مملکت کلیش واس ماس

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

به نظر من هر کسی معتقد است، یا امیدوار است، یا نگران است، یا دچار این توهم است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کودتا می کند، یا سپاه را نمی شناسد، یا ایران را نمی شناسد، یا زیادی قبل از خواب فکر می کند. نه این که فکر کنید من چون از کودتا بدم می آید، یا خوشم می آید، این حرف را می زنم. اصلا این طور نیست، من هیچ مخالفتی با کودتای سپاه ندارم، ولی معتقدم نه تنها دلیلی برای کودتا کردن توسط سپاه وجود ندارد، بلکه چند دلیل برای کودتا نکردن سپاه وجود دارد که آن دلایل را برای اینکه حالش را ببرید برای شما عرض می کنم.

یک، در همه کشورهای دنیا ارتش وقتی کودتا می کند، که بخواهد کنترل کشور را به دست بگیرد، تا کشور از هم نپاشد. در ایران کنترل کشور همین الآن هم در دست سپاه هست، دلیلی ندارد که سپاه برای کنترل کشوری که قبلا سندش را با سیم و سرب و منگوله دار به نام زده است، کودتا بکند. کلا فرماندهان سپاه معتقدند “کل مملکت واس ماس” یعنی “ملکش و کل خاکش واس ماس” یعنی اصلا جایی وجود ندارد که سپاه کنترل اش را نداشته باشد.

دو، در هر کشوری کودتای ارتش برای این است که نظامیان کنترل دولت، مجلس و اداره استانداری ها و فرمانداری ها و ادارات کشور را به عهده بگیرد. در ایران، سپاه سالهاست که کنترل وزارتخانه ها و ادارات و فرمانداری ها و استانداری ها و مجلس را دارد. وقتی اکثر فرمانداران و استانداران و بخشداران و شهرداران کشور یا سپاهی هستند یا بودند، برای چی سپاه بخواهد کودتا کند، آدم که علیه خودش کودتا نمی کند. رئیس جمهور یک کلمه درباره سپاه حرف بزند، جیک ثانیه بعد سپاه لوله اش می کند و سوسکش می کند و پودرش می کند. اصلا دلیلی ندارد سپاه کودتا کند.

سه، در کشورهای خارجی مثل مصر و پاکستان و اغلب کشورهای دیگر، معمولا کشور وقتی به خطر می افتد، سپاه کودتا می کند، یا مثلا وقتی کنترل انتخابات از دست خارج می شود سپاه وارد عمل می شود، مثلا به مدت سه ماه سیاسی می شود و قدرت را به زور منتقل می کند از دست اکبر به دست اصغر و دوباره غیرسیاسی می شود تا بحران بعدی. در ایران از این خبرها نیست. اولا سپاه خودش مهم ترین حزب کشور است، خودش انتخابات برگزار می کند، اعضای بسیج اش رای می دهند، و اصولا سپاه در ایران لازم نیست سیاسی شود، برای اینکه سیاسی هست. الآن فرماندهان سپاه از وزرای دولت هم سیاسی ترند. به همین دلیل مشکل کلا حل است و خیلی وقت است حل است.

چهار، یکی از دلایلی که سپاه کودتا می کند این است که چون مخالفان حکومت توی خیابان می آیند و شلوغ می کنند، کشور در معرض آشوب قرار می گیرد، به همین دلیل سپاه به خیابان وارد می شود و “ایست بازرسی بزن بغل ها کن” راه می اندازد و اینقدر در خیابان می ماند تا احتمال آشوب از میان برود. در ایران، چنین مشکلی وجود ندارد. چون نه تنها مخالفان حکومت حق ندارند به خیابان بروند، بلکه موافقان دولت هم حق ندارند به خیابان بروند. ماهی هم حداقل یک بار یا سالگرد تشکیل سپاه است و رژه می روند، یا هفته جنگ است و توپ تانک مسلسل توی خیابان است، یا سالگرد بسیج است، یا روز نیروی زمینی و هوایی و دریایی است و هر وقت هم چنین روزهایی نبود، مانوور نیروی انتظامی است. هر وقت هم که مانوور نیروی انتظامی نیست، سپاه یک موشک جدید ساخته که از آن رونمایی می کند. اصلا وقتی وجود ندارد که سپاه و بسیج و نیروی انتظامی و غیره از خیابان به پادگان بروند.

