مردم همه می جهنمیدند

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

یعنی آدم هی یادش می آید به آن رخسار زنی که بر سر در کاروانسرایی با گچ کشیده بودند و از حضور آن زن بر آن سردر درهای بهشت بسته می شد و مردم همه می جهنمیدند. ولی همین که ائمه جمعه تهران تصمیم بگیرند که درهای جهنم را به روی این ملت شهیدپرور ببندند خودش خیلی مهم است و حلال مشکلات فراوان. گاهی اوقات اصلا مهم نیست که مردم به بهشت بروند، همین که مردم به جهنم نروند مشکل حل است. بالاخره چه خواجه علی چه علی خواجه. پس لطفا به سئوالات زیر لزومی ندارد پاسخ بدهید. اصلا هر کاری دوست دارید بکنید.

 

سئوال یک: سردار جزایری گفت “در صورت رفتار احمقانه آمریکا، قدرت واقعی ایران را به آنها نشان می دهیم.” اصولا جمهوری اسلامی بطور عادی قدرتش را نشان آمریکا نمی دهد؟

گزینه اول: برای اینکه دوست دارم آمریکایی ها رفتار احمقانه بکنند

گزینه دوم: برای اینکه ندارد آمریکایی ها رفتار عاقلانه نشان بدهند

گزینه سوم: برای اینکه گرایشات مازوخیستی دارد

گزینه چهارم: برای اینکه این جوری حالش بیشتر است.

گزینه پنجم: کلا یک کمی خشونت جذاب تر است.

 

سئوال دو: غرضی گفته است “برای انتخابات مجلس نامزد می شوم.” برای چی این کار را می کند؟

گزینه اول: برای اینکه مردم کشور نیاز به تفریح دارند.

گزینه دوم: برای اینکه انتخابات از حالت خشک خارج شده و به حالت خیس داخل شود.

گزینه سوم: برای اینکه دوست دارد در شرایط بحران سیاسی مردم شادمانی شان را از دست ندهند.

گزینه چهارم: هویجوری

گزینه پنجم: قبول کنید دفعه قبل خیلی خوش گذشت، آدم باید به تجربیات قشنگ گذشته احترام بگذارند.

 

سئوال سه: صدیقی امام جمعه عبور موقت تهران گفت “باید درب جهنم را به روی مردم ببندیم.” از چه طریقی این کار را باید بکنند؟

گزینه اول: از طریق تعطیل صدا و سیما و نمازجمعه

گزینه دوم: از طریق تغییر حکومت جمهوری اسلامی و ایجاد یک حکومت قابل فهم

گزینه سوم: کل روحانیون را سلکت آل کنید و دکمه دیلیت را فشار دهید.

گزینه چهارم: به مردم گفته شود که احمد خاتمی به جهنم می رود، مردم دیگر گناه نمی کنند و به جهنم نمی روند.

گزینه معکوس: تا حالا درهای جهنم دست ائمه جمعه بود و دوست داشتند مشتری نپرد.

 

سئوال چهار: سردار سعید قاسمی گفت “ در ایران فقط یک نفر هست که دستور می دهد.” به چنین حکومتی چه گفته می شود و اشکالش چیست؟

گزینه اول: حکومت دموکراتیک و اشکالش این است که معمولا همه اسم گذاری های ما غلط است.

گزینه دوم: دیکتاتوری فردی و اشکالش این است که یک نفر خیلی کم است.

گزینه سوم: جمهوری اسلامی و اشکالش این است که قرار است فقط یک نفر دستور بدهد، ولی آن یک نفر بیست سال است نمی داند باید چه تصمیمی بگیرد و جرات تصمیم گیری در مورد هیچ چیز را ندارد.

گزینه چهارم: جمهوری، ولی اشکالش این است که هیچ چیزش شبیه جمهوری نیست.

 

سئوال پنج: نشریه فیگاروی فرانسه گفته “خامنه ای فقط دو سال دیگر زنده است.” الآن باید چکار کنیم؟

گزینه اول: خونسردی مان را حفظ کنیم و به بدترین حالت فکر کنیم که انگار تا پنج سال دیگر هم انگار ممکن است زنده باشد.

گزینه دوم: بالاخره ما هم خدایی داریم.

گزینه سوم: بالاخره بدبختی آدم هم تمام می شود.

گزینه چهارم: البته خطر پیشرفت های پزشکی هم هست.

 

سئوال شش: علی مطهری با اشاره به ممنوع التصویر شدن خاتمی گفت چنین خفقانی در زمان شاه هم نبود. اصولا خفقانی که در زمان شاه بود چه نوع خفقانی بود؟

 گزینه اول: همه درباره همه چیز حرف می زدند غیر از سیاست.

گزینه دوم: الآن همه درباره هیچ چیز حرف نمی زنند بخصوص سیاست.

گزینه سوم: در گذشته مخالفان سیاسی حق حرف زدند نداشتند.

گزینه چهارم: الآن نه مخالفان سیاسی حق حرف زدن دارند و نه مقامات قبلی و فعلی حکومت.

گزینه نامحسوس: بزرگترین خفقانی که در زمان شاه وجود داشت این است که به دلیل خفقانی که در ۳۵ سال گذشته وجود داشته کسی یادش نیست که در آن زمان اصولا کی چی کاره بود.