شبح عراق بر فراز سیاست بوش

نویسنده

دیوید. ای. سنجر

در حالی که بوش و مشاورانش در حال تنظیم نحوه مقابله با ایران هستند، کم کم در می یابند که کلمات و استراتژی آن ها هر چه بیشترشبیه سخنان چهار سال پیششان در مورد عراق از کار در می آید ؛ یعنی هشدار نسبت به فعالیت های تروریستی و برنامه های هسته ای که پیش درآمدی بود بر جنگ علیه عراق.

آن ها دائم گوشزد می کنند که این بار موضوع فرق می کند. نیکولاس برنز، معاون وزارت خارجه آمریکا و مذاکره کننده اصلی در مسائل ایران، روز جمعه گفت: “ما به دنبال جنگ با ایران نیستیم.” این سخنان تنها چند ساعت بعد از تکرار تهدید ایران توسط بوش به توقف “کشتار سربازان ما” و توقف تولید سوخت هسته ای گفته شد.

آقای برنز، ضمن نقل قول از بوش، تاکید کرد واشنگتن به دنبال “راه های دیپلماتیک است”، هر چند در حال اجرای استراتژی تهاجمی در عراق برای دستگیری ایرانیان و نیز در تنگنا ی مالی گذاشتن ایران برای احیای صنایع نفت است.

آقای برنز اظهار داشت این اقدامات جنبه دفاعی دارد و قصد تحریک ایران در آن نیست. وی گفت البته در پشت صحنه در دولت نیز بحث هایی در مورد اینکه آیا سیاستی تهاجمی تر ایران را به عکس العمل وا خواهد داشت یا نه در جریان است. وزارت خارجه جانب احتیاط را گرفته است ولی بسیار از “بازها” در پنتاگون و کاخ سفید می گویند افزایش نیرو های آمریکا در عراق بی اثر خواهد شد مگر آنکه ارتش آمریکا با قدرت از کمک ایرانیان به گروه های مسلح عراقی جلوگیری کند.

به نظر بسیاری در واشنگتن، بخصوص منتقدین دموکرات بوش، رویکرد جدید به ایران همگی نشانه هایی از بهانه جویی برای جنگ را در بر دارد.

بعضی ها این اقدامات را وسیله ای برای منحرف کردن افکار از وضعیت وخیم عراق می دانند. از عراق به سمت کشوری که از گرفتاری های آمریکا برای گسترش نفوذ خود در منطقه استفاده می کند.

گروهی دیگر تهاجم امروزی آمریکا را کوششی برای مقصر شناختن ایران در هرج و مرج عراق ارزیابی کرده اند. از مقامات رسمی و رئیس سازمان سیا گرفته تا وزیر جدید دفاع به نقل از مقامات اطلاعاتی می گویند ایران مواد منفجره پیچیده ای را برای نابودی مناطق سنی نشین به عراق می فرستند.

تا کنون مدرکی برای این ادعا ارائه نشده است. قرار است هفته آینده ارتش آمریکا مهمترین حرکت خود را انجام داده و مواد و وسایل به دست آمده از حملات اخیر را که دال بر حضور ارتش قدس ایران در پشت بسیاری از حملات مرگبار است، به نمایش بگذارد.

در همین حال بعضی از مقامات دولت بوش اقرار کرده اند که اطلاعات مشابه آن ها در مورد عراق، پیش از شروع جنگ، چندان هم صحت نداشته اما همین ها تکرار این اشتباه را در مورد ایران رد می کنند و می گویند: “واضح است که آن سابقه را در مورد ایران نمی توان به کار برد.”

در همان حال که دولت در حال بیان این ادعا ها در مورد ایران است، کمی آن طرف تر دادگاه در حال رسیدگی به گواهی کذب آی. لویس لیبی، ریئس ستاد قبلی دیک چنی در مورد عراق است. دادرسی نشان می دهد که دیک چنی، مانند تنی چند از مقامات، با دقت از میان اطلاعات موجود تنها مواردی را که می توانست علیه عراق به کار رود انتخاب کرد. حال بعد از چند سال، دولت آمریکا تاوان آن را پس می دهد. این بار حریف کشوری است که توانی به مراتب بیشتر از صدام حسین در سال 2003 برای پیشبرد یک برنامه هسته ای پیشرفته دارد.

دولت اکنون دلایل قاطعی برای اثبات اینکه ایران در جهت اولید بمب هسته ای پیش می رود در دست ندارد، ولی قرار است هفته دیگر شواهدی را مبنی بر دخالت ایران در آشوب های عراق بر ملا سازد.

در مصاحبه هایی درهفته گذشته، مقامات پنتاگون و وزارت خارجه و کاخ سفید تاکید کردند هدف بوش در ایران سرنگونی دولت و ایجاد دولتی مشابه عراق نیست بلکه بیشتر سعی در وارد آوردن ضربات پراکنده به این کشور است.

