چگونه کنسرت برگزار کنیم؟

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

هفته قبل گروه موسیقی “لیان” که در شهر خودش بوشهر برنامه داشت، با تجمع امت حزب الله منجر به درگیری شد. برادران حزب الله هم نماز جماعت خواندند، اما پلیس آنها را متفرق کرد و سئانس دوم برنامه برگزار شد. کنسرت “سیروان خسروی” نیز دیروز قرار بود در بوشهر برگزار شود که این کنسرت هم لغو شد و تماشاگران دست از پا طولانی تر به آشیانه بازگشتند. و اکنون زمان پاسخ دادن به این سئوال است که یک گروهی موسیقی برای اجرای یک کنسرت در کشورهای مختلف جهان باید چکار کند؟

فرانسه: یک گروه تشکیل می شود، این گروه در یک سالن تمرین می کند، بچه ها شعر می گویند و موسیقی می سازند، بعد وقت سالن را می گیرند، بعد تبلیغات می کنند و از طریق اینترنت بلیت می فروشند، بعد با پلیس هماهنگ می کنند که پلیس و گارد ها مراقب باشد که در کنسرت فضای ناامنی ایجاد نشود، بعدش هم برنامه اجرا می شود و همه بعد از دو ساعت گوش دادن به موسیقی و ورجه وورجه کردن به افترپارتی می روند و تا نصفه های شب خوش می گذرانند و فردا روزازنو، روزی از نو.

امارات متحده عربی: هیچ گروهی تشکیل نمی شود و هیچ شعری هم انتخاب نمی شود، بلکه یک گروه از خارج، اعم از انگلیس و آمریکا و هند یا ایران و لبنان به آنجا می روند، ملت هم از طریق اینترنتی برنامه اجرا می کنند، موقع اجرای برنامه پلیس تعداد زیادی مترجم همراه خودش می آورد که برنامه را اداره کنند، چون احتمالا از ده هزار نفری که در کنسرت شرکت می‌کنند، ۹۷۰۰ نفرشان غیر محلی هستند و از همین تعداد حداقل شش هزار نفرشان ایرانی هستند که فقط برای همین کنسرت به امارات سفر کرده‌اند. علیرغم اینکه پلیس دم در کیف همه را کنترل کرده تا با خودشان مشروبات الکلی سنگین نبرند، ولی آن ۶۰۰۰ ایرانی حداقل هر چهارهزار بطری تکیلا و ودکا و ویسکی همراه شان برده و مست هم کرده اند و هر جا که راجر واترز می خواهد ترانه جدیدی اجرا کند، یکی دو تا از آن سیاه مست ها جیغ می زنند “ابی! ناز نفست.” یا فریاد می کشند: “نازی ناززززز کن”. بعد از پایان کنسرت همه به هتل برمی گردند و فردای آن روز راهی تهران می شوند.

آلمان: همه چیز مثل فرانسه اتفاق می افتد.

آمریکا: یک برگزار کننده موسیقی با آژانس شما تماس می گیرد و برنامه را از او می خرد، برگزار کننده یک شرکت را برای بیمه، یک شرکت را برای امنیت، یک شرکت را برای مسائل فنی و یک شرکت را برای دادن سرویس غذا و فروش سی دی، دی وی دی، تی شرت، خودکار مخصوص، ماگ گروه موسیقی، جاسوئیچی گروه و ده ها چیز دیگر استخدام می کنند و یک شرکت هم بلیت شما را برای شش ماه بعد می فروشد، در این فاصله آژانس شما دائم برایتان مصاحبه می گذارد، بعد هم ساعت شش روز قبل می روید سالن و تمرین می کنید و نور و صدا را چک می کنید و فردا نیم ساعت قبل از اجرا به سالن می روید و برنامه را اجرا می کنید. پس از اجرا یک ساعتی باید با لبخند و خونسردی با همگان عکس بگیرید و وقتی عکس گرفتید به افتر پارتی می روید و آب هویج می خورید، ولی مواظب باشید خالی نخورید، با بستنی بهتر است.

