۴ سال پس از بسته شدن سفارت بریتانیا در تهران، روز ۲۳ اوت ۲۰۱۵ این سفارت در سطح کاردار مقیم، طی تشریفات رسمی و با حضور فلیپ هامون وزیر خارجه این کشور افتتاح شد. در این خصوص ملاحظاتی چند در خور تامل است که ذیلا اشاره می شود:
یکم: طی ۸ سال دولت احمدی نژاد هیچ یک از وزرای بریتانیا از جمله وزیر خارجه این کشور دیداری از ایران نداشت. به این ترتیب آخرین وزیر خارجه بریتانیا در اواسط دولت دوم خاتمی و اینک تازه ترین وزیر خارجه بریتانیا در اواسط دولت اول روحانی از ایران دیدار داشته اند. پر واضح است که سیاست خارجی روحانی را می توان در راستای سیاست تنش زدایی دولت خاتمی ارزیابی کرد.
دوم: فلیپ هامون بازگشایی سفارت کشورش در تهران را مرهون رویکرد دولت ایران در برنامه هسته ای دانست. این بدان معناست که احتمال توسعه روابط به سطح سفیر نیز دور از انتظار نیست.
سوم: در ۶ آذر ۹۰مجلس شورای اسلامی طی دستور العملی، وزارت خارجه را به کاهش سطح روابط با لندن ملزم کرده بود. تجدید نظر در این خصوص باید به تشخیص وزارت خارجه باشد. با رویکردی که دولت روحانی در سیاست خارجه برگزیده، دور از انتظار نیست ارتقا سطح روابط با لندن در سطح سفیر در برنامه کار دولت روحانی باشد. آنچه مهم است این که نمی توان باور داشت چنین لایحه ای در مجلس کنونی از تصویب اکثریت نمایندگانی بگذرد که رویکرد مخالفی با برنامه های روحانی دارند.
چهارم: نخستین تجدید نظر برای عادی سازی روابط با لندن، نه در دولت روحانی که در اواخر دولت احمدی نژاد گرفته شده بود. علی اکبر صالحی، وزیر خارجه ایران، طی مصاحبه ای با سایت مشرق نیوز (10 فرورین 92) اعلام داشته که «ما بارها به انگلیس گفته ایم که می تواند کاردارشان بیاید و کارهایش را شروع کند.»اما مهم این است که این درخواست دولت احمدی نژاد به هیچ وجه با واکنش مثبت لندن مواجه نشد.
پنجم: در کمتر از ۴ ماه از استقرار دولت روحانی، شاهد بودیم که برای اولین بار در طول عمر جمهوری اسلامی، نخست وزیر بریتانیا با رییس جمهور ایران در نیورک دیدار کرد. این اقبال لندن در پی آن بود که دولت روحانی علایم مثبتی برای حل پرونده هسته ای با غرب داده بود. از همان هنگام می شد انتظار داشت سفارت بریتانیا در تهران و سفارت ایران در لندن بازگشایی شوند.
ششم: نخستین فعل و انفعالات برای عادی سازی روابط تهران- لندن که اینک به بازگشایی سفارت بریتانیا در تهران منتهی شده در حالی رخ داد که آیت الله خامنه ای در نخستین موضعگیری خود در هفته اول بعد انتخابات ۸۸، “انگلیس خبیث” را عامل پشت پرده فتنه ۸۸ دانست. از آن زمان تاکنون، وی هرگز از موضع خود عدول نکرده است.
دستگاه سندسازی جمهوری اسلامی که به دنبال متهم خارجی می گشت تا سخنان رهبر را مدلل کند در همان آغازین روزهای اعتراضات، ۹ تن از کادر دیپلماتیک سفارت بریتانیا از جمله حسین رسام را دستگیر کرد. از آنجایی که وی تابعیت ایرانی داشت، قربانی خوبی برای القاء دست داشتن سفارت بریتانیا در اعتراضات به شمار می رفت.
انتشار کتاب “نقش انگلیس در فتنه ۸۸” توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی و ساخت فیلم “قلاده های طلا” با موضوعیت دست داشتن امریکا و انگلیس و اسرائیل در راه اندازی جنبش سبز از دیگر اقدامات مستندسازی برای اثبات گفته آیت الله خامنه ای بود.
زهره الهیان نماینده مجلس نیز گفته بود: “عناصر اصلی فتنه با سفارت انگلیس رفت وآمد داشتند و این سفارتخانه اتاق جنگی علیه ما بود که ۲۴ ساعته فعالیت میکرد و عناصر آن نقش میدانی برای ایجاد آشوب در کشور ما داشتند.”
با این حساب، پرسش این است که اگر لندن چنین عمل مجرمانه ای را به منظور دخالت در امور داخلی ایران انجام داده و هرگز از کرده خود ابراز ندامت نکرده چرا جمهوری اسلامی حاضر به تجدید رابطه با لندن شده است؟ آیا تهران بیم آن ندارد که لندن دوباره براندازی نظام جمهوری اسلامی را در دستور کار خود قرار دهد؟
پاسخ یا این است که آن ادعای رهبر از اساس دروغ بود یا اگر درست بود، رویکرد مثبت دولت روحانی برای عادی سازی با لندن برخلاف میل رهبر است. از قضا اگر چنین گزینه را بپذیریم، این به معنای شکاف بین رهبر و رییس جمهور و به معنی بروز “حاکمیت دوگانه” در جمهوری اسلامی است.
