استانداردهای هولناک مجریان و میهمانان تلویزیون

نویسنده
امید خسروی

» کات

 

اغلب ایرانی‌هایی که اهل تماشا کردن تلویزیون هستند، سانسور را می‌شناسند و به حضور پیدا و پنهان آن در صداوسیما خو کرده‌اند. مثال فراوان است: از سانسور تصویر تماشاگران فوتبال گرفته تا حذف صحنه‌های رقص و آواز، عشق‌بازی و حتی تغییر قصه فیلم‌های خارجی.

شاید این موارد مهم‌ترین سانسورهایی باشند که پیش از همه به ذهن می‌آید، اما آیا قیچی بزرگ صداوسیما فقط خاص برنامه‌های خارجی است؟ حقیقت اینکه خطوط قرمز این سازمان عریض و طویل، دایره وسیع‌تری را در بر می‌گیرد و تولیدات داخلی با شدت بیشتری سانسور می‌شوند. سیستم نظارتی این سازمان در جزئی‌ترین مسائل ورود می‌کند و تیغ تیز سانسور روی نقاطی کشیده می‌شود که دانستن آن موارد باعث حیرت شما خواهد شد. فقط چون این سانسورها اغلب پیش از تولید صورت می‌گیرند، کمتر به چشم آمده و به عنوان نوعی «استاندارد» پذیرفته شده‌اند.

به همین دلیل است که اکثر کارشناسان، بزرگ‌ترین نقطه ضعف «رسانه ملی» را دوری از مردم و نمایش چهره‌ای غیرواقعی از ایران و ایرانی می‌دانند. یک کارشناس رسانه در این‌باره می‌گوید: «اصرار بر الگوسازی به صورت مستقیم و حقنه‌ای، تا امروز در هیچ کجای جهان جواب نداده است. شاید بشود با سختگیری به برنامه‌سازان ظاهر را حفظ کرد، ولی بوی ریاکاری مدت‌هاست که بلند شده و مردم به همین دلیل از تلویزیون زده شده‌اند.»

به گفته این کارشناس، بی‌اعتمادی به رسانه‌ای که ادعای ملی بودن دارد از همین‌جا نشات گرفته است. او اضافه می‌کند: «کار رسانه‌ای مثل تلویزیون “نمایش” است، ولی تلویزیون ایران در همان نمایش هم نمایش دیگری به پا کرده. شده نمایش در نمایش، بگو معرکه در معرکه!»

 

چه کسانی در اولویت هستند؟

به این اسامی دقت کنید: احسان علیخانی، کاظم احمدزاده، فرزاد حسنی، فرزاد جمشیدی و… در توصیف‌های منتقدان از این مجریان شناخته شده، یک وجه مشترک وجود دارد و آن‌هم اتهام «ریاکاری» است.

فرزاد جمشیدی که مجری خاص برنامه‌های مذهبی بود، به جرم اغفال یک دختر جوان به شلاق محکوم شده و مدت‌هاست در تلویزیون دیده نمی‌شود. علیخانی با شیوه اجرایش در برنامه ماه عسل، حسنی با ادعاهای اعصاب خردکنش و احمدزاده با خواندن اشتباه دعاها و آیه‌های قرآن همواره صدای مخاطبان را در آورده‌اند.

اما نتیجه یک بررسی آماری، حاکی از سهم بزرگ این نفرات در اجرای برنامه‌های زنده و حضور در ساعات پربیننده است. به عبارت دیگر، دادن آنتن به این چهره‌ها از نوع سلیقه و علاقه مدیران سازمان صداوسیما به چنین سبک و مرامی خبر می‌دهد.

نکته دیگر اینکه طبق سیاست سازمان، مجری نمی‌تواند همزمان تهیه‌کننده برنامه خود هم باشد. این قانون برای جلوگیری از جمع شدن دو عامل شهرت و قدرت در یک فرد است؛ که بعد مبادا این شخص از سازمان نافرمانی کند. حتی «عادل فردوسی‌پور» هم سال‌ها با سازمان کش‌مکش داشت و تهیه‌کنندگی برنامه‌اش (نود) را به خود او نمی‌دادند.

اما می‌بینیم که این «مجریان خاص» اجازه تهیه‌کنندگی برنامه‌هایشان را دارند و نهایتاً نام فرد دیگری به شکل صوری به عنوان تهیه‌کننده در تیتراژ برنامه ذکر می‌شود (مثل برنامه ماه عسل علیخانی).

