با نظام مبتنی بر فقه بن‌بستی نداریم

نویسنده
جلال یعقوبی

» جمهوری اسلامی و بحران کارآمدی

حجت السلام سید ابراهیم رئیسی، دادستان کل کشور در مراسم عزاداری مذهبی که حزب موتلفه اسلامی برگزار کرده بود، بار دیگر از کارآمدی فقه برای اداره جامعه سخن گفت و تاکید کرد: “فقه جعفری پویا است، فقه برای تمامی سوالات به وجود آمده برای انسان پاسخ دارد و غنی است و ما با نظام مبتنی بر فقه هیچ بن‌بستی نداریم.” او اضافه کرد: “همه فقها مورد احترام هستند و رهبر معظم انقلاب به عنوان فقیه جامع‌الشرایط، نسبت به مسائل پیش آمده و روز دنیا بر اساس اجتهاد مبتنی بر اصول پاسخ شرعی را ارائه می‌فرمایند.”

به گزارش خبرگزاری فارس، دادستان کل کشور ادامه داد: “برخی‌ها معتقدند دین نمی‌تواند انسان‌ها را اداره کند اما ما معتقدیم دین پاسخگوی زندگی انسان‌ها بوده و می‌تواند تمام ابعاد زندگی انسان در همه زمینه‌ها را اداره کند.”

بعد از گذشت نزدیک به چهار دهه از حاکمیت روحانیون در ایران و جایگزینی اجباری احکام فقهی به جای قوانین عرفی، هنوز هم مسئولین جمهوری اسلامی در حال دفاع از حکومت فقهی هستند و تلاش می‌کنند بحران ناکارآمدی حکومت را پنهان کنند.

چند روز پیش آیت‌الله محمدجواد فاضل لنکرانی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، در همایش بررسی موضوعات جدید پزشکی از منظر دین گفته بود: “ممکن است این سوال پیش بیاید که آیا فقه می‌تواند پاسخگوی مسایل جدید در حوزه پزشکی باشد که در پاسخ باید گفت؛ در فقه به تمام جوانب حوزه پزشکی پاسخ داده شده است. ما مدعی هستیم که نه تنها فقه قدرت پاسخگویی به این مسائل را دارد بلکه می‌تواند عمیق‌تر از دیگر علوم حوزه‌ها و شبهات، حوزه پزشکی را واکاوی کند.” او با تاکید بر این‌که “ در حال حاضر قدرت پاسخگویی فقه شیعه از تمام مراکز علمی در جهان بالاتر رفته است” اضافه کرده بود: “امروزه پزشکان و مجموعه متصدیان امور سلامت باید اطلاعات حوزه فقه را یاد بگیرند تا خلاء موجود در کشور مبنی بر پایین بودن سطح اطلاعات فقهی در میان مجموعه سلامت بر ‌طرف شود.[…] دین اسلام بر تمام امور زندگی بشر ناظر است و برای تمام مشکلات حوزه‌های مختلف راهکار ارائه کرده است.” لنکرانی تاکید کرده بود: “هم اکنون فقه شیعه پس از گذشت قرن‌ها به دست ما رسیده که باید از این نعمت در راه توسعه علوم پزشکی و پاسخگویی به شبهات این حوزه استفاده کنیم.”

لازم به یادآوری است که محمدجواد فاضل لنکرانی همان کسی است که بعد از قتل یک نویسنده در کشورآذربایجان که توسط پدرش آیت‌الله محمد فاضل لنکرانی، متهم به ارتداد شده بود، ابراز خوشحالی کرد. در واقع آنچه که روحانیون حاکم در ایران، به معنی پاسخگویی کامل به همه مشکلات بشر توسط فقه عنوان می‌کنند، شامل قتل نویسندگان و منتقدان و مخالفان نیز هست و آن را هم نوعی پاسخ “کامل” و مبتنی بر “منطق اسلام” در عصر جدید می‌دانند!

مشابه این سخنان و تاکید مکرر بر توان فقه برای پاسخگویی به همه مشکلات، پدیده ای است که از لحظه پیروزی انقلاب ایران و با حاکمیت روحانیون شیعه بارها شنیده شده و بعد از گذشت ۳۶ سال هنوز هم مباحث مربوط به آن پایان نیافته است.

سیدعلی خامنه‌ای چند سال پس از عهده‌دار شدن منصب رهبری در جمهوری اسلامی و در حالی که گفته می‌شد، با شرکت در کلاس‌های هاشمی‌شاهرودی در حال تقویت سواد فقهی خود است، آرام آرام به قافله شیفتگان فقه در میان روحانیون پیوست و بارها از توانایی‌های مغفول فقه و پاسخ‌گویی آن به همه معضلات پرده برداشت.

او در سال ۱۳۷۲، طی پیامی به کنگره‌‌ دائرةالمعارف فقه اسلامی نوشت: “هنوز توان عظیم فقه، در گره‌گشایی معضلات زندگی و حل نقاط کور در مناسبات اسلامی فرد و جامعه، به کار گرفته نشده و بعضاً، شناخته نشده است. پدیده‌های روزبه‌روز زندگی در مقام استفهام و استفتاء از فقه اسلامی، طبعاً باید به پاسخی قانع‌کننده و حکمی قابل استدلال برسد. به علاوه، فقه امروز که از پیچیدگی در استدلال و ظرافت همراه با استحکام برخوردار است، می‌تواند در تکمیل و پیشرفت دانش حقوق، مورد بهره‌برداری قرار گیرد و راههای تازه‌یی را در برابر محققان مراکز حقوقی جهان بگشاید.”

