی طالبان افغانستان، اطلاعاتی را در اختیار آمریکا گذاشت. جمهوری اسلامی سپس برای تأسیس دولت جدید افغانستان به دیپلمات های آمریکائی کمک کرد و امیدوار بود این همکاری توسعه پیدا کند.
اما آنچه نزد سیاستگذاران در تهران به عنوان ثمرۀ این همکاری باقیمانده، قرار گرفتن نام ایران در محور شرارت از سوی آقای بوش است. در پس سخنان اولیه اوباما و خامنه ای نیز، اقدامات دیگری در راه خواهد بود.
فرحی می پرسد: “واقعیت این است که رهبر جدیدی در آمریکا بر سر کار آمده که از تغییر سخن می گوید. بنابراین سؤال این است که تغییر شامل چه چیزهائی می شود؟” وی می گوید: “اگر همان چماق ها و هویج ها هستند، و یا شامل مقادیر بیشتری چماق و هویج هستند، راه به جائی نخواهد برد.“
منبع: کریستین ساینس مانیتور- 11 آوریل 2009