معرفی چند کتاب از نشر شورآفرین
شورآفرین، نشر جوانی است و با نگاهی گذرا به کتابهای این نشر میتوان فهمید که تمرکزش را روی ترجمه و انتشار ادبیات داستانی جهان گذاشته است. در این میان برخی از آثار سینمایی هم دیده میشود. شورآفرین یونیفرم خاص خودش را دارد و طراحیهای جلد کتابهایش نشان میدهد که تیمی حرفهای و جدی فعالیتهای این نشر را انجام میدهد. در پشت ویترین این شماره نگاهی داریم به چند کتاب تازه منتشرشده از این ناشر.
فراموش نکن که خواهی مُرد
نویسنده: شرمن الکسی، جان بارت و…
مترجم: محمد حیاتی
ناشر: شورآفرین
تعداد صفحات: ۲۵۰ صفحه
«فراموش نکن که خواهی مُرد» متشکل از هفت داستان کوتاه پُستمدرن از شش نویسندهی تراز اول آمریکا: شرمن الکسی، جان بارت، تیم اُبراین، جاناتان نولان، لین تیلمن، و دیوید فاستروالاس است، بههمراه «چند توصیه دربارهی هنرِ نگارش داستانِ کوتاه» نوشتهی روبرتو بولانیو.
«فراموش نکن که خواهی مُرد» داستانی است از جاناتان نولان که برادر فیلمسازش، کریستوفر نولان، فیلم «یادگاری» را بر اساس آن ساخته. این داستان روایت افکار و اعمال آدمی است که در اثر حادثهیی، دچارِ فراموشی شده و به خودشناسی و انتقام میاندیشد.
تیم اُبراین با مشهورترین اثرش مجموعهداستان «چیزهایی که حمل میکردند»، خود را بهعنوان نویسندهیی تراز اول معرفی کرد. داستان «چهگونه یک قصهی جنگیِ واقعی تعریف کنیم» هم برگرفته از همین مجموعه است. اُبراین در این داستان با تمهیدات روایی پستمدرن، جنگ ویتنام را به شکل متفاوتی بازنمایی میکند.
«تجسد کودکان سوخته»، نوشتهی دیوید فاستر والاس است، که معروفترین رمانش « شوخی بیپایان» نام دارد: رمانی هزار صفحهیی، و پر از پیچیدگیهای زبانی ناشی از کلماتی که والاس خود ابداع کرده. داستان «تجسد کودکان سوخته» روایت پُرشتاب و نفسگیر زوجی است در برخورد با مشکلِ پیشآمده برای نوزادشان.
شرمن الکسی که بیشتر آثارش حولِ محورِ تجربههایش در قرارگاهِ سُرخپوستانِ اسپوکن میگذرد، در دو داستانی که از او در این مجموعه آمده -«چون پدرم همیشه میگفت تنها سُرخپوستی است که جیمی هندرکس را موقع اجرای سرود ملی آمریکا در وودستاک دیده» و «اسارت»- با شیوههای روایی منحصربهفرد، ریشههای سُرخپوستی خود را در جامعهی سفیدپوست آمریکا نمایان میسازد.
جان بارت که آثارش، به شهادت خود و دیگران، تحتعنوان پستمدرن شناخته میشود، در داستان «گُمشده در شهربازی» با استفاده از بازیهای زبانی، نفس روایت و قصهگویی را به چالش میکشد.
لین تیلمن که خود را «یک زن سفیدپوست آمریکایی»ِ متعلق به طبقهی متوسط و از نسل دوم معرفی میکند، و بهزبان «انگلیسی آمریکایی» و در لحظهی خاصی از «تاریخ، با بیوگرافی خاص» مینویسد، در داستان «زندگی با ناسازگاری» با شگردهای روایی خودبازتابنده، درگیریهای یک زوج آمریکایی را به نمایش میگذارد.
