خبر اعدام در اتاق ملاقات در حضور مادر

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» مصاحبه روز با خانواده حمید قاسمی شال

خانواده حمید قاسمی شال در مصاحبه با “روز” اعلام کردند رئیس شعبه اجرای احکام زندان اوین، در حضور مادر و خواهر این زندانی سیاسی، ارسال حکم اعدام او به شعبه اجرای احکام را به او ابلاغ کرده است.

پروین قاسمی شال، خواهر حمید قاسمی شال که دیروز برادرش را در زندان اوین ملاقات کرده می گوید: حکم از دو سال پیش و با دستور آقای لاریجانی متوقف شده بود و ما امید به آزادی حمید داشتیم اما دیروز در حضور ما به او ابلاغ کردند حکم اعدامش برای اجرا، به اجرای احکام فرستاده شده. ما اکنون به شدت نگران ایم که آیا برادرم صبح فردا را خواهد دید؟ چون ملاقات دیروز هم عادی نبود؛ بند 350 که برادرم در آنجا زندانی هست روزهای دوشنبه ملاقات دارد اما یکباره به ما زنگ زدند که بیایید ملاقات حضوری و رفتیم و در حضور ما این حکم را ابلاغ کردند.

آقای قاسمی شال که از 24 خرداد 87 در زندان به سر می برد با اتهام جاسوسی و ارتباط با سازمان مجاهدین خلق، از سوی شعبه 29 دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شده است. این حکم در دیوان عالی کشور تایید و با رد درخواست عفو او از سوی کمیسیون عفو و بخشودگی در آستانه اجرا قرار گرفته بود که اسفند 89 با دستور رئیس قوه قضائیه اجرای آن متوقف شد. اکنون اما بار دیگر پرونده آقای قاسمی شال برای اجرای حکم اعدام به شعبه اجرای احکام ارسال شده.

خواهر آقای قاسمی شال در مصاحبه با روز می گوید که برادرش هیچ نوع فعالیت سیاسی نداشته و هیچ مدرکی دال بر اثبات اتهامات منتسب به او و صدور حکم اعدام در پرونده موجود نیست.

او پیشتر به “روز” گفته بود که یک ایمیل، تنها مدرک ارائه شده از سوی دادگاه برای صدور حکم اعدام است؛ ایمیلی که متعلق به آقای قاسمی نبوده و هرگز از سوی او ارسال نشده است و در اصل هم یک برگه “آ4” است در لابلای پرونده.

 خواهر آقای قاسمی می گوید: “هیچ مدرکی نیست. یک ورق “آ4” سند استنادی دادگاه های ماست که می گویند کپی ایمیلی است که حمید برای البرز فرستاده و درخواست کرده که اطلاعاتی به او بدهد. در حالیکه آدرس ایمیلی که در این صفحه هست متعلق به برادر من نیست. بارها ما خواسته ایم ایمیل را کارشناسی کنند اما نکرده اند. برادرانم در تمام مدت درخواست کردند از سرور یاهو سئوال شود که اصلا چنین آدرسی در یاهو وجود دارد یا نه. اما کسی توجهی به درخواست آنها نکرد. می گویند ما دسترسی به ایمیل شما داشته ایم و شما خبر نداشته اید و ما ایمیل های شما را می دیدیم. ما با این حال گفتیم خب پس چرا فقط همین صفحه “آ4” را به عنوان مدرک ارائه می دهید. چرا هیچ مدرک دیگری نیست و ارائه نمی دهید نه تلفنی نه ایمیل دیگری و نه هیچ چیز دیگری”.

خانم قاسمی شال می افزاید: “ما کپی این برگه آ4 را داریم و خودمان به دو کارشناس دادگستری مراجعه کردیم بررسی کردند و گفتند چنین آدرسی در سرور یاهو وجود ندارد. اینقدر سند مضحک است که حتی بچه ای که تازه شروع کرده به کار کردن با کامپیوتر هم می فهمد که ساختگی است. قاضی اما تفسیر های عجیب و غریبی کرده؛ در این برگه تایپ شده نوشته “سابجکت: یادآوری” و قاضی میگوید که جرم مسبوق به سابقه بوده و میخواستند یادآوری کنند. بعد در زیر این برگه که مثلا ایمیلی است که فرستاده شده نوشته اند “به امید پیروزی” و قاضی تفسیر کرده که این یعنی هدفی را دنبال میکردند و… و اینها شده مدرک جرم و حکم اعدام داده اند. برای همین است که هر چه برای همسر حمید که کانادایی هست توضیح میدهم اصلا متوجه نمی شود یعنی چی و باورش نمی شود. حق هم دارد متوجه نشود این چیزها فقط در کشور ما اتفاق می افتد.”

حمید قاسمی شال شهروند کشور کانادا است؛ خواهرش می گوید که او 18 اردیبهشت 87 و طبق روال هر ساله برای دیدار با خانواده به ایران سفر کرده بود: “اردیبهشت همان سال برادر دیگرم البرز را بازداشت کردند و حمید هم شروع به پی گیری وضعیت البرز کرد هر روز به دادستانی ارتش و بازپرسی ارتش می رفت و پی گیر کار البرز بود تا 4 خرداد که حمید را هم بازداشت کردند و گفتند البرز از طریق حمید اطلاعاتی را به منافقان (سازمان مجاهدین خلق) می داد. بعد هم به هر دو برادرم حکم اعدام دادند”.

