اوایل بهمن ماه گذشته کانون نویسندگان ایران، طی اطلاعیهای از اینکه اجازه تشکیل جلسات ماهیانه و «جمع مشورتی» خود را نیافته است، انتقاد کرد. در بیانیه کانون نویسندگان آمده بود: “هنوز جوهر گزارشها و عکسهایی که روزنامهها از دیدار رسمی رییس قوه مجریه با شماری از نویسندگان و هنرمندان چاپ کرده بودند، خشک نشده بود، هنوز صداهایی به باورخوش، بشارت امیدواری از آن جلسه را میپراکندند که خبر رسید بار دیگر ماموران امنیتی از برگزاری جلسهی ماهانهی جمع مشورتی کانون نویسندگان ایران جلوگیری کردهاند.” در بیانیه مزبور تاکید شده بود: “ اگر نگاه خود را از زرق و برق مجالس دولتی و لبخندها و مجامله پیرامون آزادی و هنر برگیریم و به دنیای واقعی نظر بیندازیم، در آن هیچ تشکل مستقلی که آزادانه فعالیت کند، نمیبینیم. همه تارانده شدهاند و موسسان و فعالانش یا در زندانند یا ناچار به سکوت شدهاند؛ دستگاه سانسور همچنان فعالانه به کار خود مشغول است و آزادی بیان هنوز گوهری نایاب.”
کنایه کانون نویسندگان به دیدار رئیسجمهور ایران با گروهی از هنرمندان و نویسندگان بود که در آن دیدار گفته بود: “هنر و آزادی رابطه مستقیم دارند. در غیر فضای آزاد، هنر واقعی خلق نخواهد شد. در بخش هنر نمیتوانیم با دستور هنر را بیافرینیم و خلق کنیم. هر گونه فضای امنیتی میتواند جوانه هنر را بخشکاند، به تعبیر اقبال، گفت هرگاه خشک مغزی کوته نظر زمام امور را در دست گرفت، هنر مجال بروز نیافت.”
چند روز بعد سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی وزارت ارشاد درباره احتمال فعالیت مجدد کانون نویسندگان ایران در دوره دولت یازدهم، به خبرگزاری ایسنا گفت: “کانون نویسندگان یک بحث تاریخی دارد که این بحث تاریخی اگرچه در دورهای از تاریخ سیاسی کشور اهمیت داشته است، اما با توجه به اینکه امروز برخی از اعضای آن یا از دنیا رفتهاند و یا در شرایطی هستند که دیگر حال و حوصله فعالیت ندارند، بنابراین طبعا میتواند پوستاندازی کند که هم به نفع کانون باشد و هم به نفع نویسندگان آن.” او افزوده بود: “به نظر میرسد این صبغه تاریخی کانون که به نوعی به تاریخ پیوسته است، میتواند با همه فراز و نشیبش برای درس گرفتنها در حوزه ادبیات، سیاست و فرهنگ در جایی بماند، اما الآن با مجموعه رو به جلو و پرتپش نویسندگان جوان یا میانسال روبهرو هستیم که گرچه آن گذشته را دیده و خواندهاند، اما بالأخره دورهای است در گذشته و الآن نباید دوباره قاعده و نسبت آن با شرایط امروز مورد بحث قرار بگیرد. وگرنه اگر بنا باشد برخی نهادها همچنان در پوستههای گذشته خود بمانند و نوستالژیک به گذشته نگاه کنند، کارکردهای گذشته خود را از دست میدهند.”
سخنان معاون فرهنگی وزارت ارشاد واکنش تند کیهان را بهدنبال داشت. این روزنامه در یادداشتی با عنوان “اتاق جنگ منافقین پوستاندازی میکند؟!” سابقه کانون نویسندگان را چنین توصیف کرد: “کانون نویسندگان از ابتدای حرکت انقلابی مردم، موضعی مخالف حرکت اسلامی مردم اتخاذ کرد و به عنوان موتلف و همراه در کنار گروههای چپ ایستاد.” کیهان افزوده بود: “کانون نویسندگان به شدت از سازمان تروریستی منافقین و گروهکهای مارکسیستی افراطی حمایت میکرد همچنان که شماری از اعضای آن نقش پررنگی در دامن زدن به آشوبهای خیابانی و غائله گروهکها در مناطق مرزی داشتند. آنها همچنان که حامی سازمان منافقین و فدائیان خلق در انتخابات مجلس بودند، در هفتههای آخر قبل از ورود سازمان منافقین به فاز نظامی و تروریستی نیز از این سازمان جانبداری کردند.” نویسنده روزنامه کیهان سپس به سابقه فعالیتهای جدید این کانون پرداخته بود: “همین رفتارها موجب اعلام انحلال کانون شد تا اینکه عطاءالله مهاجرانی - وزیر ارشاد متواری دولت اصلاحات- در سال ۷۸ و به طور غیرقانونی اجازه فعالیت این گروهک شبه صنفی را داد.” روزنامه کیهان در پایان، پرسیده بود: “ اکنون سوال از معاون وزیر ارشاد این است که منظور از پوستاندازی کانون نویسندگان چیست و آیا قرار است ماجرای مسجد ضرار بازسازی شود؟! “
روزنامه کیهان چند روز بعد در خبری دیگر ابراز نگرانی کرد که “در ماههای اخیر فعالیت اعضای کانون نویسندگان در سایه حمایتها و پوششهای گسترده نشریات زنجیرهای تشدید شده است. کانونی که در زمان فعالیت خود به محل تجمع عناصر ضد انقلاب و ضد دین تبدیل شده بود.”