محمد حیاتی دربارهی این کتاب گفته است:
«جان بارت در داستان «گمشده در شهر بازی» با استفاده از بازیهای زبانی نفس روایت و قصهگویی را به چالش میکشد. «فراموش نکن که خواهی مرد» داستانی است نوشته جاناتان نولان که برادر فیلمسازش، کریستوفر نولان، فیلم یادگاری (Memento) را بر اساس آن ساخت. این داستان روایت افکار و اعمال آدمی است که در اثر حادثهای دچار فراموشی شده و به خودشناسی و انتقام میاندیشد.
تیم اُبراین در داستان «چگونه یک قصه جنگی واقعی تعریف کنیم» با تمهیدات روایی پست مدرن جنگ ویتنام را به شکلی متفاوت بازنمایی میکند. «تجسد کودکان سوخته» یکی از معدود داستانهایی که تا به حال از دیوید فاستر والاس به فارسی ترجمه شده روایت پرشتاب و نفسگیر زوجی است در برخورد با مشکل پیش آمده برای نوزادشان.
شرمن الکسی در دو داستانی که از او در این مجموعه آمده با شیوههای روایی منحصر به فرد ریشههای سرخپوستی خود را در یک جامعه سفید پوست آمریکایی نمایان میکند. لین تیلمن نویسندهای که برای اولین بار به خواننده فارسی زبان معرفی میشود نیز در داستان «زندگی با ناسازگاری» با شگردهای روایی خودبازتابنده درگیریهای یک زوج آمریکایی را به نمایش میگذارد.»
ما یک خانهی آبی داریم
نویسنده: آلیس مونرو، ترومن کاپوتی و…
مترجم: مرجان حسنی راد، سیروس نورآبادی
ناشر: شورآفرین
تعداد صفحات: ۳۳۴ صفحه
«ما یک خانهیی آبی داریم» مجموعهی ده داستان کوتاه مُدرن با مضمون جنگ و زندگی است از ده نویسندهی بزرگ جهان. نویسندگان این مجموعه، با محوریتقراردادن زندگیهای فردی و خانوادگی و جنگ و آسیبهای آن، کاراکترهای خود را به سمت یک نوع خودآگاهی فردی و جمعی سوق میدهند تا خواننده را با داستان و کاراکترهایشان در گریز از دنیای کلمات به جهان واقعی همراه کنند؛ گویی کاراکترها روی دیگر «همهی ما» هستند، تا با ما از زندگی روزمرهیی حرف بزنند که جنگ روی دیگر آن است: جنگی که زندگی آدمی چنان با آن گره خورده که بدون آن نمیتواند به حیات خود ادامه دهد؛ هرچند آدمی آرزوی یک روز زندگی بدون جنگ را دارد.
آلیس مونرو در «حفرههای عمیق» با اهمیتدادن به زن و عواطف و احساسات زنانه، در این داستان میکوشد کنارآمدن زن با خانواده، جامعه و ترس از تنهایی و پیرشدن را نشان دهد. جان آپدایک در «بزرگترهای خانواده» به زندگی «لیکوچولو» از کودکی تا مرگ میپردازد. آپدایک در این گذار، نشان میدهد که چهگونه بارزترین ویژگیهای رفتاری-شخصیتی «آدمبزرگ»ها در لیکوچولو مستحیل میشود. داستان «کریسمس» از ترومن کاپوتی ، بازگوی تنهاییهای زن بیوهی سالخورده و پسربچهیی است که خود کاپوتی است در دورانی که مادرش ترکش میکند. فرانک اوکانر در «شیپورزن»، عشق خود به میهن و زادگاهش ایرلند را بر مبنای تجارب کودکیاش به تصویر میکشد؛ همانطور که در طول اقامتش در آمریکا، عضو ارتش جمهویخواه ایرلند بود. رودیارد کیپلینگ ، بعد از کشتهشدن پسر یازدهسالهاش در جنگ، «باغبان» را مینویسد که بازخوانی نامهیی است از پسرش: «اگر کسی از ما خواست چرا میمیرید، به آنها بگویید زیرا پدران ما دروغ گفتهاند.» پریمو لوی در «ثبت احوال» به پیشگویی مرگِ آدمهایی میپردازد که هنوز زندهاند. لِوی که ده ماه در اُردوگاه آشویتس اسیر بوده، این داستان را تحتتاثیر اسارتش در اردوگاههای نازی نوشته. شرلی جکسون در «جادوگر» به بازخوانی روزهای کودکیاش میپردازد: مادر و فرزندانش در قطاری، و «جادوگری» که یکهو آفتابی میشود: «من یک ساحره دیدم. بیرون، یک جادوگر پیر زشتِ بدقیافه.» «فرزندان» نوشتهی نوئل روآز داستانی چندلایه و تمثیلی است از نوع «ارباب مگسها»ی ویلیام گُلدینگ و «لاتاری» شرلی جکسون؛ داستانی تکاندهنده که زبان حال کودکان یک یتیمخانه است.
