درست در همان روزهایی که کمپین سیاه کردن عکس پروفایل فیسبوک در اعتراض به ضرب و جرح زندانیان سیاسی اوین، پیگیری میشد، کمپین دیگری هم از توییتر شروع شد و به فیسبوک و اینستاگرام رسید. نام این کمپین “ایران را باید دید” انتخاب شده که با هشتگ(hashtag) mustseeiran پیگیری میشود. این کمپین قرارست با انتشار فیلمها و عکسهایی از زیباییهای ایران خارجیها را به سفر به ایران ترغیب کند.
مبدع این کمپین علی عراقچی است، برادرزاده عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه. درباره او اطلاعات چندانی در دست نیست. او خود را دانشجوی دکترای رشته مدیریت دانشگاه ژنو و کارمند بخش آیتی دفتر سازمان ملل معرفی کرده است. او هنگام مذاکرات ژنو با توییتهایی از روند مذاکرات و بخصوص انتشار عکسهایی از حاشیه مراسم، کاربران زیادی را جلب کرد.
عراقچی روز ۲۸ فروردین ماه در توییتر خود نوشت: “#ایران یک کشور توریستی #تاریخی ست
یک هشتگ درست کردم: #MustSeeIran. لطفا جاهای توریستی شهرتون رو بگید توییت کنم”.
این دعوت در توییتر با استقبال مواجه شد و مبدع آن هم در پیامهای بعدی، از کاربران خواست تا به زبانهای مختلف عکسهای دیدنی ایران را شرح دهند تا به جذب توریست کمک شود.
او ضمن انتشار پیامهایی مانند “با رونق صنعت توریسم در #ایران، بخش خصوصی هم #سرمایهگذاری خواهد کرد، رستورانها با کیفیت تر خواهند شد و اشتغالزأیی می شود” از دولتمردان هم درخواست میکرد تا به این کمپین بپیوندند.
استقبال از این کمپین در همان دو روز اول بسیار زیاد بود و عراقچی نوشت که “نکتهای که منو خیلی #خوشحال میکنه اینه که خیلی از #خبرنگارها و فالوئرهای خارجی من دارن فیو و #ریتویت میکنن”.
ما موفق میشیم” همین طور هم بود و رسانهها و خبرنگاران داخلی و خارجی روی خوشی به کمپین نشان دادند. حتی اکانت توییتر خبرگزاریهایی مثل فارس و مهر و وبسایت مشرقنیوز از این هشتگ استفاده کردند.
روزنامه همشهری هم روز شنبه به این موضوع پرداخت و مطلب اصلی صفحه “زیست بوم” خود را به گزارش و مصاحبه با علی عراقچی اختصاص داد اما هیچ اشارهای به رابطه فامیلی مبدع کمپین با یکی از مقامات نکرد.
عراقچی در این مصاحبه عنوان کرده که کمپین مانند کودک اوست و او اجازه نخواهد داد هیچکس در هیچ نقطه از جهان این کمپین بزرگ را زیر سؤال ببرد. او معتقد بود که “صنعت گردشگری ایران واقعا توانایی جایگزینی به جای صنعت نفت را دارد و توسعه آن در ایران میتواند به بالا رفتن سطح زندگی ایرانیها و رفاه اجتماعی بینجامد.”
صفحه فیسبوکی این کمپین هم که از روز ۳۰ فروردین ایجاد شد، تا پایان روز دوشنبه، اول اردیبهشت نزدیک به پنج هزار لایک داشت. اما محتوای کمپین فقط به ارائه تصاویر زیباییهای طبیعی ایران منحصر نشد و به غذاهای ایرانی هم کشیده شد. حتی برخی با ارائه عکسهایی از دختران و پسران مدرن ایرانی از این هشت استفاده کردند؛ از جمله کلیپ “خوشحال” فارل ویلیامز، خواننده آمریکایی توسط تعدادی از جوانان ایرانی بازسازی و با این هشتگ ارائه شده است. در کلیپ اصلی مردم شهر در خیابانها و محل زندگی خود به رقص و شادی میپردازند. مسلمانان بریتانیا هم با الهام از این کلیپ، ویدئویی از رقص و شادی خود تهیه کرده بودند که با استقبال مواجه شد. اما نسخه ایرانی که میخواهد پیام شاد بودن مردم ایران را برساند، به دلیل محدودیتهای پوشش و ممنوعیت رقص در اماکن عمومی، بالای پشت بام و در داخل خانه فیلمبرداری شده است.
اکانت اینستاگرام منسوب به حسن روحانی، رییس جمهوری اسلامی ایران هم با استفاده از هشتگ این کمپین نوشت که “گردشگری پل ارتباطی درک متقابل فرهنگ هاست.آماده میزبانی از گردشگران هستیم” اما به جای عکسی از زیباییهای ایران از عکس حسن روحانی استفاده کرد.
عراقچی هم با استقبال از این عکس، این گونه واکنش نشان داد: “خوشحالم از اینکه صدای ما به گوش دولتمردان رسید. حمایت اینستاگرام دکتر #روحانی از این حرکت مردمی”
کمپینی با استفاده از ظرفیت فیلتر شده
در میان استقبالکنندگان پرشمار از کمپین «ایران را باید دید»، اقشار مختلفی از کاربران فضای مجازی وجود دارند؛ از سفیر هلند در ایران گرفته تا روزنامهنگاران صاحبنام در آمریکا. اما در برخی توییتها، اعتراضات و انتقاداتی از سوی تعدادی از کاربران عنوان شده که این حرکت را زیر سئوال برده و به عنوان مثال به همزمانی آن با حوادث بند ۳۵۰ زندان اوین اعتراض دارند. رابطه فامیلی مبدع این کمپین هم که یادآور اصطلاح “آقازاده” در فرهنگ فارسی است، مورد اشاره و انتقاد قرار گرفته است. در این میان بین کاربران بحثها و جدلهایی نیز درگرفت که عراقچی در واکنش به آنها توییت کرد: “لطفا به هموطنانی که با #MustSeeIran مخالفت میکنند بی احترامی نکنید. همهٔ ایرانیها دلشون میخواد به کشور مادریشون بازگردند”
با این حال همچنان شائبه دولتی و غیر مردمی بودن این کمپین مطرح میشد. کمپینی که خواسته یا ناخواسته همزمان با اتفاق کمسابقه هجوم به زندان و ضرب و جرح زندانیان، به فضای مجازی کاربران ایرانی سمت و سوی دیگری بخشید. این کمپین در صورت صحت فرض انتساب آن به مقامات دولتی و یا اتاقهای فکر طرفداران دولت، نمونه موفق یک کمپین با استفاده از ظرفیت شبکههای اجتماعی است که اکثر آنها در ایران فیلتر هستند. در حالی که کمپین “نه به یارانه نقدی” که از سوی مصطفی حسنی، طراح نماد موفق کلید در انتخابات راهاندازی شده بود با وجود حمایتهای دولتی شکست خورد و در فضای مجازی نیز بیشتر به خنده و شوخی گرفته شد. البته ماهیت آن کمپین به دلیل درخواست برای انصراف از یک سود مالی کاملا متفاوت بود اما شاید برای طرحهای آینده مبنایی قرار بیرد تا دولتمردان به فکر استفاده بیشتر از ظرفیت فضای مجازی باشند. هرچند وعدههای آنان در مورد رفع فیلتر و تسهیل حضور ایرانیان در شبکههای ارتباطی و اجتماعی هیچکدام محقق نشده است.