هراس از حمله اساسی آمریکا به ایران به بهانه برنامه های اتمی تهران یا دخالت در جنگ عراق، قدرت های دیپلماتیک را بر آن داشته است تا برای جلوگیری از بی ثباتی مخرب دیگر، نیروهایشان را دو چندان کنند. رئیس جمهور شیعه عراق، نوری المالکی، به درستی از اینکه مثل فندق بین انبر رویارویی ایران و آمریکا به دو نیمه بشود، می هراسد. به همین دلیل با عجله اعلام کرد که در روز 10 مارس، کنفرانسی در بغداد با حضور پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه عرب و سران کشورهای اسلامی، عربستان سعودی، مصر، اردن، کویت و ترکیه، بعلاوه کشورهای “ محور شرارت”، ایران و سوریه، برگزار شود. اما واشنگتن اصرار دارد که استراتژی آن در مقابل ایران تغییر نخواد کرد و هیچ گفتگوی دوجانبه ای با ایران صورت نخواهد گرفت.
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران، باید در دوجبهه مبارزه کند: یکی در مورد مسئله اتمی ایران و در مقابل “مجامع بین المللی” که از طریق سازمان ملل تحریم هایی را اعمال خواهند کرد و دیگر در رویارویی با دولت بوش که تمایل زیادی به جنگیدن دارد. به همبن دلیل باز شکاری ایران به ریاض می رود و با سران عربستان، باز شکاری جبهه سنی و طرفدار آمریکا، دیدار می کند.
این دیدار یک روزه به درخواست احمدی نژاد و بدون دعوت عربستان سعودی - مهد اسلام بنیادگرا، وهابیون - صورت می گیرد که جمهوری اسلامی(اما شیعه) ایران را نه فقط جدا افتاده، بلکه مثل خاری در چشم می بیند. و این موضوع فقط منحصر به انتخابات سال 2005 ایران و انتخاب شدن ناباورانه احمدی نژاد، نیست.
عربستان هم مثل آمریکا و اسرائیل، تهران را متهم کرده است که تمایل به دست یابی به بمب اتمی را پشت برنامه های “صلح آمیز” هسته ای پنهان کرده است. و همچنین مذهب شیعه را در جهان عرب، تقویت کرده است. از عراق گرفته تا لبنان، به کشورهایی بر می خوریم که شیعیان یا در اقلیت نسبت به سنی ها قرار دارند، یا مثل لبنان حزب الله و بحرین، در اکثریت هستند و یا مثل آذربایجان، اقلیت مذهبی شورشی و مستحکمی محسوب می شوند.
سفر احمدی نژاد به عربستان، اولین سفر او به این کشور نیست. او یک بار هم به عنوان زیارت مکه و به عنوان رئیس دولت ایران به آنجا رفته بود. جرئیات ملاقات ها در این سفر و موضوع آنها، مشخص نیست. اما عده ای معتقدند که هدف احمدی نژاد از این سفر، تلاش برای شکستن یخ میان عربستان و سوریه، که همیشه شاه کلید همه راه حل های لبنان هستند، در آستانه اجلاس اتحادیه عرب دراواخر ماه آینده در عربستان است. سردی بین سوریه و عربستان قابل مشاهده است، بخصوص زمانی که تنش در داخل لبنان افزایش می یابد. از سوی دیگر، عده ای معتقدند که سعودی ها از موقعیت پیش آمده استفاده می کنند تا به اتحاد پر منفعت ایران و سوریه، نقب بزنند.
به نظر می رسد که احمدی نژاد، به غیر از پادشاه عربستان، با شاهزاده بندر بن سلطان، عامل آمریکا که 22 سال سفیر عربستان در آمریکا بود و دوست نزدیک خانواده بوش است و طناب استراتژی عربستان درمورد گسترش فزاینده ابتکار عمل ایران در خاورمیانه در دست اوست، ملاقات کند. استراتژی ای که طبق مقاله سیمور هرش در آخرین شماره مجله نیویورکر، باعث بوجود آمدن یک “اتحاد مقدس” جدید و عجیب، از نوع آنچه در سال های هشتاد در افغانستان اتفاق افتاد، شده است. در آن زمان مجاهدین پیرو اسامه بن لادن، شاهزاده متولد عربستان سعودی، با اشغالگران شوروی مبارزه می کردند و بعد از آن هم سلیقه شان را تغییر دادند و تبدیل به طالبان در کابل و سلفی هایی شدند که در خاورمیانه و جهان آواره اند.
نسخه جدید آن تجربه جالب توجهی است که به عقیده سیمور هرش با چراغ سبز آمریکا مواجه شده است، پول سعودی ها را برای صف آرایی سلفی ها و اعضای القاعده می طلبد که جهاد بین سنی و شیعه را راه بیاندازند. اگر فرضیات هرش درست باشد، می توان گفت که بوش بار دیگر بن لادن را در مقابل شیعیان عراق، ایران و لبنان، قرار خواهد داد. این ایده بدی نیست.
منبع: ایل مانیفستو، 2 مارس 2007