آنتورپ
نویسنده: روبرتو بولانیو
مترجم: محمد حیاتی
ناشر: شورآفرین
تعداد صفحات: ۱۲۰ صفحه
قیمت: ۸۰۰۰ تومان
«آنتورپ» رمانی است کوتاه و قطعهقطعه، با نثری شاعرانه، که موضوعات متعددی مثل قتل، جنایت، شعر و عشق را درهممیآمیزد: قتلی در بیرون اردوگاه اتفاق افتاده، نگهبان شب که احتمالا راوی یا خود بولانیو است، مظنون به قتل است، و در گریز از فصلی به فصل دیگر، مدام خواننده را دنبالِ خود میکشاند و سپس بیسرانجام رهایش میکند. داستان شبیه تکهتکههای خاطرات یا تصاویر سینمایی است که فریم به فریم از جلوی چشم خواننده عبور میکند با زنانی بیدهان در دالانی بیپایان، شاعرانی شکستخورده، و پلیسهایی که عفتِ زنانِ جوان را لکهدار میکنند.
روبرتو بولانیو (۲۰۰۳-۱۹۵۳) شاعر و نویسندهی شیلیایی که تی. اس. الیوت و ویرجینیا وولفِ ادبیات آمریکای لاتین نامیدهاندش، و آنطور که سوزان سونتاگ میگوید نابترین، نایابترین و واقعیترین نویسندهیی است که ثابت کرده هر کاری از ادبیات ساخته است. بولانیو، مانند بورخس علاقهی خاصی به خواندن داشت و حریصانه کتابهایش را که بیشتر میدزدید، میبلعید. داستانهایش هم بیشباهت به داستانهای بورخس نیست. زمانی هم که از او میپرسندچیزهای مورد علاقهاش را نام ببرد، در دو کلمه میگوید: «بورخس و مغازله».کتابهای دیگر روبرتو بولانیو در ایران توسط ناشرانی چون نشر چشمه، نشر مروارید، نشر ثالث و… منتشر شده است.
«خریت است که آدم در وجود هر دختری که رد میشود شاهزادهخانمی مفتون ببیند. خیال کردی کی هستی، یه شاعر دورهگرد؟ نوجوان لاغر از روی تحسین سوت زد. ما لبهی مخزن آب بودیم و آسمان آبی آبی بود. میشد چند ماهیگیر را از دور دید و دود دودکشها میرفت بر فراز درختها. پیرمرد با لبهایی که بهسختی تکان میخورد گفت جنگل سبز، برای ساحرههای آتشین…. به فاصلهی پنج یارد از من، قزلآلایی جهید. سیگارم را خاموش کردم و چشمهام را بستم. کلوزآپ دختری مکزیکی در حال مطالعه. بلوند است، با بینی کشیده و لبهای باریک. سری بالا میکند، رو به دوربین میچرخد و لبخند میزند.»
طوطی و الیور
نویسنده: پیتر کری
مترجم: ملیحه قدرتی
ناشر: شورآفرین
تعداد صفحات: ۱۲۵ صفحه
حاصلِ قریب به دو دهه زندگی پیتر کری در ایالات متحده، رمان «طوطی و اُلیور در آمریکا» است که جسته و گریخته به رویدادها و وقایع زندگی الکسی دو توکویل از مهمترین متفکران و اندیشمندان قرن نوزدهم فرانسه و جهان محسوب میشود میپردازد. آنطور که کری خود نیز میگوید، توکویل دری را گشود که او توانست به آن ورود پیدا کند: «من حال را در گذشته نظاره نمودم؛ دستیافتنی و تجسمبرانگیز!»
