حسین رونقی: مرگ حق من نیست خواهم ایستاد

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» مصاحبه روز با خانواده حسین رونقی ملکی

خانواده حسین رونقی ملکی می گویند که دادستان برای ضبط وثیقه یک میلیارد و چهارصد میلیون تومانی این فعال حقوق بشر اقدام کرده است. احمد رونقی ملکی و زلیخا موسوی، پدر و مادر حسین رونقی ملکی در مصاحبه با روز می گویند که علیرغم نظریه پزشکی قانونی مبنی بر عدم توانایی فرزندشان برای تحمل کیفر، دادستانی تهران خواستار بازگرداندن او به زندان شده و در عین حال تهدید کرده که وثیقه های او را ضبط خواهد کرد. 

حسین رونقی ملکی، فعال حقوق بشر و وبلاگ نویس جوان از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شده. او ۲۲ آذر ۸۸ در خانه‌اش در شهرستان ملکان بازداشت شد. او به گفته خانواده اش قبل از بازداشت در سلامت کامل بود،اما در زندان یکی از کلیه هایش را از دست داده و یک کلیه دیگر او هم دچار نارسایی شده است. او تاکنون ۷ بار در بیمارستان بستری شده و تحت عمل جراحی قرار گرفته است. حسین رونقی ملکی شهریور ۹۳ با توقف دوماهه حکم از زندان ازاد شد، خانواده اش می گویند او مشمول عفو رهبری است و پزشکی قانونی هم حکم بر عدم تحمل کیفر برای او داده است. زلیخا موسوی، مادر این فعال حقوق بشر به روز میگوید: امروز دوباره از دادستانی تماس گرفته بودند حسین هم با آنها حرف زده و گفته من فراری نیستم. گفته اند ما تو را بازداشت نمی کنیم وثیقه ها را ضبط می کنیم. وثیقه نزدیک ۲ میلیارد تومان است می خواهند چه بکنند؟ می خواهند هم ما را اذیت کنند هم کسانی که وثیقه گذاشته اند. ۴ سال از حکم حسین باقی مانده و اصلا بیایند اندازه این ۴ سال وثیقه ضبط کنند و بگذارند ما پسرمان را درمان کنیم. پسر ما وضعیت جسمی خوبی ندارد و بازگرداندن او به زندان جانش را به خطر می اندازد. 

مادر حسین رونقی ملکی می افزاید: با ریاست جمهوری، بیت رهبری و سازمان زندان ها تماس گرفتم کسی جوابی به ما نمی دهد. دادستانی می روم جواب نمی دهند و واقعا می دانم چرا اینقرد این بچه را و ما را اذیت می کنند. ما نگران جان فرزندمان هستیم و هیچ کسی هم نیست که بشنود درد ما چیست.

احمد رونقی ملکی، پدر حسین هم به روز می گوید: گفته اند که وثیقه ها را ضبط می کنند. از طرف اقای خدابخشی تهدیداتی است ولی ما به مسولان هم گفته ایم وضعیت حسین خوب نیست. بچه را سالم تحویل زندان دادیم یک کلیه اش را از دست داده، کلیه دیگرش مشکل دارد، ریه اش مشکل دارد، مشکل گوارشی دارد، اعصاب و روان اش به هم ریخته به ما تحویل داده اند و حالا می گویند بیاورید تحویل بدهید یا وثیقه ها را ضبط می کنیم. پسرم را که سالم بردند آنطور تحویل دادند حالا باز ببرم تحویل بدهم جنازه اش را روی دست من بگذارند؟ 

آقای رونقی ملکی می گوید که در صورن بازداشت و بازگرداندن فرزندش به زندان در مقابل دادستانی تهران دست به اعتصاب غذای خشک خواهد زد: اگر حسین را به زندان برگردانند من چاره دیگری ندارم و در مقابل دادستانی دست به اعتصاب غذای خشک خواهم زد تا مرگ. در نامه هایم به مقامات کشور هم نوشته ام صد برگ مدارک موجود است. پزشکی قانونی بارها گفته نباید زندان باشد و تحمل کیفر ندارد حالا به ما می گویند پزشکی قانونی گفته حسین اصلا مریض نیست. ۷ بار فقط وقتی زندان بود جراحی کرده یعنی چی مریض نیست؟ می خواهند او را بکشند؟ من اجازه نمی دهم. حسین را تحویل نمی دهم بیایند از خانه ببرند حسین فراری نیست با مسولیت خودشان حسین را ببرند.

او می گوید: دارند انتقام گیری می کنند انتقام چی نمی دانم. اما خدابخشی به خود حسین گفته بود که می میری چند روز در رسانه های بیگانه و بی بی سی مطرح می شود و بعد تمام می شود. 