مقاماتی که با چگونگی اطلاعات جمع آوری شده برای آقای بوش آشنا هستند، می گویند ارزیابی آمریکا آن است که ایران خود را به چشم سردمدار جبهه ای برای بیرون راندن آمریکا از عراق و نهایتا از خاورمیانه می نگرد. سایر تحلیل ها نیز حاکی از آن است که روسیه و چین هیچ گاه در تحریم علیه کشوری که با آن تجارت می کنند شرکت نخواهند کرد و اگرآقای بوش می خواهد فشار های نظامی و اقتصادی به ایران وارد آورد باید این کار را خارج از چهارچوب سازمان ملل انجام دهد.

استراتژی حاصل این ارزیابی آن بود که ایران را مجبورکنند محاسبه مجددی از هزینه-فایده مقابله با آمریکا انجام دهد. کوشش برای متوقف کردن بانک های اروپایی و ژاپنی در کمک به بازسازی بخش نفت در ایران بخشی از این حرکت است. پایین نگاه داشتن قیمت نفت نیز جزء دیگری از همین سیاست است هر چند مقامات رسمی در برابر این سئوال که آیا دیک چنی یا سایرین در باره منافع احتمالی افزایش صدور نفت توسط عربستان سعودی برای پایین نگاه داشتن قیمت، به این کشور قول هایی داده اند یا نه، سکوت کردند.

ولی بخش نظامی این استراتژی بیشترین خطر را در بر دارد. یک مقام نظامی گفت دو ناو هواپیما بر و ناو های جنگی جانبی آن ها به خلیج فارس گسیل شده اند “تا به ایرانیان بگویند ما متوجه شما هستیم.” نیروهای آمریکایی مجاز شدند که علیه نیروهای ایرانی در عراق اقدام کنند، حال آنکه هنوز شواهد کافی برای توطئه ایران بر علیه نیرو های آمریکا، که این اقدام را توجیه کند، وجود ندارد.

مقامات آمریکایی این اقدامات را صرفا دفاعی می خوانند. آقای برنز گفت: “مسلما ما باید از منافع خود در خلیج و عراق دفاع کنیم و جان سربازان خود را حفظ کنیم.”

لیکن مقامات مذکور هنوز نگران این هستند که ایران عقب نشینی نکند، یا یک فرمانده آمریکایی یا یک نظامی یا شبه نظامی ایرانی دچار اشتباه محاسبه شود. هم کوندلیزا رایس و هم آقای گیتز، معاون وزارت دفاع، در باره این خطرهشدار داده اند.

مقامات دولت می گویند همه مشاورین بوش به استراتژی مقابله نیرومند تر با ایران رای مثبت داده اند، لیکن هنوز در مورد حد و حدود آن بحث می کنند. برخی از متخصصین وزرات خارجه هشدار داده اند که درگیری آمریکاییان و ایرانیان در خاک عراق ممکن است باعث افزایش قدرت محمود احمدی نژاد شود چرا که توجه را از شکست وی در ایجاد شغل و حل مسائل اقتصادی به قیمت پیشبرد برنامه هسته ای، منحرف می سازد.

در دراز مدت نیز این بحث جریان دارد که آیا روزی اقدام نظامی برای مقابله با فعالیت های هسته ای ایران لزومی خواهد داشت یا نه. مقامات آمریکایی می گویند فعلا توان مناسبی برای چنین عملیاتی ندارند. یک مقام نظامی می گفت: “مساله ایدئولوژی نیست؛ در حال حاضر نیرویی برای این کار وجود ندارد چرا که همه نیرو ها درگیر هستند.”

در پنتاگون بحث در مورد هدف قرار دادن ایرانیان در عراق ادامه دارد. می پرسند آیا توجیه آن این است که آن ها بخشی از ارتش ایران هستند؟ یا آمریکاییان شواهدی دال بر وارد کردن اسلحه و ایجاد آشوب توسط آن ها یافته اند؟ از نظر عموم پاسخ این سوالات محرمانه و طبقه بندی شده است. یک مقام رسمی بطور خصوصی گفت: “همه این ها جای بحث دارد.”

تقابل ها در هفته آینده به احتمال زیاد شدت خواهد گرفت. ایرانیان به آژانس بین المللی انرژی هسته ای گفته اند که از ماه فوریه تولید صنعتی اورانیوم را شروع خواهند کرد. با این تاکید که “ما با تولید بمب هسته ای سال ها فاصله داریم”.

ولی اینکه آیا ایالات متحده باید طرق دیپلماتیک را دنبال کند یا به شیوه های دیگر روی آورد باید از همین حالا روشن شود. دموکرات ها، حتی در زمانی که دولت را متهم به شکست در قبال ایران می کنند، سعی دارند لحن خشن خود را در مورد ایران حفظ کنند. سناتور جان ادواردز در یک کنفرانس امنیتی اسرائیل گفت: “برای اطمینان از اینکه ایران به بمب هسته ای دست نیابد لازم است همه گزینه ها را، یا بهتر بگویم همه راه حل هارا دم دست داشته باشیم.”

برای بوش مساله فقط راه حل نیست بلکه مشروعیت آن نیز مطرح است. با انفجارها و خونریزی های عراق وی تحت فشار های بیشتری است که موقعیت سیاسی آمریکا را در خاورمیانه از این ضعیف تر نکند. در عین حال او نمی خواهد ایرانی قوی تر از آنچه پیش از انتخاب وی بود بر جای بگذارد.

منبع: نیویورک تایمز، 28 ژانویه