پیتر کری نویسنده بزرگ استرالیایی، یکی از سه نویسندهای است که تاکنون توانسته دوبار جایزه بوکر را از آن خود کند: بوکر اول در ۱۹۸۸ برای رمان «اُسکار و لوسیندا»، و دومین بوکر در ۲۰۰۱ برای رمان «سرگذشت واقعی دارودسته کلی.»
کری برای رمان «طوطی و اُلیور در آمریکا» نیز در سال ۲۰۱۰ نامزد نهایی جایزه بوکر شد.
به باور منتقدان این اثر کری رمانی نو و طنزآمیز است که روایتی تازه از آمریکای اوایل قرن بیستم ارایه میدهد و در آن اُلیور؛ بداههای از زندگی الکسی دو توکویل - کودکی معذب از بازماندگان اشراف انقلاب فرانسه - و طوطی؛ پسری بیمادر از یک چاپکار دورهگرد انگلیسی است.
آنها در دو سوی مختلف از تاریخ به دنیا آمدهاند، اما بااینحال زندگیشان بهواسطه مارکوس یکدست اسرارآمیز به هم پیوند میخورد. پیتر کری، با داستان این دو، و نیز با شخصیتپردازیها، تصویرپردازیهایی پُرمایه و شگفت، تجربه دموکراسی آمریکایی را با ابتکار شگرفی مورد کاوش قرار میدهد.
اهمیت پیتر کری و رمانهایش در ادبیات امروز جهان تا آنجا است تاکنون به دریافت سه رتبه افتخاری نایل آمده؛ عضو برگزیده در انجمن پادشاهی ادبیات انگلستان (۱۹۸۹)، عضویت افتخاری آکادمی علوم انسانی استرالیا (۲۰۰۱)، و عضویت در آکادمی علوم و هنر آمریکا (۲۰۰۳). همچنین در سال ۲۰۱۰
همچنین تصویر پیتر کری، روی دو تمبر پستی استرالیا، از سری تمبرهایی که به «اسطورههای استرالیایی» اختصاص دارد، نقش بسته است.
کری در ۱۱ ژوئن ۲۰۱۲، «به خاطر خدمات برجستهاش در عرصه ادبیات، در مقام یک رماننویس، و به دلیل ارتقای سطح بینالمللی هویت استرالیا، در مقام استاد و مرشدی برای نویسندگان نوظهور»، بهعنوان و درجه سلحشوری استرالیا نایل آمد.
از سوی دیگر، بسیاری از نویسندگان، روزنامهنگاران و منتقدین ادبی نیز به ستایش وی و رمانهایش از جمله رمان «طوطی و اُلیور در آمریکا» دست به قلم بردهاند.
گفتوگو با برگمان
نویسنده: رافائل شارگل
مترجم: آرمان صالحی
ناشر: شورآفرین
تعداد صفحات: ۱۶۶ صفحه
قیمت: ۸۵۰۰ تومان
گفتوگو با کارگردانان، سری کتابهایی است که دانشگاه میسیسیپی آن را گرد آورده، و ترجمههای فارسی آن توسط آرمان صالحی، حسین کربلاییطاهر، فریدن حسنپور و از سوی نشر «شورآفرین» منتشر شده است. مجموعهٔ گفتوگو با کارگردانانِ نشر «شورآفرین»، رهنمونی است به دنیای شخصی و هنری این آدمهای خاص، بهویژه برای برای خواننده-ببنندهیی که میخواهد از مولفههای گوناگون تشکیلدهنده یک فیلم و کُلیتی که این عناصر را شکل میدهد به دریافتی روشنگر و هنرورانه نایل آید. همین شناخت است که موجب میشود خواننده/بیننده راههای ورود به دنیای فیلمساز و ادراکِ فیلم را کشف کند تا بتواند به داستان و کاراکترهای فیلم نزدیک شود: دستیافتنی به مدد کلمه و کلام فیلمساز در یک سفر مکاشفهآمیز برای لذتِ آگاهی از آفریدههایشان در مدیوم سینما.