 

یک گوشمالی ساده!

البرز قاسمی شال اما در زندان اوین درگذشت. خانم قاسمی در این مورد به “روز” گفته بود : “البرز ناخدا یکم نیروی دریایی و معاون آموزشی یگان ویژه رشت بود. سه سال بود بازنشسته شده بود. تقاضای پاسپورت کرده بود و 23 اردیبهشت از حفاظت اطلاعات ارتش به او زنگ زدند که پاسپورتت آماده است، بیا بگیر. او هم رفت پاسپورتش را بگیرد اما دیگر برنگشت. حمید هم به خاطر همین شروع به پی گیری کرد و رفت حفاظت اطلاعات ارتش تا وضعیت البرز روشن شود. چون آخرین جایی که میدانستیم البرز رفته همان جا بود. حمید همچنان پی گیر وضعیت البرز بود که خودش را بازداشت کردند و دی ماه 88 بود که به ما گفتند البرز سرطان داشته و در زندان درگذشته؛ در حالیکه او آدم سالمی بود و مشکلی نداشت”.

خواهر آقای قاسمی شال اکنون و پس از گذشت بیش از دو سال از مرگ برادرش می گوید: “هیچ پاسخی به ما ندادند؛ هیچ وقت. نتیجه کالبد شکافی را هم به ما ندادند در حالیکه حق ما بوده که بدانیم البرز چرا در زندان در گذشت. گفتند به اوین ابلاغ کرده ایم؛اما ما هر بار به اوین مراجعه کردیم و پی گیر شدیم هیچ جوابی نگرفتیم.”

اما البرز قاسمی شال چرا بازداشت شد؟ خواهرش می گوید: “نمیدانم. سابقه کاری او اینقدر روشن و شفاف بود که هیچ مشکلی نداشت؛ هیچ فعالیت و گرایش سیاسی هم نداشت. یکبار معاون حفاظت اطلاعات ارتش به ما گفت که ما اصلا فکر نمیکردیم اینجور شود، فقط فکر میکردیم یک گوشمالی ساده می شود و تمام. اما نگفت که چرا باید برادرم را گوشمالی ساده میدادند. ما نمیدانیم توطئه چه کسی بود.متاسفانه در کشور ما هر کسی با شرف و جوان کار میکند زیر پایش را خالی می کنند.”

او می افزاید: “آقای جعفری، رئیس شعبه 31 دیوان عالی کشور هم که پرونده حمید و البرز را خوانده بود به ما گفت چیزی در این پرونده نیست و هیچ سندی وجود ندارد اما نمی توانم کاری بکنم و حکم از قبل صادر شده و سکوت میکنم. به او گفتم یعنی میخواهید دنیای خودتان را به آخرتتان بفروشید؟ جواب خدا را چگونه خواهید داد؟ هیچ پاسخی نداد”.

 

نگذارید برادرم را بکشند

از خانم قاسمی می پرسم آیا دولت کانادا سرنوشت برادرتان را به عنوان شهروندش پی گیری میکند؟ می گوید: “سفارت کانادا در تهران پی گیری می کند اما جمهوری اسلامی تابعیت دوگانه را قبول ندارد و می گوید حمید شهروند ایران است و… با این حال دولت کانادا موظف است از جان شهروندش دفاع کند و من خواهش میکنم نگذارند حمید اعدام شود.”

پروین قاسمی شال سپس از همه کسانی که می توانند کمک کنند تا برادرش زنده بماند درخواست کمک می کند و می گوید: “مادر من پیرزن 70 ساله ای است که یک پسرش در زندان اوین از دست رفت. دخترش تازه فوت شده و ما پریروز به خاک سپردیم و دیروز هم در حضورش ارسال حکم اعدام پسر دیگرش به شعبه اجرای احکام را ابلاغ کردند. او از پا افتاده و من هم دیگر توان ندارم. از تمام دنیا درخواست کمک دارم. شما نمیدانید چه لحظاتی بر ما می گذرد. جهنم که می گویند همین است. همین زندگی در این لحظات که آیا برادرم فردا صبح خورشید را خواهد دید یا الان که من با شما صحبت میکنم او را به سوی چوبه دار می برند؟ نمیدانم اسمش را می گذارند رافت اسلامی یا هر چیزی اما اعدامش نکنند و حمید را به ما بازگردانند. از همه تقاضا دارم شده یک خطی بنویسند یا حرفی بزنند شاید جمهوری اسلامی رحم کند.”

او می افزاید: “به هر کسی که روابط حسنه ای با جمهوری اسلامی دارد من التماس میکنم کمک کند و نگذارد خون بی گناهی ریخته شود. از آقای لاریجانی تقاضا دارم خود پرونده را مطالعه کند اگر سندی و مدرکی در پرونده دید هر چه میخواهد بگوید. هر دو برادر من بی گناه بودند یکی آن گونه رفت، این یکی را نجات دهید….”