سریال روز ♦ تلویزیون

نویسنده

‏مدت زمان زیادی از بروز شایعه توقیف سریال سایه تنهایی و شباهت های آن با سریال خارجی پرستاران نگذشته است. ‏اما آغاز پخش آن ثابت کرد که نه فقط این شایعه ها صحت نداشت، بلکه تماشاگر خود را با مجموعه ای منسجم درباره ‏مشکلات بیماران با جامعه پزشکی، پذیرش و درمان روبرو دید که همزمان به موضوع تقابل سه نسل نیز می پرداخت. ‏سه نسلی که هر کدام راهکار های خاص خود را در هنگام رویارویی با مشکلات و حوادث دارند…‏

sayetanhaee1.jpg

‎ ‎سایه تنهایی‎ ‎

کارگردان: بیژن شکرریز. فیلمنامه: مینو فرشچی، مسعود بهبهانی نیا. موسیقی: سعید ذهنی. مدیر فیلمبرداری: علی ‏مدنی نژاد. تدوین: بابک رضایی. طراح صحنه: پیام سوری. بازیگران: پرویزپورحسینی[رضا]، علی دهکردی[دکتر ‏نظری]، بیژن امکانیان[حسام]، نسرین مقانلو[مینا]، نادیا دلدارگلچین[پروانه]، فریبا متخصص[بهجت]، بیتا سحرخیز. ‏محصول گروه اجتماعی شبکه اول سیما. ‏

حسام دکتر حاذقی است که بر اثر ابتلاء به مواد شیمیایی در بیمارستان بستری می شود. خود او تمایلی برای درمان ‏بیماریش ندارد اما همسرش مینا تلاش فراوانی برای متقاعد کردن او می کند. در این میان دختر دکتر در تظاهرات ‏دانشجویی دانشگاه شرکت می کند و… ‏

‎ ‎سبقت نویسنده ازکارگردان!!‏‎ ‎

نویسنده با طراحی پلات اثرش به سه بخش، روایت خود را آغاز می کند. اولین بخش پلات او معرفی شخصیت دکتر و ‏پیشینه ای است که او برای مخاطب ترسیم می کند. دومین بخش پلات، معرفی همکاران دکتر در بیمارستان و روابط ‏میان آنها را شامل می شود و سومین بخش به دختر دکتر و روابط و فعالیت های او در دانشگاه می پردازد. ‏

نویسنده با چنین تمهیدی تصویری واضح از سه نسل ترسیم می کند. خصلت ها و ویژگی هایی که او برای هرشخصیت ‏ترسیم کرده است هرکدام ویژگی یک نسل را بازگو می کند. حسام و رضا که نماینده نسل جنگ هستند بسیار آرام، ‏صبور و حساس هستند و در برخورد با مشکلات هوشمندانه عمل می کنند. اما دکتر نظری که نماینده نسل بعدی است، ‏بسیارعجول، جدی و خشمگین است. دختر دکترهم که نماینده نسل حاضراست، جستجوگر، کم تحمل، پرخاش جو، ‏معترض و… تصویر شده است. ‏

sayetanhaee2.jpg

عنصردیگری که بهبهانی استفاده خوبی از آن درقصه اش به عمل آورده، عنصرتقابل است. نویسنده در خلال اتفاقات و ‏رویدادهای قصه به نحوی شخصیت ها را در مقابل یکدیگر قرارمی دهد که مجبور به بازگویی افکار و باورهای خود ‏می شوند و درست در همین لحظات است که مخاطب تقابل و تضاد میان نسل ها را به خوبی مشاهده می کند. به عنوان ‏مثال وقتی دختر دکتر به علت تجمع اعتراض آمیز دانشجویی دیر به بیمارستان می رود با اعتراض همکار پدرش ‏مواجه می شود. اما دختر اعتراض به شرایط نامطلوب را حق هر آدمی عنوان می کند. و دکتر را به بزدل بودن متهم ‏می کند. ‏

شخصیت ها درهر بخش به خوبی طراحی و پرداخت شده اند. دیالوگ نویسی ازسوی نویسنده کاملا منطبق با همان ‏طرح سه وجهی است که به آن اشاره شد. شکرریز در مقام کارگردان چندان برخورد خلاقانه ای با متن نکرده است. او ‏به قاب بندی ها و دکوپاژی متوسل شده است که اکثرا در مجموعه های دیگرهم قابل رویت است. استفاده بیش ازحد از ‏نماهای تکراری، ریتم کند نماها در مقابل ریتم تند حوادث، عدم انطباق ریتم درون قاب با ریتم بیرون قاب، استفاده از ‏ترکیب بندی های یکنواخت و… از نقاط اصلی ضعف شکرریزاست. البته ناگفته نماند که کارگردان در میزانسن های ‏دو یا سه نفره کاملا موفق است و در اکثر مواقع لحظات بصری زیبایی خلق می کند، اما وقتی تعداد نفرات درون قاب ‏بیش از سه نفرمی شود کارگردان تسلط خود را بر میزانسن از دست می دهد. ‏

sayetanhaee3.jpg

بخشی که کارگردان تا حد زیادی در آن موفق عمل می کند؛ هدایت بازیگران وارتباط با نقش هایشان است. بازیگران با ‏کمترین حرکت اضافی به حرکت در صحنه می پردازند و بازی قابل قبولی از خود به نمایش می گذارند. بیژن امکانیان ‏در نقش حسام بازی کم نقصی به نمایش می گذارد. نسرین مقانلو هم در نقش مینا همسراو بازی زیبایی از خود ارائه می ‏دهد. پرویز پورحسینی در نقش رضا بازی روان و خلاقانه ای ازخود به نمایش می گذارد. شاید تنها نکته قابل ایراد در ‏بخش بازیگری انتخاب اشتباه فریبا متخصص برای نقش “بهجت” است. متخصص هیچ سنخیتی با کاراکترش ندارد و ‏همین امر باعث شده است که هنگام حضور او، ریتم اثر دچارنوسان و کندی شود. ‏

صدا و سیما در چند سال گذشته به طور گسترده به ساختن تله فیلم ها و مجموعه هایی رو آورد که زمینه را برای ‏حضورهر چه بیشتر کسانی که می خواهند اولین تجربه کارگردانی خود را انجام دهند، فراهم کند. اما این سیاست در ‏میانه راه و در عمل با چرخشی عجیب مواجه شده است. اکثر کسانی که کارگردانی این مجموعه ها و تله فیلم ها را به ‏عهده گرفتند از افراد شاخص و با تجربه این حرفه بودند و این امرباعث شده است تا کارگردان ها اکثرعوامل خود را ‏ازمیان افراد پیشکسوت و با تجربه انتخاب کنند و مجالی برای حضورجوانان تازه نفس نگذارند. چیزی که کاملا مغایر ‏با سیاست سازمان بود. بیژن شکرریز یکی از آن دسته کارگردان هایی است که فرصت کارگردانی یک مجموعه برای ‏شبکه اول سیما را پیدا کرده و اتفاقی که در مجموعه اوهم افتاده است حضورکمرنگ چهره های جوان وبا استعداد است. ‏در زمینه فیلمنامه نیز به نظرمی رسد به شدت مقهور طرح سه وجهی نویسنده پرسابقه سریال شده است و هیچ تمهید و ‏طرحی برای دکوپاژی خلاقانه انجام نداده است.‏