کتاب «گفتوگو با برگمان» به ما این فرصت را میدهد که برگمان را در قالب یک کنشگر اجتماعی مشاهده کنیم. او در مصاحبهها بارها و بارها از تعلق خاطر خود به خلق هنری در یک چیدمان مشارکتی اشاره میکند و میگوید که علاقهاش به سینما و تئاتر، صرفا به خاطر ماهیتِ گروهیِ این هنرها است. مصاحبه هم یک کنش گروهیِ دوسویه است؛ هرچند برگمان اغلب طرف صحبت خود را دست میاندازد و به سخره میگیرد ـ بهخصوص زمانی که با مصاحبهکنندگان آمریکایی به زبان انگلیسی سخن میگوید ـ هرگز از پاسخدادن به پرسشها طفره نمیرود.
کتاب حاضر تلاش میکند به بررسی حالات و رویکردهای متفاوت و چندگانهٔ او بپردازد و بر شماری از نظریههای شخصی و هنری وی تمرکز نماید، که در طول سالیان طولانی برخی از آنها تغییر کرده، و برخی دیگر همچنان بدون تغییر و دستکاری برجای مانده. این مجموعه چهلوپنج سال از حدودا شصت سال فعالیت مستعدانهٔ هنری برگمان را پوشش میدهد و عقاید و دغدغههای وی از ۱۹۵۷ ـ یک سال پس از موفقیت خیرهکنندهٔ مهر هفتم ـ تا سال ۲۰۰۲ ـ زمانی که برای تولید ساراباند آماده میشد ـ را دربرمیگیرد. سوالکردن از برگمان، کسی که حتا در ۱۹۵۷ به افسانهیی در حوزهٔ سینما تبدیل شده بود، مطمئنا امری دشوار و ترسآور بوده. اکثر مصاحبهکنندگان به شکل اجتنابناپذیری، ملاقات با برگمان را با توجه به پیشفرضهای برآمده از شهرت و آثار پیشیناش تفسیر کردهاند. آنها نتوانستهاند از تاثیرات مقالات نوشتهشده دربارهی او و رمزگشایی و تفسیر اسرار و ابهامات موجود در آثارش دور بمانند.
این کتاب همانقدر که به توانمندی فنی و اندیشههای برگمان پرداخته، بر هنر مصاحبه و رمزوراز ذاتی و جذاب آن نیز تمرکز دارد. علاوه بر این، کتاب در مقاطع گوناگون، به سراغ روند آفرینش هنری برگمان نیز میرود. ازاینرو، علیرغم خلوتگزینی برگمان، زمانی که به مصاحبهگران اجازهی ورود به دنیای خود را داده، فرصتی استثنایی برای مشاهدهی پشتِ پردهی پُررمزوراز آثارش را در اختیار آنها قرار داده.
در این کتاب، برگمان در قالب یک انسان موذی، یکدنده، خوداصلاحگر، خودویرانگر، منزوی، خوشگذران، تلخزبان و البته جذاب ظاهر میشود. ویژگیهایی که در شخصیتها و لحن فیلمهای او نیز بازتاب یافته.
برای کسانی که آشناییشان با برگمان صرفا از تماشای اجباری مهر هفتم در دوران دبیرستان یا کلاس دانشگاه میآید، صفت «برگمانی» هممعنای «پرطمطراق» است. علیرغم تصویر گمراهکنندهیی که با اشاره به فیلمهای برگمان ممکن است در ذهن ما نقش ببندد ـ چشماندازهای دلگیر شمال اروپا، چهرههای درهمفشردهشده با جیغی فروخورده که گویی از میان نقاشیهایادوارد مونش بیرون آمدهاند، عاشقی که در کنجی کز کرده و به خیانت معشوق فکر میکند و سلحشوران قرون وسطایی که در مرگ خدا سوگواری میکنند ـ در میان آثار او میتوان کمدیهای شاد و سرخوشانه، تراژدیهای آخرالزمانی، درامهای تلخ خانوادگی و حماسههای ملی را بازیافت. بااینهمه، مصاحبههای این کتاب، تلاش میکنند تا دریچهیی هرچند کوچک به جهان غمها و شادیهای برگمان بگشایند.
