ایران، کشوری با ۷۷ میلیون نفر جمعیت دارای سابقه فوتبالی چندان پرباری نیست. سه بار حضور در جام جهانی در سال های ۱۹۷۸، ۱۹۹۸، و ۲۰۰۶ و سه بار قهرمانی آسیا “در دورانی دیگر” در سال های ۱۹۶۸، ۱۹۷۲، و ۱۹۷۶.
با این حال دراین کشور، فوتبال ورزشی است که از خوی تا چابهار علاقه مند دارد و برخی از بازیکنان به مثابه یک بت شناخته می شوند؛ به عنوان مثال، علی دایی که طی سال های ۱۹۹۸ و ۱۹۹۹ در بایرن مونیخ توپ می زد و رکوردی جالب و تقریباً عجیب را از خود برجای گذاشته. او تنها بازیکن در جهان است که حداقل ۱۰۰ گل [۱۰۹ گل] در تیم ملی کشورش به ثبت رسانده. پس از او بازیکنانی مانند پوشکاش با ۸۴ گل و پله با ۷۷ گل قرار دارند.
به مانند سال ۹۸
بازی ایران در برابر آمریکا در جام جهانی ۱۹۹۸ در یاد مردم ایران حک شده؛ یک رویداد ورزشی و دیپلماتیک، زیرا دو کشور هرگز قبل از آن در مسابقه ای در چنین سطح به طور مستقیم رو در روی یکدیگر قرار نگرفته بودند. قبل از این دیدار، اعضای دو تیم روند را تغییر دادند و با یکدیگر عکس یادگاری گرفتند. تصویر بازیکنان دو کشور که از زمان گروگانگیری در سال ۱۹۷۹ روابط سردی با یکدیگر داشتند، در سراسر جهان مخابره شد. ایران در پایان ۹۰ دقیقه بازی را با نتیجه دو بر صفر از آن خود کرد. این پیروزی به یک دلیل دیگر نیز در اذهان همه باقی ماند: این اولین و آخری باری بود که ایران مسابقه ای را در جام جهانی برنده می شد.
بسیاری از مربیان فکر می کنند که مهم ترین نکته در یک بازی فوتبال، زدن یک گل بیشتر از حریف است. تیم ایران، واقع بین و هوشیار نسبت به توان خود، این رویه را پیش گرفته و سرمربی آن، کارلوس کی روش، به طور کامل براین مسأله اشراف دارد. کارلوس کی روش نسبت به بزرگ اندیشی هایی که تیم اش باید داشته باشد، بسیار هوشیارانه عمل می کند. او به ویژه در سایت فیفا اعلام کرده: “هدف ما این است که شأن خود را حفظ کنیم. در انجام یک تورنمنت جدی، باورپذیر باشیم و کاری کنیم که ما و طرفداران مان به عملکرد تیم افتخار کنیم.” ایران با به ثمر رساندن دو گل در هشت بازی اخیر خود در مرحله راهیابی به جام جهانی، شیوه بازی خود را به ثبت رسانده. تیم ملی ایران، متخصص در نتیجه یک بر صفر، قصد دارد ترکیب بسیار تدافعی ۱-۳-۲-۴ را در زمین به کار گیرد و با اتخاذ یک رویکرد بی نقص و حفظ فشار، دروازه را مسدود نگاه دارد و در این بین، از موقعیت های ناگهانی ضد حمله بهترین استفاده را ببرد.
یک مهاجم نوک حمله
در خط دفاعی، چهار مدافع خواهند ایستاد که در رأس شان مدافع با صلابت، سید جلال حسینی، که بخاطر اقتدار و رهبری اش توسط سرمربی انتخاب شده قرار می گیرد. به هاشم بیک زاده و خسرو حیدری، به عنوان هافبک های عقب، توصیه شده که تقریباً هرگز به سوی دروازه حریف حرکت نکنند، مگر اینکه واقعاً نیاز برای این کار وجود داشته باشد. کارلوس کی روش از شاگردانش خواسته با بازیکن حریف درگیر نشوند و دفاع از منطقه خود را سرلوحه کارشان قرار دهند. هدف هافبک های میانی در مرکز و کناره های زمین که بخشی از آن را دو بازیکن سابق اوساسونا، مسعود شجاعی و جواد نکونام، تشکیل می دهند، تخریب حریف با اعمال فشار بسیار است که بدین ترتیب آنها را مجبور به فرستادن پاس های بلند و حساب نشده می کنند.
در بخش حمله، رویکرد کی روش می تواند کارآمد ظاهر شود. در استراتژی او بر حفظ توپ و انجام پاس های کوتاه تأکید شده که در عین حال سعی می شود تا حد ممکن در کناره های زمین فضاسازی کند. برای تغذیه تنها مهاجم نوک حمله، رضا قوچان نژاد، که استاد استفاده از فرصت است، گاهی بازی را از سیستم ۱-۱-۴-۴ که به شدت برای حریف مقابل تخریب کننده است به سیستم ۱-۴-۱-۴ می برد و به سرعت حریف را غافلگیر می سازد. کارلوس کی روش برای خطرناک تر کردن تیم خود بر تکنیک فردی اشکان دژاگه، بازیکن فولهام، نیز حساب باز کرده است.
منبع: لوپوئن، ۱۲ ژوئن