عربستان سعودی: هیچ اتفاقی نمی افتد، چون چنین کنسرتی در عربستان برگزار نمی شود.

سوئد: گروهی که می خواهند برنامه اجرا کنند اول باید سالن را بگیرند، بعد یک هفته ای طول می کشد تا آن سالن را بیمه کنند و برنامه را در مقابل احتمال آتش سوزی، احتمال وقوع زلزله، سیل و برخورد شهاب سنگ به محل کنسرت بیمه کنند، بعد باید با پلیس برای اجرای برنامه هماهنگ کنند. بعد باید خدمات رفاهی مثل فروش نوشیدنی، تی شرت، غذا و چیزهای مختلف دیگر بیمه کنند. و بعد به مدت سه ماه بلیت می فروشند و بعد از آن گروه موسیقی روز قبل از انگلیس یا تهران یا لبنان یا آمریکا به سوئد می رود و برنامه اش را اجرا می کند، مردم هم در کنسرت شرکت می کنند و خوش می گذرد. بعد هم افترپارتی برگزار می کنند و سالم به خانه های شان برمی گردند.

ایران: در ایران برای اجرای کنسرت چند کار باید صورت بگیرد. یعنی در واقع از ده خوان باید رد بشوند تا کنسرت بگذارند:

خوان اول: قبل از برگزاری کنسرت باید گروهی وجود داشته باشد، برای همین قبل از هرچیز یک گروه باید تشکیل شود، این گروه ممکن است در عرض یک هفته تا یک ماه تشکیل شود، و احتمالا بعد از بیست روز اعضای آن برسر چیزهای مختلف با هم درگیر می شوند و از هم جدا می شوند. و اگر جدا نشدند و توانستند بمانند و در همان ماه اول و دوم دو سه نفرشان از ایران مهاجرت نکردند، گروه وارد خوان دوم می شود.

خوان دوم: در این مرحله گروه باید شعر انتخاب کند یا بسراید، اگر گروه موسیقی شما مدرن باشد، حق ندارید از اشعار حافظ و سعدی استفاده کنید، چون این توهین به آن بزرگان است. حق هم ندارید شعرهای انتقادی بگوئید، چون موسیقی جای این چیزها نیست، بهترین موضوع جدایی و انتظار عاشق و معشوق است. چون می توانید به مسئول واحد موسیقی بگوئید که منظور انتظار امام مهدی است. بعد از اینکه شعر را انتخاب کردید باید آن را در وزارت ارشاد تصویب کنید. همین کار خودش دو سه ماه وقت می برد.

خوان سوم: در این خوان شما باید موسیقی بسازید، موسیقی نباید ریتم قرواطواری داشته باشد و دامبولی دیشو باشد، نباید هم ریتم های راک و رپ و رایک سایکادلیک و این جور مزخرفات غربی داشته باشد، چون همه اینها توهین به امام زمان است، اصلا هدف موسیقی سایکادلیک ایجاد غفلت در مومنین برای فراموش کردن خداست. بهترین موسیقی برای این کار همین نوع موسیقی است که مداح ها انتخاب می کنند، یعنی آنها ترانه های مهستی و هایده و حمیرا و سوسن و بقیه موسیقی های پاپ را می گیرند و درباره خانواده امام حسین شعرعاشقانه با ناله های مداحی می سازند، و شما می توانید از همان ریتم استفاده کنید، ولی حق ندارید اشعار عاشقانه تان مثل آنها باشد، یعنی ابراز عشقی که آنها برای خواهر و مادر ائمه می کنند را شما حق ندارید برای نامزد یا عشق یا همسر خودتان بکنید. پس ریتم موسیقی شما از مداحی گرفته می شود، یک ریتم تکنوی الکی انتخاب می کنید، صدایتان را هم می اندازید ته گلو و مثل خواننده های فجیع پاپ ترکیه چسناله هایی در فراق یار می کنید، ممکن است شما فکر کنید به جای اینکه حدادیان شعر مهستی را بگیرد و نوحه بسازد و بعد شما از روی حدادیان پاپ بسازید، خودتان بروید از روی مهستی و هایده بسازید، ولی کور خواندید، شما نمی دانید آنها چه می کنند. بیخودی هم سعی نکنید آقا تیزه بازی دربیاورید، این کار شما نیست. این مرحله معمولا بیش از ده پانزده روز بیشتر طول نمی کشد، چهار ده روز برای انتخاب شعر و ریتم مناسب و یک روز هم برای ضبط برنامه.

