حمید احدی
گزارش های منتشر شده درباره وضعیت زیست محیطی بحرخزر نشان می دهد، ادامه بلاتکلیفی وضعیت حقوقی این دریاچه که به دلیل سیاست سلطه جویانه روسیه و سکوت جمهوری اسلامی حکمفرما شده، مسابقه ای از آلوده سازی بر این منطقه حساس تحمیل کرده است. کارشناسان هشدار می دهند در نتیجه این وضعیت، یک فاجعه بزرگ زیست محیطی قابل پیش بینی است که به علت سیاست خارجی دولت احمدی نژاد و تنها ماندن این دولت با روسیه در نتیجه بزرگ نمائی نقش روسیه در مناسبات جهانی، هیچ واکنشی از سوی ایران رخ نمی دهد.
کارشناسان معتقدند در سه سال گذشته به اندازه ای بر وضعیت بحرخزر و میزان الودگی اش افزوده شده که گمان می رود سرنوشتی مانند دریاچه اورال، دومین دریاچه بزرگ دنیا محتمل باشد، منطقه ای که در آخرین سال های شوروی سابق رو به نابودی کامل رفت زمین پاک شد.
آن چه نگرانی ها درباره اینده بحرخزر را تبدیل به یک وحشت سیاسی کرده است آن جاست که علیرغم سردی و بی اعتنائی مسکو، دولت احمدی نژاد، به بهانه لزوم حفظ رای روسیه، در همه زمینه ها برابر خواست های مسکو ساکت می ماند. در ماه گذشته در همین راستا، علاوه بر واگذاشتن ناوگان هوائی کشور به صنایع نامطمئن هوائی آن کشور و اتصال راه آهن ایران به خطوط غیراستاندارد ریلی، واکنش های تهران در برابر تحمیلات کشور کوچکی مانند جمهوری آذربایجان بسیاری را به واکنش واداشته است.
دولت احمدی نژاد در حالی که فعالان آذری ایرانی را زیر شدیدترین فشارها گذاشته و از دستگیری و آزار آنان به هر بهانه خودداری نمی کند، در مقابل واکنشی نسبت به اعمال تند باکو علیه ایرانی ها نشان نمی دهد، تبلیغات شبانه روزی تلویزیون های آن کشور که در سراسر استان های شمالی و غربی قابل دسترسی است فقط گاهی با اعلامیه های بی خاصیت سفارت جمهوری اسلامی در باکو روبرو می شود و هفته گذشته در یک حرکت تبلیغاتی عده ای از قاچاقچیان و مجرمان زندان های دولت باکو، به این عنوان ایرانی به تهران برگشت داده شدند.
روسیه که از جهت امتیازات خاص خود را وارث شوروی خوانده و از همین رو گشت زنی نظامی و حفظ امنیت بحرخزر را متعلق به خود می داند در همین حال در مورد تعهدات شوروی سابق خود را متعهد نشان نمی دهد.
میزان آلودگی ها
ورود سالانه بیش از یک میلیارد و۱۰۰ میلیون مترمکعب فاضلاب از طریق رودخانه ها و هدایت میلیون ها تن آلاینده های صنعتی، شیمیاییو میکروبی ازطریق فاضلابهای کارخانجات صنعتی و شهری به آب دریای خزر، هچنین هدایت سموم کشاورزی ، و وجود چندین نهر و رودخانه آلوده ساماندهی نشده که بخشی از آن هم از سوی ایران به خزر می ریزد، زمانی نگران کننده تر به نظر می رسد که با هیاهوی کارتل های نفتی برای اکتشاف و استخراج غیراستاندارد سفره های نفتی در آبهای ساحلی “تنکیز” قزاقستان و باکو همزمان می شود. رسوب آلاینده های شیمیایی و نفتی این عملیات به خزر در سال های گذشته این کهن دریاچه را به دلیل بسته بودن محیط آن به یک منبع بزرگ آلودگی بدل کرده که باعث کاهش شدید اکسیژن آب و در نتیجه تلف شدن بسیاری از آبزیان آن شده است.
آن چه دهان دولت ایران را در اعتراض به رفتار غیراستاندار جمهوری های همسایه خزر می بندند عکس ها و تصاویر ماهواره ای است که آنان از وضعیت سواحل ایران ارائه می دهند. تصاویری که نشان می دهد افزایش صدور بی برنامه مجوز ساخت و سازهای بی رویه در حریم رودخانه ها و دریا توسط ارگانهای نظامی و دولتی به صورت گسترده و یک جانبه گرایی در این ساخت و سازها بدون توجه به هشدارهای محیط زیستی، در این چند سال آلودگی خزر را به نقطه نگران کننده ای رسانده است.
تصاویر نشان می دهد در همه اطراف خزر – از جمله ایران - برداشت هزاران تن شن و ماسه از رودخانه ها و بسترهای طبیعی این دریا همچنان ادامه دارد.
انهدام نسل ها
از طرف دیگر بسیاری گونه های کمیاب و نایاب دریای خزر به سمت نابودی کامل سوق داده شده اند که از این نمونه ها می توان به نابودی نسل ماهیان خاویاری ایران اشاره کرد. از جمله دلایل این موضوع، از تلخی آب و کمبود اکسیژن در رودخانه ها به ویژه در غرب مازندران باید نام برد که برخی از ماهیان نظیر ماهی آزاد و سفید را در معرض انقراض کامل قرار داده تا جائی که روسیه اعلام داشته است که از صید خاویار جلوگیری خواهد کرد تا مانع از انقراض ماهی ها و انهدام صنعت خاویار شود.
وجود گونه “شانه دارمهاجم” نیز به علت عدم نظارت بر عملیات آب توازن کشتی های نفتکش به دریای خزر خود تبدیل به یک معظل اساسی شده است به طوری که اکوسیستم این دریا را به تنهایی به نابودی کشیده و در سالهای گذشته میزان صید سالانه ماهی کیلکا در خزر را از ۹۵ هزار به ۱۸ تا ۱۹ هزار تن کاهش داده است.
کارشناسان و دانشجویانی که در نوروز به نظارت بر وضعیت شمال کشور مشغول بوده اند گزارش می کنند که بزودی سازمانهای بین المللی متوجه وضعیت خطرناک غرب مازندران خواهند شد که بروز بیماریهایی عفونی، روده ای، التور، هپاتیت و حصبه در این مناطق وجود دارد.
این کارشناسان و ناظران با ارائه مستندات نشان داده اند که بالا بودن سطح آبهای زیر زمینی منطقه نیز که سبب شده فاضلابهای اطراف بحرخزر به صورت کاملا مستقیم وارد این منطقه شوند، سبب شده مصرف آبزیان توسط انسان، باعث بیماریهای ژنتیکی در آینده ای نزدیک شود. بیماریهای ژنتیکی در صد سال اخیر از هزار نوع به شش هزار نوع افزایش یافته است و ورود مواد شیمیایی شامل شوینده ها و رهاسازی آن به آب ها، حساسیت های پوستی و عارضه های دیگر را نیز در پی آورده است.
در کنار اینها نمی توان از کنار ورود کشتیهای نفتی و تجاری به بنادر شمالی کشوربه ویژه در بندرانزلی به سادگی گذر کرد که در تشدید میزان آلودگی دریای خزر و به نابودی کشیدن اکوسیستم آن نقش مهمی داشته است.