یک روز ناظر انتخاباتی
ایتالو کالوینو، نویسنده بزرگ ایتالیایی، رمان “یک روز ناظر انتخاباتی” را، که ترجمه فارسی آن در هفته اخیر منتشر شد، در سال ۱۹۶۰ و بر اساس تجربههای شخصی خود به عنوان ناظر انتخابات در یکی از مذهبیترین مناطق ایتالیا نوشت.
کالوینو در این رمان نیز تلفیقی استادانه از واقعیت و خیال را در قالب تکنیکهای بدیع روایتگری و بافتی جذاب و پرکشش به دست داده و از منظر یک ناظر انتخاباتی، فضا، آدمها، مناسبات انسانی، بافت قدرتهای آشکار و پنهان سیاسی، مذهبی و اقتصادی و روند انتخابات را با طنزی متعالی و نگاهی تیز تصویر میکند.
ایتالو کالوینو را از منظر خلق ساختارهای سنجیده و استادانه پرداخته شده، تخیل خلاق، ابداع فرمها و تکنیکهای تازه و نو در روایت و خلق فضا و شخصیت، تلفیق خلاقانه واقعیت و تخیل در بستر روایتی که در مرز وهم و خیال، کشش و جذابیت را با منبتکاری تکنیکی استادی چیرهدست در هم میآمیزد، نگاه تیز و نقادی که تا ژرفای پدیدهها، رخدادها و آدمها نفوذ کرده و با آشنا زدایی از حضور پذیرفته و بدیهی شده، تردید و پرسش بر میانگیزد، طنزی که مضحکه جدیت عاریتی را برملا میکند و نیز از منظر تأثیر بر ادبیات معاصر جهان با غولی چون بورخس مقایسه میکنند.
ایتالو کالوینو برای کتابخوانان ایرانی نیز نامی آشنا است و بسیاری از آثار او از جمله اگر شبی از شبهای زمستان مسافری، بارون درختنشین، ویکنت شقه شده، مورچه آرژانتینی، چه کسی در دریا مین کاشت؟، شاه گوش میکند، شوالیه ناموجود، کلاغ آخر از همه میرسد، قارچها در شهر، سوداگری در ساخت و ساز، ابر آلودگی، امضا کالوینو، کمدیهای کیهانی و چرا باید کلاسیکها را خواند؟ به فارسی ترجمه و منتشر شدهاند. رمان “یک روز ناظر انتخاباتی” را مژگان مهرگان به فارسی ترجمه کرده است.
ایتالو کالوینو در اکتبر ۱۹۲۳ در کوبا چشم به جهان گشود و تا ۵ سالگی در این کشور زیست و پس از آن همراه با پدر و مادر گیاهشناس خود به ایتالیا رفت.
کالوینو در سال ۱۹۴۳ به مبارزه مسلحانه چریکی و پارتیزانی در نهضت مقاومت ایتالیا علیه استبداد فاشیستی و در همین سالها به انگیزه عدالتخواهی و شور و شور تغییر جهان ناانسانی، به حزب کمونیست ایتالیا پیوست.
کالوینو پایاننامه دانشگاهی خود را در ادبیات در سال ۱۹۴۱ درباره جوزف کنراد نوشت و در همین سال به تحریریه روزنامه لونیتا، از نشریات حزب کمونیست ایتالیا پیوست. رمان راه لانه عنکبوت، درباره نهضت مقاومت، جایزهٔ ریچنه را در سال ۱۹۴۱ برای کالوینو به ارمغان آورد.
کالوینو در سال ۱۹۵۰ به اتحاد جماهیر شوروی سفر کرد که در آن روزگار قبله چپ سنتی بود. یادداشتهای سفر او به این دیار در روزنامه لونیتا چاپ شد.
تا سال ۱۹۷۵ چند رمان مهم خود از جمله سه گانه: ویکنت شقه شده، شوالیه ناموجود و بارون درخت نشین و کتاب مورچه آرژانتینی را منتشر کرد و در این سال، چون بسیاری از روشنفکران اروپا، با حفظ گرایش چپ و موضع نفی و نقد، از حزب کمونیست کناره گرفت.
یکی دو سال بعد کالوینو به آمریکا سفر کرد و حدود ۶ ماه در این دیار زیست و در دهه ۶۰ در سفری به هاوانا، مرکز کوبا، با ایستر جودیت سینگر، که در سفر آمریکا با او آشنا شد بود، ازدواج کرد.
کالوینو در سفر به کوبا با ارنستو چه گوارا، انقلابی بزرگی که به اسطوره چپ نو بدل شد نیز دیدار کرد.
کاولینو در بازگشت به ایتالیا در دهه ۶۰ نشریه ادبی منابو را منتشر و آثاری چون مارکو والدو، کمدیهای کیهانی، کاخ سرنوشتهای متقاطع و شهرهای نامریی را نوشت.
در همین دهه در سفر به پاریس با رولان بارت، از بزرگترین و بانفوذترین نظریهپردازان ادبی آن روزگار دوست شد و در دهه هفتاد برخی از بهترین آثار خود از جمله رمان “اگر شبی از شبهای زمستان مسافری” را نوشت که آن را یکی از شاهکارهای بزرگ نیمه دوم قرن بیستم ارزیابی میکنند.