خوان چهارم: در این خوان شما باید مجددا ترانه ها و اشعار را به وزارت ارشاد ببرید و بدهید به آنها که مجوز بگیرید، سعی کنید در جلسه به این موارد اشاره کنید و اینها را به مامورین ارشاد بگوئید: ما در اینحا به موضوع انتظار که در دیدگاههای اسلامی است توجه خاصی داشتیم، و ضمنا سعی کردیم مفاهیم معنوی را در مقابل فرهنگ غربی به کار ببریم و به شکلی به یاد معشوق الهی توجه کنیم. اینها را به مامور بگوئید، در واقع نه اینکه او این چیزها را نمی داند، او هر روز همین حرفها را می شنود، ولی گفتنش از طرف شما خیلی لازم است. بعد می آئید خانه و سه تا شش ماه منتظر می شوید تا جوابتان را بدهند، در این شش ماه می توانید دنبال کار بگردید، چون احتمالا مجوز ضبط نخواهید گرفت، یا می توانید به کارهای نیمه وقت مثل جیب بری و دزدی و سرقت مسلحانه یا قاچاق مشروبات الکلی مشغول شوید که خطر کمتری از کار موسیقی دارد و درآمد بیشتری هم دارد و با آرمانهای نظام و امام راحل هم تناقض ندارد.

خوان پنجم: دو حالت دارد، یا مجوز می دهند که متوجه می شوید طرف در جریان نبوده، یا مجوز نمی دهد که خیال تان راحت می شود و می توانید به کار موسیقی حرفه ای بپردازید. اگر مجوز دادند، باید دنبال سالن خالی بگردید، این کار تقریبا غیر ممکن است، اگر هم ممکن باشد طول می کشد، چون اولین چیزی که از شما می پرسند این است که موسیقی شما مجوز دارد؟ می گوئید بله، در آن صورت طرف فحش خواهر و مادر را می کشد به مسئولان منحرف ارشاد و برای سه ماه بعد به شما مجوز می دهد. در این سه ماه باید مواظب باشید پارتی نروید که دستگیر شوید و کلا موسیقی تان مالیده بشود، فیسبوک سرنزنید، درباره کارتان حرفی در جایی نزنید و سعی کنید که حتی الامکان از خانه خارج نشوید. و بگذارید وقتی مجوز سالن را دریافت کردید، به زندگی عادی برگردید.

خوان ششم: حالا مجوز را به شما داده اند، به سالن می روید و همه چیز را چک می کنید، مطمئنا سیستم نور ایراد دارد و مسئولش هم نیست، میکروفون ها خراب اند، یا از یک جا قطع شده، و روی صحنه مشکلاتی وجود دارد که باید برطرف کنید. برای روی صحنه باید لباس بپوشید. لباس های شما باید به رنگی باشد که دیده نشوید، مثلا رنگ مشکی یا خاکستری، برای بک گراند یک جمله خطاطی شده “در انتظار مهدی” با یک اسب و یک شمشیر باید بگذاریم، مخصوصا برای اجرای ترانه “بی تو میمیرم” که در فراق آقا امام زمان خوانده اید، ولی دوست دخترتان فکر می کند برای او خواندید. حالا که همه چیز آماده است باید منتظر سر رسیدن سه ماه باشد. در خارج از ایران گروههای موسیقی چون خیلی احمق هستند از این فاصله برای تبلیغات استفاده می کنند، کاری که شما مطلقا نباید بکنید، تبلیغات برای شما سم مهلک است، با هیچ روزنامه و مجله ای مصاحبه نکنید، با هیچ رسانه مجازی و حقیقی بخصوص تلویزیونهای فارسی زبان بیرون ایران نه حرف بزنید و نه خبر بدهید. چون اگر خبر بدهید تنها اثری که دارد این است که برادران حزب الله و مجلس و گروههای فشار جلوی برگزاری کنسرت شما را می گیرند. و تبلیغات هم برای شما بی فایده است. چون مردم ایران که قبل از شب کنسرت بلیت نمی خرند، پس شما فایده ای نمی برید، ولی حتما ضرر می کنید. پس بی خیال تبلیغات شوید.