 

اسلام چطور به خطر می‌افتد؟

حالا فکر می‌کنید مجری‌ها و شرکت‌کنندگان در برنامه‌های استودیویی (زنده و ضبط شده) باید چه استانداردهایی را رعایت کنند؟ از ظاهر و پوشش شروع کنیم. برای خانم‌ها پوشیدن شلوار و مانتوی تنگ و کوتاه ممنوع است. «حجاب استاندارد» نوعی مقنعه بلند است که تا زیر سینه می‌رسد. شال و روسری هم ممنوع است، مگر اینکه خانم چادری باشد. البته در بعضی شبکه‌ها مثل آی‌فیلم و کانال‌های جام جم (که برای خارج از کشور پخش می‌شوند و رنگ و لعاب بهتری دارند) مجریان و مهمانان مجازند با مقنعه‌های رنگی و روسری‌های طرح‌دار جلوی دوربین ظاهر شوند.

آن اندک چیزی که از پای خانم‌ها دیده می‌شود هم نباید جلب توجه کند و جوراب نازک ممنوع است. ضمن اینکه برای محکم کاری، پوشیدن آستین اضافه و هدبند الزامی است تا مبادا مُچ خانم یا تار مویی بیرون بماند و اسلام به خطر بیفتد!

چندی پیش یک خانم دکتر که برای شرکت در برنامه‌ای خانوادگی به تلویزیون رفته بود، در وبلاگی که با اسم مستعار می‌نوشت از این روند به شدت انتقاد کرد. خانم دکتر «مقنعه بد بویی که معلوم نیست چند نفر قبلاً پوشیده بودند» و آستین‌های خفقان‌آوری که مجبور شده بود استفاده کند را توصیف کرده و در پایان نوشت: «وقتی به خانه برگشتم، نشستم و آن ظاهر مسخره خودم را در برنامه‌ای که مثلاً زنده بود نگاه کردم!»

یعنی برنامه ضبط شده، به دروغ به عنوان «برنامه زنده» برای مردم پخش می‌شده است.

 

بگو چه چیزی ممنوع نیست؟

استفاده از هرنوع آرایش یا زیورآلات در تلویزیون ممنوع است. سختگیری چنان است که ناظرپخش معمولاً ناخن خانم‌ها را چک می‌کند تا مبادا لاک زده باشند.

خانم‌ها حتی اجازه بستن ساعت را هم ندارند، در حالی که آقایان فقط در همین یک مورد مجازند و به قول یک تهیه‌کننده تلویزیونی: «اگر دقت کرده باشید تمام مجری‌های مرد بدون استثنا عشق ساعت هستند! چون چیزهایی مثل گردنبند، مچبند، انگشتر غیرمتعارف و هر چیز طلا ممنوع است.»

ناگفته پیداست که لباس جین، پیراهن آستین کوتاه، یقه باز و شلوار فاق کوتاه در تلویزیون نمایش داده نمی‌شود. حتی اگر لباسی به رنگ غیرمعمول بپوشید ممکن است توبیخ شوید. این نکته هرگز در رسانه‌ها عنوان نشد ولی یکی از دو توبیخ احسان علیخانی در برنامه امسال ماه عسل، به خاطر پوشیدن شلواری به رنگ قرمز بود!

آرایش ظاهر آقایان هم باید ساده باشد و ریش و موی مدل‌دار (حتی ریش پرفسوری) تحمل نمی‌شود. در برنامه‌های زنده، سطح ریش آقایان مهم است و ناظرپخش اگر مشکوک شود می‌تواند با پشت دست به صورت مجری بکشد تا مطمئن شود که ریش او سه‌تیغه نیست. حتی دیده شده که ناظرپخش موی مجری برنامه‌ای را صاف کرده است!

کلاً ناظرها در این‌موارد سختگیرند و اگر گریم (آرایش) یا پوشش مجری و مهمان قابل اصلاح نباشد، می‌تواند با هماهنگی مدیر شبکه آنتن را از برنامه بگیرد.

منشأ این قوانین از کجاست؟

البته می‌دانیم که هرکسی به تلویزیون دعوت نمی‌شود. نام مهمانانی که قرار است به برنامه‌ای بیایند باید قبلاً استعلام شده و توسط حراست سازمان تائید شود. علاوه بر کسانی که خودتان حتماً حدس می‌زنید، افراد مشکوک به علی‌اللهی، صوفیه، انجمن حجتیه و… هرگز تائید نمی‌شوند. به گفته شاهدی عینی، بعد از رد یک مهمان خاص و اصرار تهیه‌کننده برای حضور او در برنامه‌اش، نماینده وزارت اطلاعات وارد شده و از تهیه‌کننده توضیح خواسته است.

