هرسال تعداد زیادی از دختران نوجوان در دانشگاههاِی سراسر کشور قبول مِی شوند که اغلب در شهرهاِیِی غِیر از محل سکونت آنهاست.
شاِید ِیکِی ازمهمترِین دغدغه هاِی هر خانواده اِی آنهم درآستانه تجربه جدیدی از ِیک زندگِی مستقل حس امنِیت روانِی و جسمِی اِین جوانان است. با آنکه قبل از مرگ دکتر زهرا بنِی ِیعقوب گزارشهاِی پراکنده اِی از خشونت فیزیگی و روانی علیه دانشجوِیان دختر به گوش مِی رسید، اما پس از فاجعه مرگ مشکوک اِیشان، اگرچه در محوطه دانشگاه رخ نداد، خانواده ها نِیزبه آنچه دخترانشان را تهدید مِی کند حساس تر شده اند.
اتفاقاتِی که در دانشگاه سهند تبرِیزوکرمانشاه رخ داد، حاکِی از عدم سلامت محِیط دانشگاه است. حاکِی از اِینکه عده اِی با تکِیه بر پست حراست و ِیا پست هاِی دیگر، تنها با تظاهر به دیندارِی و طرفدارِی از حکومت مِی توانند مرتکب هر عملِی شوند و از دست قانون فرار کنند. مِی توانند به حرِیم هردخترجوانِی دست درازی کنند و در حاشیه امنِیت قرار داشته باشند. پِیش از آن اتفاقاتِی در خوابگاه دانشگاه علامه طباطباِیِی نِیز افتاده بود، اما شدت تهدیدات به حدی بود که دختران حاضر به ارائه هِیچگونه شهادتِی نبودند و پِیش بینِی مِی کردند که دست آخر سر آنها زیر تِیغ مِی رود. وحاضر به رِیسک نبودند. به هرحال پس از واقعه دانشگاه زنجان که جاِی متهم با شاکِی عوض شد و مجرم اصلِی به دلِیل انتصاب به حکومت با ِیک برگه صِیغه نامه که معلوم نشد از کجا سیز شد. از پاسخگوِیِی گرِیخت. خطر هرچه بیشتر چهره خود را نشان داد. مجرم آزاد شد و دخترجوان و پسرانِی که گناه را افشا کرده بودند بازداشت شدند. سورنا هاشمِی عضو انجمن اسلامِی دانشجوِیان دانشگاه زنجان، بهرام واحدی دبیر انجمن اسلامِی و سه فعال دانشجوِی دیگر به نامهاِی حسین جنِیدی، آرش راِیِیجِیو بهرام واحدی.به زندان افتادند تا درس عبرتِی باشدبراِی دیگر دانشجوِیان که خلاصه کارِی به کار منصوبان و نزدیکان به حکومت ولو متعرض به دختران جوان نداشته باشند و بدانند که آنها در امنِیت قراردارند و اِین دانشجوِیان هستند که باِید تاوان افشاگرِی را پس دهند.بازداشت شدند تا دختران تحت خشونت فراموش نکنند که اگر خود را تسلِیم تسبح گوِیان و مدعِیان دید دارِی نکنند باِید زندان را تجربه کنند.
طراحان تدوِین صِیغه نامه آنقدر افکار عمومِی را احمق فرض کرده اند که تصور مِیکنند با ِیک صِیغه نامه ساختگِی همه مشکلات حل شده ودیگر نباِید به هِیچ سوالِی پاسخ دهند. آنقدر حماِیت از هم پالگِی هاِی سیاسی براِیشان اولوِیت دارد که حاضرند اتاق معاونت دانشجوِیِی تبدیل به حجله آقاِیان شود.
به هر حال در ِیک چنِین شراِیطِی که هِیچ نهادی حاضر به پِیگِیرِی و تنبیه و تادیب افراد خاطِی نِیست. در شراِیطِی که محِیط دانشگاه محلِی براِی یکه تازی آقاِیان مسوول در آمده است، بهترِین نهادی که مِی تواند اِین اتفاقات را پِیگِیرِی و رصد نماِیدو مِی تواند با افشاگرِی از اِین قبیل جرِیانات از تکرار آن جلوگِیرِی کند، تشکِیل ِیک کمِیته دفاع از دختران تحت خشونت در دانشگاههاست. شاِید دفتر ادوارتحکِیم وحدت بتواند بانِی چنِین حرکتِی باشد که به همراه دفتر تحکِیم وحدت و وکلاِی داوطلب و نماِیندگانِی از کمپِینهاِی زنان واستفاده از رسانه هاِی داخلِی و خارجِی وبا اِیجاد ِیک امنِیت دستجمعِی از ِیک چنِین اتفاقاتِی جلوگِیرِی کنند. به هرحال امِید بستن به نهادهاِی قضاِیِی و حراست دانشگاهها که به راحتِی مجرمان را تبرئه مِی کنند، به امِیدی بی جاست. باِید همت کرد و با کمک نهادهاِی مدافع حقوق بشر از حقوق و امنِیت شهروندان دفاع کرد، تا چنِین افرادی از ترس آبروِی نداشته دامن خود را از جاِیگاه مقدس دانشگاه جمع کنند وبه همان محافل شخصِی و آپارتمانهاِی خصوصِی قانع باشند.