تمامیت ارضی ایران در خطر است

نویسنده

احمد منتظری فرزند ارشد آیت الله منتظری از مراجع تقلید در گفت و گو با “روز” به بیان دیدگاه های خود درباره ‏افزایش تهدید های بین المللی و نیزفشارهای داخلی پرداخته است. وی در ارتباط با نحوه رفتار حکومت با منتقدان ‏خود معتقد است: “ اگر اینجا اسلام حاکم است که اصلاً اسلام اجازه نداده است حاکمیت حتی یک ساعت آزادی ‏شهروندی را خدشه دار کند، چه رسد به بازداشتهای طولانی و تحمیل فشارهای مختلف. اگر هم جمهوری است که ‏خوب تکلیف روشن است و چنین اختیاری به حاکمیت داده نشده است. مگر اینکه بگویند اینجا نه اسلام حاکم است ‏و نه جمهوریت و یک کشور خاصی است.“‏

‎ ‎همان طور که می دانید فشارهای بین الملی بر کشور رو به افزایش است و پرونده هسته ای رو به ‏بحران می رود. چه تحلیلی در این باره دارید؟‎ ‎

باید ببینیم آنچه را که می خواهیم به دست آوریم چه ارزشی دارد و بابت آن چه هزینه ای باید بپردازیم و آنگاه اینها ‏را مقایسه کنیم تا دریابیم آیا این هزینه با آن ارزش تناسب دارد یا خیر؟

به نظر می رسد که در حال حاضر تمامیت ارضی کشور در معرض خطر است و اگر خدای ناکرده حمله ای ‏نظامی صورت بگیرد، مردم ایران همان مصیبت هایی را باید تحمل کنند که مردم افغانستان و عراق تحمل می ‏کنند. در چنین شرایطی است که اعتماد سازی از جایگاه ویژه ای برخوردار می شود. به هر حال کشورهای دیگر ‏دنیا به هر دلیلی نسبت به آنچه که ما فن آوری صلح آمیز می خوانیم تردید دارند و نسبت به آن مشکوک هستند. ‏حالا به خاطر عملکرد مسئولان جمهوری اسلامی است یا اطلاعاتی دارند و یا… من دقیق نمی دانم. اما این هزینه ‏برای کاری که در جای خودش می تواند با ارزش هم باشد، تناسبی ندارد و باید سعی کنیم از طریق تعامل و گفت ‏و گو اعتماد جهانی را به دست آوریم.اگر این کار با تعلیق صورت می گیرد هم اشکالی ندارد. چون ما نباید به ‏خاطر یک موضوع نسیه، هزینه نقد بدهم. دست یافتن به این فن آوری با استانداردهای جهانی سالها زمان می برد ‏و تحمیل هزینه به کشور و مردم و قرار دادن ایران در معرض تجزیه منطقی و عاقلانه نیست. ‏

‎ ‎برخی تحلیلگران مدعی هستند آنچه بیشتر از پرونده هسته ای باعث فشار بر ایران شده، دخالت در ‏امور کشورهایی چون عراق، لبنان، افغانستان، فلسطین و… است. به نظر شما افزایش فشارهای خارجی تا چه حد ‏مربوط به مواضع ایران در زمینه مسائل خاورمیانه است؟‎ ‎

قطعاً مردم ایران راضی نیستند که حکومت در کشورهای دیگر دخالت کند و این دخالت هم اگر واقعاً صحت داشته ‏باشد چون بدون اجازه ملت و خلاف مقرارت بین المللی است محکوم است. ‏

البته به نظر می رسد که منظور این کشورها، بیشتر ماجرای فلسطین و اسرائیل باشد. من فکر می کنم که الآن ‏زمان مناسبی برای طرح شعار “نابودی اسرائیل” نیست. یک زمانی مرحوم امام خمینی این شعار را مطرح کرد ‏که شاید برای آن دوره زمانی مناسب بود ولی الآن طرح این شعارها صحیح نیست و چون نه طرفداری دارد و نه ‏عملی است. حتی خود فلسطینی ها این شعار را نمی دهند. چرا ما باید کاسه داغ تر از آش شویم؟ چرا شعاری ‏بدهیم که طرفداری ندارد و هزینه برای شعاری بدهیم که امکان عملی شدن آن نیست؟ ‏

قطعاً سخنرانی های آتشین و تند در این زمینه موثر بوده است. چرا که این سخنرانی ها یک جو منفی علیه ما به ‏راه انداخته است و افکار عمومی را علیه ایران بسیج کرده است. این نوع سخنان مورد پسند افکار عمومی دنیا ‏نیست. طرح مسائل پر هزینه ای چون “نفی هولوکاست” چه فایده ای می تواند برای ملت ایران داشته باشد؟ به هر ‏حال یک اجماع جهانی در این زمینه وجود دارد. چرا باید چنین چیزی را نفی کرد و هزینه آنرا به ملت ایران ‏تحمیل کرد؟ ‏

