اصلاح طلبان در برابر آزمونی تاریخی

نویسنده

‎ ‎‏ ‏mmohammadtavasoli.jpg

‏ نادر ایرانی

مهندس محمد توسلی نخستین شهردار تهران پس ازانقلاب و رئیس دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران در گفت و ‏گو با روز ضمن اعلام اینکه “جمع بندی نهضت آزادی ایران در باره انتخابات به زودی در قالب بیانیه ای ‏اعلام می شود” تاکید می کند که: “این طبیعی است که اصلاح طلبان متناسب با شرایط جدید دست به انتخاب ‏جدیدی بزنند ولی باید دلایل انتخاب تاکتیک جدید را توضیح دهند تا از بی اعتمادی مردم جلوگیری شود”. متن ‏این گفت وگو در پی می آید.‏

‎ ‎آقای خاتمی به اصلاح طلبان توصیه کرده اند که درانتخابات حضورفعال داشته باشند، آیا فکر می ‏کنید چنین حضوری امکان پذیر است؟‎ ‎

من معتقدم انتخابات مجلس هشتم نسبت به تمامی انتخابات برگزارشده در30 سال گذشته ویژگی خاصی دارد. ‏در این انتخابات، اصلاح طلبان در یک آزمون تاریخی قرار گرفته اند و انتخاب هرنوع تصمیمی، برآینده ‏دموکراسی درایران تاثیرگذار خواهد بود. ‏

ما به یاد داریم که احزاب اصلاح طلب از جمله جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب تاکید داشتند اگر صلاحیت ‏کاندیداهایشان رد بشود به گونه ای که قادر نباشند در انتخابات به رقابت بپردازند، دلیلی ندارد که ‏تنورانتخابات را گرم کنند. آیا در آخرین وضعیت نامزدهای تایید صلاحیت شده امکان رقابت حد اقلی فراهم ‏شده است؟ البته در این جا باید یادآوری کنم که تصمیم های سیاسی نیاز به سیالیت دارد وطبیعی است که ‏اصلاح طلبان براساس آخرین تغییرها، سیاست خود را تنظیم واعلام کنند.‏

‎ ‎آقای آرمین از رهبران سازمان مجاهدین انقلاب مطرح کرده بودند که اگر سازمان متبوع ایشان ‏فاقد لیست قابل رقابت درصحنه انتخابات باشد که نتوانند درانتخابات شرکت کنند، قطعا در انتخابات شرکت ‏نمی کنند و تنورآن را گرم نخواهند کرد. با این همه اگر مجموعه اصلاح طلبان به این نتیجه برسند که باید ‏درانتخابات شرکت کنند با این شرط که درحوزه موردنظر دارای کاندیدای انتخاباتی باشند، به نظر شما در این ‏صورت اصلاح طلبان باید به چه مواردی توجه کنند؟‎ ‎

درچنین شرایطی به نظرمن اصلاح طلبان باید به دو نکته کلیدی تاکید کنند:1- ابتدا این نکته را تصریح کنند ‏که انتخابات کنونی مغایر با اصول قانون اساسی و معیارهای شناخته شده جهانی برای برگزاری انتخابات ‏آزاد، سالم ورقابتی است. از این رو به طور آشکار شرایط موجود را در بیانیه هایشان توضیح دهند تا ‏افکارعمومی با آگاهی لازم نسبت به آنچه می توان آن را بدعت نامید و درحال وقوع است، حساسیت لازم را ‏پیدا کنند ودرنهایت اجازه ندهند عده ای خلاف مصالح عمومی حرکتی را به انجام برسانند. چنین تلاشی منجر ‏به حفظ ارزش های اصلاح طلبی درایران شده و نور امید را دردل جوانان، که درآینده آنان باید باراصلاحات ‏را به دوش بکشند، روشن نگاه خواهد داشت.2- اگر اصلاح طلبان با این جمع بندی که محافظه کاران به ‏هرترتیب می خواهند آنان را از صحنه سیاسی حذف کنند ولذا مایلند درانتخابات شرکت کنند و لیستی، اگرچه ‏حداقلی، تهیه کنند، لازم است افرادمعرفی شده از حداقل شرایط نمایندگی مردم یعنی شجاعت وتوانایی دفاع از ‏حقوق اساسی مردم برخوردارباشند. این موضوع را از این جهت تاکید می کنم که ما از اقلیت مجلس هفتم که ‏عموما منفعل بودند، تجربه خوبی نداریم..به عبارت بهتر می توان گفت این اقلیت عموما به سوگند خود برای ‏دفاع از قانون اساسی وحقوق مردم عمل نکردند. بنا براین باید از کسانی حمایت شود که در برابر جناح ‏اقتدارگرا مرعوب نشوند. در این صورت شرکت حداقلی درانتخابات توجیه پذیر خواهد بود.‏

‎ ‎با فیلترهای مختلفی که دولت و نظام سیاسی برای تایید ورد صلاحیت ها گذاشته اند و در باره ‏هریک از ثبت نام شوندگان نیز به اندازه کافی وقت داشته اند که به تحقیق بپردازند، آیا فکر نمی کنید که ورود ‏چنین افرادی به رقابت های انتخاباتی تا اندازه ای آرمان گرایانه باشد؟‎ ‎

پاسخ به این سوال وارزیابی افرادی که با تایید صلاحیت وارد حوزه رقابت شده اند قبل از ارائه لیست ها ‏مشکل است. آنچه در حال حاضر می توان گفت این است که اصلاح طلبان در گزینش خود دقت لازم را ‏مبذول کنند تا نامزدهای مورد حمایت از حد اقل شرایط بهره مند باشند.‏

‎ ‎تاکید براین موضوع براساس چه تجربه تاریخی صورت می گیرد؟‎ ‎

ببینید تجربه تاریخی مجالس گذشته ایران نشان می دهد که حتی با وجود یک مدرس، مصدق یا بازرگان( ‏درمجلس اول) امکان آگاهی دادن به مردم ودفاع ازحقوق آنان به شدت افزایش می یابد. این به معنای آن نیست ‏که می توان با حضور اقلیت دست به اقدام مهمی زد، ولی حضور اقلیت توانا در مجلس راه را برای آینده ‏اصلاحات هموار می کند. من هرگز نمی خواهم بگویم در شرایط کنونی افرادی مانند مدرس دربین ‏کاندیداهایی که از فیلتر شورای نگهبان گذشته اند حضوردارند، ولی می خواهم تاکید کنم که اصلاح طلبان ‏درگزینش نامزد های مورد حمایت چنین الگوهایی را مدنظر قرار بدهند.‏

‎ ‎آیا راه حل دیگری برای جنبش اصلاحات وجود دارد؟‎ ‎

من معتقدم برای جنبش اصلاحات به طور کلی دوراه وجود دارد: راه حل اول آن است که اصلاح طلبان به یک ‏اجماع جبهه ای دست یافته و توافق کنند که درانتخابات رای ندهند و ازاین طریق اعتراض خود را نسبت به ‏رد صلاحیت گسترده نامزدهای اصلی جنبش اصلاحات اعلام کنند که این اقدام، قانونی، دموکراتیک وتاثیر ‏گذار است. اما در شرایط موجود چنین راه حلی عملی نیست.راه حل بعدی آن است که اصلاح طلبان برای ‏حفظ انسجام خود ونگاه به آینده در انتخابات حضور بیابند و با شرایط بسیارسخت و حدافلی که با آن مواجه ‏هستند، تنها به معرفی وحمایت از نامزدهایی اقدام کنند که ازحد اقل توانایی لازم برای حضور درمجلس هشتم ‏برخوردارباشند.‏