حکایت

نویسنده
رهیار شریف

چهارده کتاب شعر از زنان فارسی گوی معاصر

تا سبز بماند حس و حال این زبان…

در صفحه ی حکایت دوازده دفتر شعر از دوازده شاعر معاصر زن را برای معرفی برگزیده ایم. شرح کوتاهی بر فعالیت ادبی شاعر و نمونه ای از شعر مندرج در دفتر، مطلب این صفحه را شامل می شود. شرح این صفحه را در ادامه از پی بگیرید…

“خون ماهی” آخرین مجموعه ی شعر شبنم آذر است که از سوی نشر ناکجا منتشر شده است.

دست‌هایم مقوایی

 چشم‌هایم مقوایی

 خنده‌ام مقوایی

 خانه‌ام مقوایی

 یک قدم جلوتر بیایی

همه چیز را به آتش می‌کشم

 

آزاده دواچی مترجم، شاعر و فعال حوزه زنان است.“روایت چند تصویر” دفتر تازه اوست که نشر ناکجا به تازگی آن را چاپ کرده است.

آخر کجا دیده‌ای

 که زمین را به مجازات پرنده‌هایش

 ویران کنند

 و خورشید را برای لحظه‌ای نور، قربانی

 

ماندانا زندیان دانش‌آموخته‌ رشته‌ پزشکی در ایران است. کتاب جدید او با نام “چشمی خاک، چشمی دریا” از سوی نشر ناکجا به بازار کتاب آمده است…

اتفاق که می‌‌افتی شب شعر می‌‌شود

 ماه کامل

 و من گردنبندی

 بر مهتابی یادت.

 صدایم کن

 می‌‌خواهم از دست‌‌هایت انار بچینم.

 

“رفته بودی برایم کمی جنوب بیاوری” اولین مجموعه شعر “روجا چمنکار” است که در سال ۱۳۸۰، زمانی که وی بیست ساله بود منتشر شد. این مجموعه به تازگی توسط نشر ناکجا تجدید چاپ شده است:

به خدا خانوم

 من بَلَد نیستم دزدی کنم

 فقط گاهی نقاشی می‌کشم

 می‌توانم

خورشید را نرسیده به کوه‌های جنوب بردارم

توی جیبم بگذارم

 و با تکنیکِ آبرنگ

 تمامِ دنیا را تار کنم

 

گراناز موسوی (۱۳۵۲- تهران) شاعر و فیلمساز معاصر ایرانی است. او به جز سرودن شعر به نوشتن نقد کتاب، ویراستاری ادبی، ترجمه، فیلمنامه نویسی، کارگردانی سینما و بازیگری نیز پرداخته است. “آوازهای زن بی اجازه ” در سال ۱۳۸۲ و توسط نشر سالی منتشر شده است:

منم که تیک‌تاک

از آسمانی به بستری دیگر

هی حرام‌تر شدم

و تابستان مو‌هایم که تک‌تک

هی دی‌تر

و جنگل ستاره‌ای نداشت

هی جان‌جان

و جنگل ستاره‌ای نداشت.

 

نخستین مجموعه شعر صبا زواره‌ای با نام “دهان نیمه‌باز” را به‌ تازگی نشر فردوسی در سوئد منتشر کرده است…

با انبوه سرهای بریده در عکس هایم چه کنم؟

با این همه دندان

این همه لب

با تمام حروف سرگردان

و گردن های باریک

با دلخوشی به دریچه تنگ دوربین

درین همه چشم

 

شعری از کتاب “بنفشه های لای برف” اثر “بهاره فریس آبادی” که آن را انتشارات آهنگ دیگر در سال ۱۳۹۰ به بازار کتاب عرضه کرده است…

مرا هرکس که پیدا کند

براش تا آخر دنیا چشم می گذارم.

نمی گردم اصلا کسی را

و به جای تو نمی گیرم

که با جشمان بسته تا صد هزار

با هر چند صفر که تو بخواهی…

 

مجموعه ی شعر “رودخانه ای که از ماه می گذرد” چهارمین دفتر شعر لیلا فرجامی، شاعر و مترجم ایرانی ست که در سال ۱۳۹۱ به صورت الکترونیکی منتشر شد…

رودخانه ها از میان ماه می گذرند

درختان نامرئی بر ستارگان ناشناس می رویند و سایه می اندازند

خانه های دریایی به ساحل جنوب می رسند و خشک می شوند

بی آنکه از کسی بشنوی

یا در کتابی بخوانی

می دانی

همیشه پاهایی که بر زمین می روند

به غبارها انس می گیرند

و در بیابانی

خیمه می زنند

 

لیلا صادقی داستان‌نویس، شاعر و منتقد ادبی ساکن ایران است. کتاب “ ازغلطهای نحوی معذورم” از جمله آثار این نویسنده است که در سال ۱۳۹۰ و از سوی نشر ثالث منتشر شد.