خوان هفتم: از دو روز قبل از اجرای برنامه خبر را اعلام کنید، نیم ساعته همه بلیط ها فروش می رود، نگران نباشید، حتی بهتر است ۲۴ ساعت قبل اعلام کنید که خطر کمتری داشته باشد. وسایلی که برای بردن توسط گروه در روی صحنه و پشت صحنه لازم است، این موارد است؛ وثیقه مالی به صورت سند که وقتی به زندان رفتید بتوانید با وثیقه آزاد شوید، چفیه دو عدد برای هر کدام از اعضای گروه، شیرپاک کن برای اینکه خانمهای همراه بسرعت در صورت سررسیدن گروه فشار آرایش شان را پاک کنند، همراه پنبه و دستمال اضافه، ویتامین کا برای خونریزی احتمالی در هنگام درگیری، فندک و کاغذ اضافه برای زمانی که گاز اشک آور می زنند و شما می خواهید با تولید دود جلوی آسیب دیدن گرفته شود. موبایل جدید که در آن هیچ چیزی سیو نشده باشد که بعدا برایتان دردسر نشود، تی شرت و پیژامه و شورت اضافه و مسواک و خمیر دندان برای اینکه اگر یکراست به زندان رفتید دردسر زیادی نداشته باشید. دو سه کتاب عادی و رمان برای خواندن در زندان.

خوان هشتم: حالا شما به سالن می روید و می بینید که انبوه تماشاگران در میان انبوه حزب الله حلقه شده اند. با رسیدن شما همه ساکت می شوند و بعد حزب الله شعار می دهد و سعی می کنند نگذارند شما به سالن بروید، شما نه باید مقاومت بکنید و نه جا بزنید، باید راست راست به طرف مسیر بروید، چون اگر قرار باشد مشکلی نباشد، پلیس خودش دخالت می کند، در صورتی که آنها موفق شدند و شما نتوانستید برنامه تان را اجرا کنید که فبها، چون می توانید بطور جدی به تولید موسیقی بپردازید و دنبال گرفتن ویزا بروید، اگر هم مجوز دادند دردسرتان شروع می شود و هر دو ماه یکبار همین مراحل را باید بگذرانید.

خوان نهم: افتر پارتی یکی از برنامه هایی است که بعد از کنسرت رخ می دهد که تعدادی از افراد و برگزار کنندگان معمولا در یک مهمانی خصوصی جمع می شوند و خیلی صمیمی با همدیگر حرف می زنند و آب هویج و بستنی یا سن ایچ می خورند. البته اینها در خارج از ایران است، افتر پارتی شما ممکن است در زندان اوین یا کمیته منکرات برگزار شود که البته شما وسایل لازم را به همراه دارید.

خوان دهم: یکی از کارهایی که یک گروه موسیقی موفق و خوب می کند، این است که بعد از اجرای کنسرت، مصاحبه با مطبوعات می کنند یا خبر برگزاری کنسرت را منتشر می کنند یا گزارش آن را می دهند، شما نباید این کار را بکنید، چون هم ممکن است تازه گروههای فشار موفق بشوند شما را کشف کنند و بیچاره بشوید و دوم این که ممکن است برای برنامه های بعدی تان دردسر پیش بیاید.