آلبرتو نگری
سفارت ایران در دمشق با آن کاشیکاری هایی که یادآور شهر اصفهان است، یکی از سمبل های حضور ایران در سوریه است. سوریه با یک حکومت لائیک، نزدیک به ۳۰ سال است با آیت الله های ایران روابط نزدیک دارد. به همین دلیل محکم است که سعید جلیلی، دبیر شورای امنیت ملی ایران و یکی از نزدیک ترین مردان به علی خامنه ای را با آغوش باز می پذیرد: سوریه “خط قرمز” ایران است، دژی که مانند حزب الله لبنان و حماس در فلسطین، هرگز نباید فتح شود.
بشار اسد یک روز بعد از فرار نخست وزیر اش، ریاض حجاب و نمایان شدن نشانه های فروپاشی در حکومت اش به مدت دو هفته از انظار عمومی پنهان شد اما برای خوشامد گویی به سعید جلیلی بازگشت و اعلام کرد که اراده حکومت اش بر پاکسازی کشور از تروریست هاست: سوریه علوی منزوی و تحت تحریم است و ایران شیعه نیز به دلیل برنامه های اتمی اش تحت تحریم های بین المللی است و اگر سوریه را از دست بدهد باید بدون هیچ متحدی در برابر سنی هایی که از جانب ترکیه حمایت می شوند و امیر نشین های حاشیه خلیج فارس که در کنار غرب از شورشیان حمایت می کنند، ایستادگی کند.
مشاور خامنه ای به اسد گفت: “سوریه بخشی از محور مقاومت است و ما هرگز اجازه نمی دهیم حکومت آن سقوط کند. ما درکنار سوریه هستیم زیرا آمریکا از تروریسم حمایت می کند و تروریسم دموکراسی نیست.” وی که در کنفرانس مطبوعاتی در سفارت ایران سخن می گفت، همانطور که خاص سیاست ایران است، از این شاخه به آن شاخه پرید. این درحالی است که خانم هیلاری کلینتون، به وضوح نسبت به وضعیت سوریه پس از سقوط اسد ابراز نگرانی کرده است.
بحران سوریه به دلیل وتوی مسکو در شورای امنیت سازمان ملل و ایرانیانی که گویا منتظر اقدامات دیپلماتیک بین المللی هستند، مدت های طولانی ادامه یافته است: کوفی عنان قصد داشت طرح اش را به اجرا بگذارد که آمریکا با آن مخالفت کرد. و حالا ایران وارد عرصه دیپلماتیک شده است: علاوه بر جلیلی که به دمشق رفته است، روز گذشته علی اکبر صالحی، وزیر خارجه ایران به ترکیه رفت تا از ترکیه بخواهد راهی برای آزادسازی گروگان های ایران که گفته می شود از اعضای سپاه پاسداران هستند، پیدا کنند. سه نفر از این گروگان ها کشته شده اند و جان دیگران نیز در خطر است. در تهران گفته می شود: “مسئول جان این افراد آمریکایی ها هستند که از شورشیان حمایت می کنند.” ایرانی ها قرار است یک کنفرانس غیر رسمی در مورد سوریه برگزار کنند و هفته آینده در سازمان کنفرانس اسلامی، نیز مسئله سوریه مطرح خواهد شد.
چه چیزی اسد را به ایران مربوط کرده است؟ تابستان سال گذشته، زمانی که شورش ها آغاز شد، وی پول زیادی که از سوی کشور های حاشیه خلیج فارس برای شکستن اتحادش با ایران پیشنهاد شده بود، رد کرد. علاوه بر دلایل تاکتیکی و استراتژیک، دلیل اصلی بر می گردد به دهه هفتاد زمانی که آیت الله های ایرانی تبار مثل امام موسی صدر اعلام کردند که علوی ها یکی از شاخه های شیعه هستند: این اولین بار بود که یک فرقه که سنی ها معتقد هستند از دین منحرف شده اند، در سطح سیاسی مشروعیت پیدا می کرد. علاوه بر دیواری که کاشیکاری های سفارت ایران بوسیله آن از سوریه حمایت می کند، به نظر می رسد که فاجعه ای که دیروز در سوریه اتفاق افتاده نیز به دست فراموشی سپرده شده بود. در مرکز پایتخت میزان امنیت در حدی نبود که از یک کشوری که دستخوش شورش شده است، انتظار می رود: در مقابل وزارت اطلاعات، هیچ نیروی امنیتی مسلحی نیایستاده بود و حتی بدون نشان دادن مدرک می شد داخل شد.
اما این فقط ظاهر قضیه است. خیابان های شهر خالی است: این ماه رمضان، پر از تنش بود. هدی، دختر فلسطینی که در سوریه زندگی می کند، می گوید: “از ترس موشک ها و انفجار هفت شب است که چشم بر هم نگذاشته ام.”
نزدیک به 500 هزار فلسطینی در سوریه زندگی می کنند که سه نسل است به آنجا پناهنده شده اند: هدی اردنی است اما کارت شناسایی اش مهر فلسطینی دارد، فلسطین کشوری است که به رسمیت شناخته نشده است و ممکن است بزودی سوریه هم جزو کشور هایی بشود که رسمیت شان را از آن ها بگیرد.
ایل سوله 24 اوره، 12 اوت