اسمت را سهواً نحواً صرفاً غلط نوشته ام، معذورم

 حالا روز از نو، روزی از نو

می روم سر کار

کارم را عوض می کنم هی

کارم من را عوض می کند هی

دیگر چشمم به راه نیست

حالا راه صرف می کند اسمت را هی

قطع می کند حرفت را هی

دیگر حتی یادم نمی آید دستت را، خطم را

پایم را که مامورم از رفتن

از غلط های نحوی معذورم

زندگی پر است از غلط های نحوی

سهواً نحواً صرفاً از چشم به هر راهی ممنونم

 

“چای با طعم خدا ” مجموعه شعری از “عرفان نظر آهاری ” ست که نشر افق بانی چاپ ش شده است:

این سماور جوش است

پس چرا می گفتی

دیگر این خاموش است؟

باز لبخند بزن

قوری قلبت را

زودتر بند بزن

توی آن

مهربانی دم کن

بعد بگذار که آرام آرام

چای تو دم بکشد

 

“زمستان معشوق من است” اثر مانا آقایی را نشر سیپرس استکهلم در تابستان ۹۱ چاپ کرده است:

زمستان معشوق من است

مردی که حافظه‌ای سفید دارد

و گردن بلندش را

با غرور بالا می‌گیرد

زیر برف‌ها به قوی زیبایی می‌ماند

که روی دریاچه‌ی یخ‌زده‌ای می‌رقصد

در آغوشش می‌کشم

آب می‌شود

کم‌کم

کم‌کم آب می‌شود

و می‌ریزد

انگار هیچ‌وقت نبوده

مرد مهاجری که قرار بود گرمم کند

 

شیدا محمدی مجموعه شعرش “ عکس فوری عشق بازی” را به علت عدم دریافت مجوزدر ایران، به‌صورت زیرزمینی چاپ و پخش کرد :

شوهر من

که شوهر بام های جهان است

هر شب با آسمان آن سوی پنجره ام همخوابه می شود

وصبح

بوی پیاز داغ و اسکادا

وهم اتاقم را منتشر می کند.

شوهر من

 که از اسلام

 چهار زن صیغه ایش را می داند

و از یهود

پهلوی چپ مرد را

و از مسیح

بکارت عذرا را

 برای همه زن های همسایه

 دوستان دوره دبستانم

وهمه همکاران اداره ام

تره خرد می کند

سفره می اندازد

و از زیبایی نگاه و سینه هایشان سخن می گوید !

و هر بار که ته مانده سفره را در سر من می تکاند

می گوید

 

سپیده جدیری، شاعر، مترجم، روزنامه‌نگار و بنیانگذار جایزه‌ی شعر زنان ایران (خورشید) است که یکی از سه جایزه‌ی مستقل و غیردولتی‌ شعر در ایران به شمار می‌آید. “به آغوش دراز نی” نام مجموعه شعری از اوست که آن را نشر ناکجا به چاپ رسانده است:

تمامِ قندهای توی دلم را

 آب کردم

برای تو

برای تو که چایت را

 همیشه تلخ می‌خوری!

خاک بر سرت!

 

ویدا فرهودی، شاعر، نقاش و خوشنویس ایرانی ست. او در ایران با نشریات ادبی - اجتماعی در زمینه انتشار شعر و ترجمه و ویرایش همکاری می کرد و در حال حاضر آثارش را بیشتر در سایت های اینترنتی فارسی زبان و نشریات ادبی منتشر می کند.

مجموعه‌ی “بر بال غزل” مجموعه‌ی 50 عزل از آخرین نوشته‌های ویدا فرهودی است که بیش‌تر بر محور حادثه‌های روز، مسایل حقوق بشری و سیاسبی بنیاد و سامان گرفته‌اند. این مجموعه را نشر فروغ آلمان در سال 1390 چاپ کرده است:

قسم به خون عاشقان، نکردمت رها دمی

تو هم وطن که روز و شب به قعر چاه ماتمی

تویی که شادمانیت، ز بدو نو جوانیت

گناه محض بوده با بهانه‌های مبهمی

تو که بهار در دلت به کار گلقشانی است

و رگ رگ شکفتنش بریده می‌شود همی

غریو بی قراریت، چو می‌رسد رسد به آسمان

ز گردباد سرخ آن، به لرزه افتد عالمی