خامنه‌ای چند سال بعد و در خرداد سال ۱۳۷۶، چند روز پس از انتخابات ریاست‌جمهوری آن سال و شکست سنگین راستگرایان، گفت: “آن کسی که می‌خواهد نظام را اداره کند؛ آن فقهی که می‌خواهد یک ملت یا مجموعه‌ عظیمی از انسانها و ملتها را اداره کند، بایستی بتواند شرایط زمان را بشناسد و پاسخ هر نیازی را در هنگام آن نیاز، به آن بدهد و نمی‌تواند در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و همه‌ مسائل زندگی مردم، نقطه‌ای را بی‌پاسخ بگذارد.”

خامنه‌ای در تمامی این سال‌ها همچنان تصور می‌کند که آن چیزی که “همه‌ مسائل زندگی مردم” را می‌تواند اداره کند، همان فقهی است که در اختیار روحانیون است.

او طی دیداری با روحانیون و طلاب دینی در سال ۱۳۸۹ گفته بود: “در زمینه‌های گوناگون، امروز نیاز وجود دارد؛ هم برای نظام اسلامی، هم در سطح کشور، هم در سطح جهان. تبیین معرفت‌شناسی اسلام، تفکر اقتصادی و سیاسی اسلام، مفاهیم فقهی و حقوقی‌ای که پایه‌های آن تفکر اقتصادی و سیاسی را تشکیل میدهد، نظام تعلیم و تربیت، مفاهیم اخلاقی و معنوی، غیره، غیره، همه‌ی اینها باید دقیق، علمی، قانع کننده و ناظر به اندیشه‌های رائج جهان آماده و فراهم شود؛ این کار حوزه‌هاست. با اجتهاد، این کار عملی است. اگر ما این کار را نکنیم، به دست خودمان کمک کرده‌ایم به حذف دین از صحنه‌ی زندگی بشر؛ به دست خودمان کمک کرده‌ایم به انزوای روحانیت. این، معنی تحول است. این حرکت نوبه‌نوی اجتهادی، اساس تحول است. “

خامنه‌ای طی سخنانی دیگر در شهریور ماه سال ۱۳۹۰ همچنان از توانایی فقه سخن گفت و مدعی شد که اگر هم مشکلی هست، به دلیل کم کاری فقیهان است: “در زمینه‌ اقتصاد، مسائل تازه‌ای وجود دارد. مثلاً ما بانکداری اسلامی را به وجود آورده‌ایم. امروز مسائل تازه‌ای در زمینه‌ی پول و بانکداری وجود دارد؛ اینها را بایستی حل کرد؛ باید اینها را در بانکداری اسلامی - بانکداری بدون ربا - دید. کی باید اینها را انجام بدهد؟ فقه متکفل این چیزهاست. البته من همین‌جا عرض بکنم که نیاز ما به کرسی‌های بحث آزاد فقهی در حوزه‌ی قم - که مهمترین حوزه‌هاست - برآورده نشده است. من این را الان اینجا عرض می‌کنم - آقایانی هم از قم اینجا تشریف دارید - این نیاز برآورده نشده. در قم باید درسهای خارجِ استدلالیِ قوی‌ای مخصوص فقه حکومتی وجود داشته باشد تا مسائل جدید حکومتی و چالشهائی را که بر سر راه حکومت قرار میگیرد و مسائل نو به نو را که هی برای ما دارد پیش می‌آید، از لحاظ فقهی مشخص کنند، روشن کنند، بحث کنند، بحثهای متین فقهی انجام بگیرد؛ بعد این بحثها می‌آید دست روشنفکران و نخبگان گوناگون دانشگاهی و غیر دانشگاهی، اینها را به فرآورده‌هائی تبدیل میکنند که برای افکار عموم، برای افکار دانشجویان، برای افکار ملتهای دیگر قابل استفاده است. این کار بایستی انجام بگیرد، ما این را لازم داریم. محصول این کاوشهای عالمانه میتواند در معرض استفاده‌ی ملتها و نخبگان دیگر کشورها هم قرار بگیرد.”

تصویر همه چیزدانی فقیهان و توانایی فقه برای پاسخ به همه چیز، در واقع تصویر ایدئولوژی جمهوری اسلامی است. با تکیه بر همین ایدئولوژی است که دشمنان و رقیبان بازشناسی می‌شوند و اداره ناکارآمد کشور بر اساس همین فرضیه است که پیش رفته است.

یکی از مهمترین چالش‌های جمهوری اسلامی در سال‌های گذشته، نمایش کارآمدی آن بوده است. بحران گسترده فساد اقتصادی که بعضی از نرخ‌های آن رتبه نخست جهانی را کسب کرده است، بخشی از این ناکارآمدی است و تاکید رهبر جمهوری اسلامی بر اینکه مسائل کش پیدا نکند، به دلیل نگرانی از همین تصویر ناکارآمدی است. وضعیت آموزش، اشتغال، مسکن، بهداشت، جاده‌ها، منابع‌طبیعی، میبراث فرهنگی و ده‌ها مورد دیگر نیز بخشی از همان بحران ناکارآمدی دستگاه ایدئولوژیک حکومت است.

خامنه‌ای چند سال پیش در جمع گروهی از هواداران خود با اشاره به مساله کارآمدی حکومت گفته بود: “اقتضای این دوره‌ی از نظام جمهوری اسلامی، اقتضای کار بیشتر، انقلابیتر، مؤمنانه‌تر و همه‌ امکانات را بیش از این به میدان آوردن است؛ این را قبول داریم. البته کم‌کاری وجود دارد، اما ناکارآمدی وجود ندارد؛ بین اینها باید تفکیک قائل شد. ناکارآمدی وجود ندارد؛ نظام اسلامی کارایی دارد. […] کارآمدی نظام غیر از کارآمدی این دستگاه یا آن دستگاه است؛ نظام، نظام کارآمدی است.”