او اشاره می کند که فرزدنش مشمول عفو رهبری است: من از پزشکی قانونی کشور ناراحت نیستم. پزشکی قانونی فقط نظرش را اعلام میکند و اجرای عدم تحمل کیفری دست قاضی و دادستان است. که اجرا نمی کنند همانطور که عفو رهبری شامل فرزندم بوده و اجرا نکردند من از بازرسی ویژه رهبری هم میخواهم پی گیری کند که چطور عفو رهبری را هم اجرا نمی کنند. بعد به ما می گویند مصاحبه میکنید حرف میزنید و .. وقتی هیچ کجا حرف مرا نمی شنوند چه باید بکنم؟ نامه ها، رفت و امد ها، پی گیری ها هیچ جوابی نمی دهند چه بکنم؟ معلوم است حرف میزنم من از حقوق پسرم دفاع می کنم. پسر من فعال حقوق بشر بوده هیچ جرمی مرتکب نشده عده ای هستند که می خواهند پسر مرا از بین ببرند می دانند که پسر من مریض است، نامه می نویسم توجه نمی کنند، می روم دم درشان جواب نمی دهند چه باید بکنم؟ برای اقای روحانی نامه نوشتم جواب نداد. رئیس قوه قضائیه نامه نوشتم جواب نداد. 

پدر حسین رونقی ملکی می افزاید: حسین فراری نیست حسین مریض است بیایند از خانه بازداشت کنند ببرند من بچه مریض ام را نمی برم تحویل شان بدهم.  زندان امکانات پزشکی و پزشک متخصص نیست دارو نیست هوای سالم نیست با وضعیت پسر من. مسولان اجازه ندهند جان حسین بیش از این به خطر بیفتد و من مجبور بشوم در این سن بروم جلوی دادستانی و اعتصاب غذای شک بکنم نه برای نظام خوب است نه برای من. من نمی خواهم پسرم را از دست بدهم نمی خواهم جانم را از دست بدهم اما اگر مسولان توجه توجه نکنند مجبور هستم و تا حد مرگ هم می روم. 

حسین رونقی ملکی، روز گذشته در صفحه فیسبوک شخصی اش نوشته بود:  دادستانی برای ضبط و توقیف و اجرای وثیقه یک میلیارد و چهارصد میلیون تومانی اقدام کرده و سند خانه پدری وسند یکی از دوستان و همسایه ها جز این وثیقه ها است. ناراحتی من و خانواده دوچندان از این است که بر اساس قانون جدید من چهار سال دیگر حبس دارم و از نظر قانونی می توانند چهارصد میلیون تومان وثیقه (هر سال صد میلیون) را ضبط کنند اما برای آزار بیشتر ما همه وثیقه ها را می خواهند ضبط و مصادره کنند.

او توضیح داده: از آن هم که بگذریم و فرض را بر مجرم بودن من بگذاریم و بر اساس قانون مجازات اسلامی و قانون جرایم رایانه ای در مورد من حکم عادلانه داده شود حداکثر چهار سال حکم می گرفتم نه پانزده سال؛ که دو سال هم اضافه تر در زندان بوده ام که ارمغان این سالها چیزی جز از بین رفتن سلامتی و زندگی من نبوده است. از آنها هم بگذریم راههای قانونی زیادی وجود دارد من را به زندان بازنگردانند اما پس از گذشت شش سال بنا بر آزار بیشتر من و خانواده و اطرافیانم است.آزادی مشروط و … اصلا بیماری من هم به کنار که اخیرا دادستانی پس از پنج سال بیماری می گوید پزشکی قانونی اعلام کرده تو سالم هستی. از طرف دیگر سپاه می گوید ما کاری نداریم دادستانی هم می گوید ما کاری نداریم این وسط مشکل چیست من نمی دانم!؟ 

 حسین رونقی ملکی از تماس اش با دادستانی تهران خبر داده و نوشته: با دادستانی تماس گرفتم گفتم من بدلیل اینکه به برخوردهای غیرقانونی اعتراض دارم خودم به زندان باز نمی گردم اما شما می توانید مرا بازداشت کنید و مطمئن باشید من اهل فرار یا خارج شدن از ایران نیستم واگر تماس بگیرید من در مقابل دادستانی، زندان یا در خانه پدری حاضر خواهم شد تا شما مرا بازداشت کنید اما عواقب هر اتفاقی برای من با این وضعیت جسمی و خانواده ام بر عهده قوه قضاییه و اطلاعات سپاه خواهد بود. موضوع برگشت به زندان و تحمل باقیمانده حبس نیست موضوع بحث بی قانونی و بی عدالتی با توجه به همین قوانین جاری جمهوری اسلامی ایران در کشور است که کسی به همین قوانین هم عمل نمی کند. من این بار تا پای جانم و مرگ بر سر این موضوع که حق من این نیست خواهم ایستاد