نازلی♦ شعر ایران

نویسنده
بهار ایرانی

siminbehbahanib.jpg

نازلی صفحه تازه ایست که نام خود را از شاهزاده شعر معاصر ایران بر گرفته است:” نازلی سخن نگفت”. در این صفحه شعر های تازه شاعران ایرانی را می خوانید. آغاز گر سیمین بهبهانی است.

با درودی به هما

برای دویدن ِ ناصر زرافشان

و دیگر آزادگان

شکست قفس

سیمین بهبهانی

 

بس نسنجیده که گویند:

“درین خطّۀ ویران

پا به زنجیر ِ اسارت

چه برآید ز اسیران؟”

“پا به زنجیر ِ اسارت…” هنر آن است دویدن

ورنه، چالاک دَوَد گوی به میدان ِ امیران

ای بسا مرد ِ به زندان که چو خورشید ِ زرافشان

از سر ِ مضحکه خندیدن برین معرکه گیران

دور ِ زندان به سرآمد به سرافرازی و رادی

قفسی بود که بشکست به سر پنجۀ شیران

بند از پای گسستند به دندان، نه به خنجر

نکته این است و نویسند به تاریخ دیبران.

ای جوان! قول ِ رجزخوان نفریبد به گزافت

جنگ را ساخته خواهند خردباخته پیران

میوه را چیده و بلعیده و با “حق ِ مسلّم”

“هسته” دارند طلب خیل وکیلان و وزیران!

جنگجو عربده جویی است به تلبیس مُلّبس

جان فدای دل چون آینۀ صلح پذیران

بس کنم قصه که سبزای چمن سرخ شد از گل

ننگ باشد که ز خون لکه شود دامن ایران

3 فروردین 1386