‎ ‎این که دولت ایران سعی دارد از طریق کمک های مالی و اقتصادی به کشورهای دیگر برای خود ‏طرفدارانی جمع کند، به نظر شما تا چه حد می تواند برای کشور موثر باشد؟‎ ‎

بهتر است در این زمینه یک نظر سنجی علمی و بی طرفانه صورت بگیرد تا موضع مردم ایران مشخص شود. ‏مردمی که با ما صحبت می کنند به شدت از این کمک ها گلایه مند هستند. همین وعده اخیر یک میلیارد دلاری به ‏بولیوی واکنش مردم را در پی داشته است. چرا باید در حالیکه نیازهای مردم ایران زیاد است و در گرفتاری و ‏فقر به سر می برند چنین کمک هایی صورت بگیرد. این کمک ها حتی در داخل هم موجب مشکل می شود و فایده ‏ای هم ندارد. ‏

اگر کمک به یک کشور جنگ زده، سیل زده، طوفان دیده و… باشد چون انسانی است قابل درک است اما کمک ‏های این چنینی در کشوری که 57 درصد بر تعداد فقرایش افزوده شده منطقی نیست. هیچ عقل سلیمی قبول نمی ‏کند که از جیب مردم خودمان بزنیم و در جیب دیگران بگذاریم. ‏

‎ ‎آیا انتخابات مجلس هشتم می تواند از فشارهای خارجی کم کند؟‎ ‎

بستگی به چگونگی برگزاری انتخابات دارد. اگر بنا باشد نظارت استصوابی ادامه داشته باشد و اصلاح طلبان ‏حتی برای تبلیغ نامزدهای خود هم مشکل داشته باشند، اصلاً شرکت در این انتخابات بی فایده است و ثمری هم ‏برای کشور ندارد. ‏

اما اگر آقایان تضمین دهند که دست از رد صلاحیت های بی جهت بر می دارند و امکان تبلیغات برابر به دیگران ‏می دهند، انتخابات می تواند عرصه مشارکت مردم و دفع خطرات از کشور باشد. ‏

اما این حرفهایی که آقایان می زنند و می گویند “حق همیشه در اقلیت بوده است” و… نا امید کننده است. چرا که ‏خلاف شرع، عقل و دموکراسی است. به هر حال دموکراسی به عنوان دستاورد عقل و تجربه بشری امروز مورد ‏قبول است و باید به آن تن داد. ما امیدواریم که با اینگونه حرفها همه دستاوردهای چند صد ساله بشریت در زمینه ‏علوم اجتماعی را نادیده نگیرند. ‏

‎ ‎افزایش فشارها به منتقدان و موج جدید بازداشتها را چگونه ارزیابی می کنید؟‎ ‎‏ ‏

حاکمیت می خواهد از طریق این بازداشت ها قدرت نمایی کند و بگوید باکی از فشارهای خارجی ندارد. اما اشتباه ‏می کنند. چرا باید در سالی که اتحاد ملی نامگذاری شده است، منتقدانی چون عماد باقی و هادی قابل به زندان ‏بیفتند؟ بالاخره کشورهای دیگر روی این موضوع تحلیل می کنند. می بینند که در ایران منتقدان و اصلاح طلبان ‏تحت فشار هستند و احساس می کنند که حاکمیت از پشتوانه خوبی برخوردار نیست. چنین تصوری می تواند ‏احتمال حمله نظامی به کشور را افزایش دهد. لذا بهتر است حاکمیت دست از این رفتارها بردارد. ‏

اگر اینجا اسلام حاکم است که اصلاً اسلام اجازه نداده است حاکمیت حتی یک ساعت آزادی شهروندی را خدشه ‏دار کند چه رسد به بازداشتهای طولانی و تحمیل فشارهای مختلف. اگر هم جمهوری است که خوب تکلیف روشن ‏است و چنین اختیاری به حاکمیت داده نشده است. مگر اینکه بگویند اینجا نه اسلام حاکم است و نه جمهوریت و ‏یک کشور خاصی است. ‏

‎ ‎اگر نکته خاصی به نظرتان می رسد بفرمائید.‏‎ ‎

می خواهم از این فرصت استفاده کنم و برخورد دو گانه با مراجع تقلید و ایجاد محدودیت برای برخی از آنان و ‏اهانت به مراجعی که حاکمیت غیر خودی می داند را محکوم کنم. متأسفانه مراجع را هم خودی و غیر خودی کرده ‏اند. از طرفی می گویند طبق قانون مجازات اهانت به مراجع لغو امتیاز نشریات است، از طرفی در رسانه های ‏خود به حضرات آیات عظام منتظری، صانعی و موسوی اردبیلی توهین می کنند و کسی هم جلوی آنها را نمی ‏گیرد. ‏

‎ ‎از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید ممنونم.‏‎ ‎‏ ‏

من هم از دست اندرکاران نشریه وزین روز تشکر می کنم. ‏