ماجرای تفکیک جنسیتی مجریان در صداوسیما را هم که شنیده‌اید؟ حضور مجریان زن و مرد به شکل همزمان در یک برنامه ممنوع است و همچنین مجری هر بخش باید همجنس مهمان باشد. یعنی اگر مهمان زن است، باید مجری برنامه هم زن باشد و اگر برنامه فقط مجری مرد دارد، خانم مهمان باید همسرش را هم با خود مقابل دوربین بیاورد! قانونی عجیب که این روزها در صداوسیمای ایران مصداق‌هایش فراوان دیده می‌شود.

یک مجری سابق می‌گوید: «این تندروی‌ها همه حاصل اتفاقات سال‌های اخیر است. مثلاً بحث تفکیک مجریان از انتقاد سایت‌های خبری دلواپسان به برنامه‌های نوروزی امسال شروع شد. آن‌ها حتی حضور آزاده نامداری و فرزاد حسنی که زن و شوهر بودند را هم تحمل نکردند. یا ماجرای حرکات موزون و طناب‌بازی محمود شهریاری و کاظم احمدزاده در برنامه زنده، باعث شد که تک‌تک رفتارهای ما در استودیو زیر ذره‌بین قرار بگیرد.»

 

چه چیزهایی را نباید گفت؟

به زبان آوردن هر جمله‌ای که مصداق توهین به رهبری، رئیس‌جمهور یا سران و مسئولان نظام باشد، عواقب بدی برای گوینده دارد. مطرح کردن نام یا مسائل اپوزیسیون و مخالفین سیاسی، فعالان وقایع ۸۸ و حتی شبه‌مخالفین داخلی هم ممنوع است. به قول یک مجری تلویزیونی: «نام بردن از این افراد مساوی است با انداختنت توی گونی و بردنت به حراست! ماشین حراست سازمان با آژیر گردان می‌آید و فرد خاطی را می‌برد. مثل مورد یک مجری تازه‌کار ورزشی که در پشت صحنه برنامه با زن کُره‌ای افشین قطبی (مربی سابق پرسپولیس) دست داده بود و حراست بعد از گوشمالی، اخراجش کرد.»

خواندن حدیث مشکوک، روایت‌های مذهبی که کنایه به مسائل روز باشد، یا هرچیزی که «توهین و افترا» به معصومین و امامان تعبیر شود، برای مجریان پیامد سخت دارد. معمولاً قسم خوردن هم از برنامه‌ها سانسور می‌شود و مجریان برنامه‌های زنده نباید قسم بخورند.

خواندن اشعار شاعرانی مثل شاملو، فروغ فرخزاد یا اسم بردن از آن‌ها ممنوع است و فقط در بعضی شبکه‌های رادیویی، یواشکی و بدون ذکر نام شاعر، آثار این چهره‌ها خوانده می‌شود.

اما مضحک‌تر از همه، ممنوعیت ذکر القاب و عناوینی مثل: خان، سلطان یا امپراتور است که در حوزه ورزشی زیاد کاربرد دارد (مثل علی سلطان، ناصر خان حجازی، امیر خان). این لقب‌ها فقط در برنامه «نود» فردوسی‌پور امکان پخش دارند که آن‌هم به دلیل ارفاق‌هایی است که به این برنامه محبوب می‌شود.

 

حاصل همه این‌ها چه است؟

حجم بالای آنتن‌فروشی در صداوسیمای ایران باعث شده که از تاکید روی یک کالا یا نهاد خاص در برنامه‌ها متعجب نشویم. ولی اگر مجری بدون هماهنگی با بخش بازگانی سازمان اسم برندی را به زبان بیاورد یا از اداره و نهادی تعریف کند، تبلیغ محسوب شده و در برآورد بودجه از پول تهیه‌کننده کسر می‌شود. به عنوان مثال کافی است مجری به جای شربت، از اسم «سن‌ایچ» (که کلاً برای نامیدن شربت مصطلح شده) استفاده کند. این اشتباه لپی ممکن است چند میلیونی برای مجری و تهیه‌کننده برنامه آب بخورد!

خسته نشدید؟ واقعیت اینکه فهرست ممنوعه‌ها تمام نشده و این گزارش حالا حالاها می‌تواند ادامه پیدا کند. ولی همین اطلاعات کافی است تا بدانید که در صداوسیما چه می‌گذرد و رادیو و تلویزیونی که به دستور آیت‌الله خمینی قرار بود «دانشگاه» باشد، چطور به مخاطبان خود دروغ می‌گوید و چهره‌ای جعل شده از ایران ارائه می‌دهد.