پنج، یکی از کارهایی که ارتش بعد از کودتا در کشور می کند، کنترل رادیو تلویزیون و رسانه هاست. در ایران این موضوع مدتهاست که بطور طبیعی انجام می شود. اصلا مسئولان رادیو تلویزیون خودشان رئیس صدا و سیما هستند و کل مدیریت این رسانه را در دست دارند، خود سپاه هم که به اندازه مرداک وبسایت و روزنامه و مجله دارد. ارتش وقتی کنترل می کند که رادیو و تلویزیون در اختیارش نباشد. مرض ندارند که وقتی مدیریت رسانه ها را در دست دارند، علیه خودشان کودتا کنند.

شش، دلیل مهم دیگری که سپاه در ایران کودتا نمی کند، این است که اصولا در ایران کودتا معنی ندارد. در مملکت تا حالا سه تا کودتا شده که یکی کودتای رضاشاه است، دومی کودتای ۲۸ مرداد است و سومی هم کودتایی به نام کودتای نوژه است. کودتای اولی که اصلا معلوم نیست علیه چه کسی شده و برای چی ما به آن می گوئیم کودتا. ظاهرا گفته می شود که رضا شاه علیه احمد شاه کودتا کرد. تا حالا می گفتند انگلیسی ها در ایران کودتا کردند، تازه بعد از نود سال معلوم شده که اصلا انگلیسی ها از کودتای رضاشاه خبر نداشتند. در بدترین حالت این است که رضاشاه به ژنرال آیرونساید گفته من می خواهم کودتا کنم. او هم گفته “دستت درد نکند، هر جور راحتی” رضاشاه هم یک اعلامیه نوشته و چسبانده اند به دیوار. صد نفر را هم دستگیر کردند از جمله قوام السلطنه، بعد از چند ماه هم قوام السلطنه را از زندان بیرون آوردند و شد نخست وزیر. رضاشاه هم که در تمام آن سالها دعا می کرد کودتا موفق شود و او برود پاریس زندگی اش را بکند. رضاشاه هم هر چه به احمدشاه اصرار کرد که مرا تنها نگذار، احمد شاه حاضر نبود پادشاه باشد. کلا دو هزار نفر سرباز وارد تهران شدند، دویست نفر آنها کم کنترل شهر را در دست گرفتند و چهار پنج نفر هم در درگیری نیم ساعته کشته شدند، این شد کل کودتای رضاشاه که نود سال است مهم کودتای سیاسی کشور بود. آدم خجالت می کشد جلوی خارجی ها بگوید ما هم کودتا کردیم. کودتایی که دویست نفر بکنند، و پنج نفر کشته شوند که کودتا نیست. در ایران هر روز هزار نفر در تصادف کشته می شوند، آن وقت با پنج کشته کودتا می شود.

کودتای ۲۸ مرداد هم که بدتر از کودتای رضا شاه، اصلا معلوم نیست کی علیه کی کودتا کرد و برای چی؟ یک پادشاه، نخست وزیر خودش را برکنار کرد، نخست وزیر هم گفت “بیخود، من کنار نمی روم” شوخی شوخی شصت سال است که هی ملت می گویند کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد. شاه که علیه نخست وزیرش کودتا نمی کند. اصلا کودتایی که کل افرادی که در آن به خیابان آمدند پانصد نفر هم نشود که کودتا نیست. از آن دو تا بدتر کودتای نوژه است. سالهاست که اسم کودتای نوژه را می شنویم. کودتای نوژه هم این بود که عده ای تصمیم گرفتند کودتا کنند. قبل از اینکه از جای شان تکان بخورند، یا از کانال توده ای ها یا بخاطر اینکه یکی از نظامیان به مامانش گفته بود من می خواهم کودتا کنم و مامانش مخالف کودتا بود، مادرش گفت من شیرت را حلال نمی کنم، مگر اینکه کودتا را لو بدهی، او هم رفت و کودتا را لو داد. از همه این کودتاها نتیجه می گیریم که کودتا یک عملیات نظامی هماهنگ و مخفی است. در ایران نه مردم می توانند هماهنگ با هم بشوند و نه می توانند چیزی را مخفی کنند. به همین دلیل من فکر می کنم اساسا کودتا کردن در ایران مثل جاهای دیگر نیست.