هفتم: دروغِ دست داشتن لندن در راه اندازی جنبش سبز را می توان در سخنان جک استراو در دیدارش از تهران در ژانویه ۲۰۱۴ یافت. او گفته بود: “به صراحت میگویم انگلیس در امور داخلی ایران سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) دخالت نکرد…صادقانه میگویم شما «قدرتی» را برای دیپلماتهای انگلیسی فرض کردهاید که هرگز در این سطح نیستند…[ریشه] آنچه را در سال ۲۰۰۹ در ایران اتفاق افتاد، باید در «داخل» ایران جستجو کرد.”
هشتم: نقش لندن در تشدید تحریم های علیه برنامه هسته ای ایران در اتحادیه اروپا و سازمان ملل بر کسی پوشیده نیست. در واقع یورش به سفارت انگلیس در تهران در آذر ۹۰ به دنبال پیشنهاد انگلیس برای تحریم بانک مرکزی ایران انجام شد که با اجرایی شدن این پیشنهاد، گلوگاه مبادلات بانکی ایران با کلیه کشورهای جهان، با تنگنای بی سابقه ای مواجه شد. بازگشایی سفارت بریتانیا در حالی صورت می گیرد که جمهوری اسلامی با قبول توافق هسته ای پذیرفت برونرفتی از این تنگنای اقتصادی وجود ندارد.
نهم: کاهش یا حتی قطع روابط سیاسی بین کشورها، حادثه غریبی در جهان سیاست نیست. اما، قطع روابط تهران- لندن که ۴ سال پیش و برای سومین بار در طول عمر جمهوری اسلامی رقم خورد در پی آن بود که در سی و سومین سال عمر نظام جمهوری اسلامی برای چندمین بار سفارت یک کشور خارجی دستخوش یورش قرار گرفت. فضاحت بار اینکه در حمله به ساختمان سفارت بریتانیا در تهران، ساختمان مسکونی دیپلمات های بریتانیایی (محل اسکان خانواده آنان) نیز دستخوش یورش افراد مهاجم قرار گرفت. چنین فضاحتی در جمهوری اسلامی در حالی انجام شد که نقض مصونیت دیپلماتیک اماکن دیپلماتیک در روز روشن و در برابر پلیس پایتخت اتفاق افتاد که به گواه تصاویر، از هر اقدام بازدارنده دست کشیده بود.
درخبط آمیز بودن حمله به سفارت انگلیس، این خاطره از زبان صالحی شنیدنی است که گفت: “انصافا اتفاق سنگینی بود…من آن موقع جده بودم که راجع به مسئله سوریه مذاکراتی انجام بدهم. اتفاقا یکی از مواردی که بحث بود این بود که سفارتخانه ها در سوریه امنیت ندارند و مورد حمله گروه های مختلف قرار گرفته اند. من در آن جلسه داشتم از سوریه دفاع می کردم که یک دفعه به من خبر دادند که چنین اتفاقی در تهران افتاده. خب من آنجا خیلی آشفته شدم.”
دهم: در عامدانه بودن یورش به یک سفارت خانه دارای مصونیت دیپلماتیک، همین بس که چند تن از یورشگران به سفارت بریتانیا دستگیر ولی در کمتر از شش ساعت آزاد شدند. این افراد به هیچ وجه تاکنون به دلیل اقدام خرابکارانه خود، تحت تعقیب قضایی قرار نگرفته اند. این در حالی است که این اقدام آنان، نه تنها نقض مصونیت دیپلماتیک کنوانسیون هایی است که تهران پذیرفته بلکه وارد آوردن خسارت مالی هنگفتی است که هرگز مقامات وزارتخارجه پرده از میزان خسارت هنگفتی که پرداخت کرده اند، برنداشته اند.
یازدهم: تجدید رابطه ای که اینک با بازگشایی سفارت بریتانیا در تهران شاهدیم در حالی است که لندن همچنان نگرانی های امنیتی از تکرار حادثه مشابه داشته و دارد. مجید تخت روانچی (معاون وزیر خارجه) در اثناء مذاکرات برای عادی سازی روابط گفته بود که تهران حاضر است بابت یورش به سفارت بریتانیا خسارت پرداخت کند ولی حاضر به عذرخواهی نیست. امتناع از عذرخواهی خود گواهی است که نگرانی امنیتی بریتانیا، نگرانی بی موردی نیست. اساساً چه تضمینی در کار است این حادثه بار دیگر تکرار نشود؟
دوازدهم: به شرحی که گفته شد نقض عامدانه مصونیت اماکن دیپلماتیک منتهی به قطع رابطه لندن-ـ تهران شد. گفتنی است که اندکی بعد دولت کانادا در اقدامی یکجانبه به دلایلی عدیده از جمله نگرانی از جان دیپلمات های خود با تهران قطع رابطه کرد که تاکنون ادامه دارد.