روزگار غریبی است

نویسنده

» مانلی

گزیده یک دهه شعر ایران در هنر روز

برای خواندن شعرها روی اسامی شاعران کلیک کنید

احمد شاملو: بن بست

دهانت را می بویند

 مبادا که گفته باشی دوستت می دارم.

 دلت را می بویند

          روزگار غریبی ست، نازنین

 و عشق را

 کنار تیرک راه بند

 تازیانه می زنند.

      عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد

 در این بن بست کج و پیچ سرما

 آتش را

 به سوخت بار سرود و شعر

                فروزان می دارند.

 به اندیشیدن خطر مکن.

             روزگار غریبی ست، نازنین

 آن که بر در می کوبد شباهنگام

 به کشتن چراغ آمده است.

           نور را در پستوی خانه نهان باید کرد

 آنک قصابانند

 بر گذرگاه ها مستقر

 با کنده و ساتوری خون آلود

             روزگار غریبی ست، نازنین

 و تبسم را بر لب ها جراحی می کنند

 و ترانه را بر دهان.

            شوق را در پستوی خانه نهان باید کرد

 کباب قناری

 بر آتش سوسن و یاس

             روزگار غریبی ست، نازنین

 ابلیس پیروزمست

 سورِ عزای ما را بر سفره نشسته است.

            خدا را در پستوی خانه نهان باید کرد

 

 

سیمین بهبهانی: دوباره می‌سازمت وطن

دوباره می‌سازمت وطن! 
اگر چه با خشت جان خویش 
ستون به سقف تو می زنم، 
اگر چه با استخوان خویش 
دوباره می بویم از تو گُل، 
به میل نسل جوان تو 
دوباره می شویم از تو خون، 
به سیل اشک روان خویش

 
دوباره، یک روز آشنا، 
سیاهی از خانه میرود 
به شعر خود رنگ می زنم، 
ز آبی آسمان خویش 
اگر چه صد ساله مرده ام، 
به گور خود خواهم ایستاد 
که بردَرَم قلب اهرمن، 
ز نعره ی آنچنان خویش

کسی که “عظم رمیم” را 
دوباره انشا کند به لطف 
چو کوه می بخشدم شکوه، 
به عرصه ی امتحان خویش 
اگر چه پیرم ولی هنوز، 
مجال تعلیم اگر بُوَد، 
جوانی آغاز می کنم 
کنار نوباوگان خویش

 حدیث حب الوطن ز شوق 
بدان روش ساز می کنم 
که جان شود هر کلام دل، 
چو برگشایم دهان خویش 
هنوز در سینه آتشی، 
بجاست کز تاب شعله اش 
گمان ندارم به کاهشی، 
ز گرمی دمان خویش 
دوباره می بخشی ام توان، 
اگر چه شعرم به خون نشست 
دوباره می سازمت به جان، 
اگر چه بیش از توان خویش

 

سه شعر از طاهره بارئی

 

جوبار دست‌هات؛ شعرهای اسماعیل شاهرودی

 

پنج‌شنبه‌اند از این پس تمام فرداها؛ شعر زنان امروز

 

 

بن‌بست‌های عاشقانه؛ شعرهای شهلا زرلکی

 

تنها یک برج کاغذی؛ شعرهای هوتن نجات

 

بر برج‌های بهار؛ چند شعر از سه شاعر امروز

 

در خیابان‌های لاغر ؛ شعر شاعران امروز

 

دریچه‌ای به نگاهی؛ سه شعر از الهام باقری