دو کتاب از نشر چشمه
قوچ
نویسنده: مهدی اسدزاده
ناشر: چشمه
تعداد صفحات: ۱۰۷ صفحه
قیمت: ۱۰۰۰۰ تومان
«وقتی رفتم تو سالن انتظار ، هنوز درو باز نکرده بودن. یه بلیت از اون یارو که گوشه ی سالن نشسته بود گرفتم و افتادم رو اون مبل چرمیها. سالن پرِ آدم های بیکاری بود که همیشه این جور جاها می شه دیدشون. از اون هایی که کل عشق شون اینه که جشنواره ای، کنسرتی، چیزی شرکت کنن و وقتی تموم شد وایسن جلوِ در نظرهاشون رو بکوبن تو پوز همدیگه. از اون هایی که وقتی نمی دونن چه چوبی بذارن لای چرخ یه چیز شاهکار، می گن روح نداشت و این ها.
بعد جالبش این بود که این پسره مازیار اومده بود وایساده بود وسط سالن، همه شون هم می شناختنش. هر کی می اومد تو، هنوز بلیت نخریده چشمش این رو می گرفت و یه جوری می رفت طرفش انگاه چه خبره. نمی خوام بگم یارو آدم جالبی نبود ها، نه. یه بار یه جایی پیش اومد با هم بُر بخوریم یه نیم ساعت، بعد خیلی هم بچه ی ردیفی بود. منظورم اینه یارو از اون هایی بود که تا بهت معرفیش می کردن یه کارت ویزیت می داد دستت که روش قاطی اون بته جقه ها نوشته بود مازیار چی چی، ایده پرداز و طراح. اگه یه زمانی هم تو سالن تئاتر می دیدت، اون قدر مثل چنار وامی ستاد وسط سالن که تو بری پیشش. یعنی یه کله هم تکون نمی داد واسه ت که دلت خوش شه. این جوری ها.»
پاییز فصل آخر سال است
نویسنده: نسیم مرعشی
ناشر: چشمه
تعداد صفحات: ۱۸۹صفحه
قیمت: ۱۲۰۰۰ تومان
این رمان برشهایی از زندگی سه دختر در آستانهی سی سالگی است. سه دختر که زندگیشان از در دوران دانشگاه با هم گره خورده و حالا در حالی که راهشان کاملا از هم جداست، کماکان روی زندگی هم تاثیر میگذارند. کتاب «پاییز فصل آخر سال است» دو بخش با عنوانهای «تابستان» و «پاییز» دارد. هر کدام از این دو بخش شامل سه فصل است که هر فصل از نگاه یکی از شخصیتهای رمان روایت میشود. در بخش اول هر کدام از سه شخصیت چند ساعت از یک روز خاص را روایت میکنند و روایت آنها گاهی به هم برخورد میکند. بخش دوم سه ماه بعد اتفاق میافتد و در آن شخصیتها سه روز متفاوت غیر متوالی را روایت میکنند به طوری که روایت داستان به شکلی دایرهای درمیآید.
مرعشی دربارهی اولین اثر خود میگوید: «هر کدام از شخصیتهای داستان درگیر مسایل متفاوتی هستند. یکی با مهاجرت درگیر است، بعدی با هویت شغلی و اجتماعی و دیگری با روابط عاطفی. بعد از بحرانهایی که چند سال پیش رخ داد و خیلیها را دچار سردرگمی کرد، دلم میخواست داستانی بنویسم که شخصیتهایش در کنار هم معرف و نمایندهی نسلی باشند که خودم جزء آن هستم. شخصیتها، داستانهایشان و فرم روایت را بر این اساس انتخاب کردم.»