نتیجه گیری نهایی: اصولا کودتا را زمانی می کنند که ارتش بخواهد قدرت را در دست بگیرد و از طریق در دست گرفتن قدرت سیاست های کشور را تغییر بدهد. سپاه پاسداران در ایران اصلا نیازی به در دست گرفتن جمهوری اسلامی ندارد. جمهوری اسلامی یکی از واحدهای سپاه پاسداران است که توسط این سازمان اداره می شود.

یکی از سرداران سپاه به نام رستگار پناه هفته قبل اعلام کرد که سپاه قصد کودتا ندارد. او توضیح داد که اصولا سپاه دنبال “سهم خواهی” نیست. البته حرف ایشان غلط هم نیست. چون سپاه اصلا نیازی به سهام ندارد. کلش واس ماس، یعنی کل مملکت واس ماس، آدم که سهام کارخانه خودش را نمی خرد.

 

اپیلاسیون و دلواپسان

دلواپسان قزوین نامه ای منتشر کردند و در آن از مسئولان شهر قزوین خواستند که اپیلاسیون را در آرایشگاههای زنان در قزوین ممنوع کنند. آنها از مسئولان استان قزوین خواستند که “خدماتی را که با هدف نمایاندن هرچه بیشتر زیبایی‌ها و لطافت‌های زنانه درفضای عمومی جامعه به جای محیط امن خانه ارائه می‌گردد” محدود کنند. این گروه سالن‌های آرایش زنانه را “پیاده نظام کارگردانان برخی از برنامه‌های ماهواره ای” نامیده اند و “پازل این‌گونه خدمات خلاف شرع” را “انجام اپیلاسیون کامل بدن” دربسیاری از مراکز مربوطه دانسته‌اند. در همین رابطه توضیحاتی ضروری است.

الف، با توجه به اینکه این دلواپسان اپیلاسیون موهای بدن زنان را عامل به هم ریختن امنیت در عرصه عمومی دانسته اند، این سئدوال مطرح می شود که مگر بانوان مورد نظر این برادران قزوینی کجای شان را در مراکز عمومی نشان می دهند که امنیت اجتماعی به هم می خورد.

ب، دلواپسان قزوین دقیقا با اپیلاسیون کدام بخش از بدن خواهران مخالف اند، و علاقمندند که در کدام بخش بانوان اپیلاسیون رخ ندهد؟

پ، با توجه به اینکه دلواپسان قزوین آرایشگاههای زنانه را پیاده نظام کارگردانان برخی از برنامه های ماهواره ای نامیدند، آیا می توانیم نتیجه بگیریم که اسلحه این پیاده نظام “واجبی” یا سلاح های مشابه آن است؟

ت، آیا ممنوعیت اپیلاسیون کامل بدن فقط شامل زنان می شود، و انجام این عمل برای مردان در قزوین بلامانع است؟ یا کلا منظور از زنان همه مردم قزوین است.

ث، با توجه به اینکه برخی از بانوان بطور طبیعی ممکن است نیاز به عمل اپیلاسیون نداشته باشند، آیا لازم است که از طریق کشت و مصرف داروهای مختلف امکان موآوری این اشخاص فراهم گردد؟

برخی موارد دیگر هم مورد سئوال است که با توجه به حضور خانواده در اینجا از طرح آن خودداری می کنیم.