همچنین سایت صراط، وابسته به نهادهای امنیتی-نظامی در گزارشی با عنوان “ چراغ سبز برای احیای یک کانون حامی فتنه” به بررسی سوابق برخی نویسندگان عضو کانون، از جمله سیمین بهبهانی، فرزانه طاهری، حسین سناپور، علیاشرف درویشیان، محمد شمسلنگرودی و محمود دولتآبادی پرداخت و آنان را حامیان “فتنه ۱۳۸۸” نامید. برای نمونه در این گزارش آمده بود: “سیمین بهبهانی یکی از اعضای اصلی کانون که قبل از انتخابات اعلام کرده بود در اعتراض به حکومت، درانتخابات شرکت نخواهد کرد، در جریان حوادث پس از انتخابات به حمایت از آشوبگران و اغتشاشطلبان پرداخت و بیانیههایی را در این زمینه امضا و اقدام به سرودن شعر در حمایت از آنها نمود.” و “حسین سناپور، قبل از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، به شدت از موسوی حمایت میکرد و دولت دکتر احمدی نژاد را مورد تاخت و تاز قرار میداد.” و “محمدشمس لنگرودی، بعد از شکست میرحسین موسوی در انتخابات، حمایت خود را از او ادامه داد و پای چندین بیانیه را در حمایت از موسوی و محکوم کردن حکومت امضا کرد.” نویسنده این گزارش از احتمال فعال شدن کانون نویسندگان ابراز نگرانی کرده بود.
اظهارات معاون فرهنگی وزارت ارشاد، از طرف دیگر، واکنش کانون نویسندگان ایران را در پی داشت. کانون در بیانیهای که روز بیستو سوم بهمن ماه منتشر شد، تاکید کرد: “آن که باید “پوستاندازی” کند حاکمیت و از جمله وزارت ارشاد است و نه کانون نویسندگان ایران” در این بیانیه آمده بود: “در چند ماه گذشته و به موازات تلاطمی که در فضای سیاسی کشور دیده میشود، شاهد اظهارنظرهایی در زمینهی ضرورت آزادی اندیشه و بیان از سوی وزیر ارشاد و حتی رئیس جمهوری بودهایم، اظهارنظرهایی از این دست که “در وزارت ارشاد سانسور نباید وجود داشته باشد” یا “اندیشه اگر سرکوب شود، زیرزمینی خواهدشد” یا “هر انسانی حق دارد آزاداندیش باشد”. آیا این گونه تأکید بالاترین مقامهای حاکمیت بر ضرورت آزادی بیان، حتی در حد سخنگفتنِ صرف، بدین معنا نیست که آن که باید پوست بیندازد حاکمیت است و نه کانون نویسندگان ایران؟”
چند روز بعد، ناصر زرافشان، یکی از اعضای کانون نویسندگان ایران در گفتگو با رادیو فردا بر بیانیه کانون تاکید کرد. او گفت: “در زمینه «پوستاندازی» خدمتتان عرض کنم صحبتهایی که ظرف چندماهه اخیر در زمینه تغییر فضای سیاسی در ایران بوده، ظاهراً حکایت از پوستاندازی مجموعه حاکمه میکند. ظاهراً از زبان خود دستاندرکاران ساختار قدرت این جور بر میآید که به این ضرورت کمابیش پی بردهاند که خودشان نیازمند تغییر روشهایشان و به تعبیر آقای صالحی «پوستاندازی» هستند.” زرافشان همچنین خبر داد که کانون نویسندگان همچنان به فعالیت خود ادامه خواهد داد: “کانون فعالیت خودش را دارد. علیرغم بگیروببندها. علیرغم احضارهای اعضای هیئت دبیران و علیرغم ممانعتی که از تشکیل جلسه «جمع مشورتی» به کرات به عمل آمدهاست ولی جلسات هیئت دبیران تشکیل میشود و اتفاقاً این دوره طولانیترین دورهای است که در مقایسه با دو دوره قبل فعالیت کانون تداوم پیدا کرده. این در شرایطی است که البته از تشکیل جلسههای مجمع عمومی سالانه ما برای انتخاب هیئت دبیران ممانعت به عمل میآورند. آخرین باری که انتخابات صورت گرفته از طریق پست و اینترنت بود. ولی در هر صورت کانون، هست و علیرغم همه این داستانها و فشارها فعالیتش ادامه داشتهاست.”