آرمان از مدرسه که به خانه بر میگردد، هرچه مادرش را صدا میکند جوابی نمی شنود. اتاق ها را جستجو میکند و در اتاق خواب با جسد مادرش روبرو میشود. روی سر مادرش کیسه پلاستیکی کشیده و با پیچیدن شالی به دور گردنش او را خفه کرده بودند. پسر جوان در بهت و ناباوری به پلیس و پدر و زن دایی اش خبر میدهد و ساعتها بر جسد مادر اشک میریزد.
مادر آرمان مینا نام داشت؛ زنی ۴۰ ساله که روز قبل از مرگ با شوهرش دعوایی شدید کرده بود. پلیس در ادامه بازجوییها، امیر -شوهر مینا- را مورد تحقیق قرار داد ولی این مرد دستنوشتهای مبنی بر خودکشی همسرش را به پلیس نشان داد و گفت: وصیتنامه او را دیدم که نوشته بهخاطر اختلافاتی که با من داشت خودکشی کرده!
وقتی امیر این دستنوشته را ارایه کرد، پلیس نسبت به او بیشتر ظنین شد؛ چراکه او این دستنوشته را به ماموران حاضر در صحنه قتل نشان نداده و همچنین مدعی شده بود که این دستنوشته را زن برادر مقتول هم دیده و امیر دستنوشته را از او گرفته است.
اما گزارش تیم بررسی صحنه جرم این ادعا را بهطور کامل رد کرد. در گزارش تیم بررسی صحنه جرم آمده بود: “بهنظر نمیرسد مقتول خودکشی کرده باشد چراکه اولا وسایل پخت غذای مفصل از فریزر بیرون گذاشته شده بود. یعنی این زن قصد غذا پختن داشته، خانه کاملا مرتب بوده و نشانی از فردی که بخواهد خودکشی کند وجود نداشته است.”
پزشکیقانونی نیز اعلام کرد مینا خودکشی نکرده بلکه به قتل رسیده است. همچنین پلیس متوجه شد امیر ساعاتی از روز از محل کارش بیرون رفته ، اما ورود و خروج او ثبت نشده و روز حادثه در زمان تقریبی قتل در فاصله ۳۰۰متری خانهاش تماسی تلفنی داشته چرا که همیشه به مینا شک و سوظن داشته است. به این ترتیب با توجه به مدارک بهدستآمده کیفرخواست علیه متهم صادر شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران رفت.
داستان قتل مینا و مینا های دیگر یک روایت قدیمی است که تا کنون قربانیان زیادی گرفته است. شک یک وسواس فکری است.اصولا هر نوع بدبینی که بدون سند و مدرک باشد و مدام فکر فرد را به خود مشغول کند بیماری شناخته می شود؛ بیماری ای که با اضطراب و نگرانی و افسردگی فراوانی همراه است و زیان ها و آثار بسیار مخرب و جبران ناپذیر از خود به جا میگذرد.
کارشناسان معتقدند یکی از علل شایع قتل زنان، به دلیل شک یا سوظن و اختلالات هذیانی است که به وفور در کلینیک های روانشناسی و روان پزشکی با آن روبرو هستند. اما متاسفانه قانون جمهوری اسلامی به اسم حراست از غیرت و ناموس، این بیمار ها را که مرتکب قتل شده اند به مجازات نمی رساند و آنها پس از مدتی به جامعه باز میگردند. در این نوع اختلال مرد یا زن همواره به همسر خود مشکوک است و گمان میکند که او در حال خیانت است. او به همین علت دائم همسرش را تحت کنترل داشته و تمام رفتار و حرکات و امور شخصی او از قبیل تلفنها، محل کار، رایانه، پیامهای کوتاه تلفنی و غیره را به دقت و با وسواس بررسی میکند. حال کافی است که فرد در باور هذیانی خود بپندارد که همسرش به وی خیانت کرده است. بنابراین درصدد انتقام برخواهد آمد که این امر میتواند به همسرکشی نیز منتهی گردد. اما اختلال هذیانی حسد، یک اختلال روانی قابل درمان است که در صورت درمان به موقع، میتوان از بروز اتفاقات ناگوار بعدی پیشگیری کرد. (سایت سایه تهران)
پنجشنبه و جمعه گذشته مردی ۴۰ ساله به نام مهدی، همسر و دوست خود را به دلیل سوءظن به آنها به قتل رساند. او در همان روز دستگیر شد و به این دو فقره قتل اعتراف کرد و مدعی شد که به دلیل داشتن رابطه آنها را به قتل رسانده است.
دو قتل در کمتر از ۱۰ ساعت ماجرای جنایی بود که بیشتر رسانهها و روزنامههای کشور در روزهای اخیر به آن پرداختهاند. دکتر مجید صفارینیا، رییس انجمن روانشناسی اجتماعی ایران معتقد است مهدی به احتمال زیاد دچار اختلال اسکیزوفرنی از نوع پارانویید بوده و هذیانهای سازمان یافتهیی درباره خیانت و بیوفایی و بدبینی در این فرد وجود داشته و به شدت دچار اضطراب و نگرانی بوده است.
یکی از روانپزشکان معتقدست بدبینی سرچشمه همه ناراحتی های روحی و روانی است. فرد بدبین خودخور و ناراحت و دچار رنج و عذاب درونی است، به تنهایی و گوشه نشینی روی میاورد و در بعضی مواقع از همه چیز و همه کس هراس دارد و تصور می کند همگان میخواهند او را نابود و حذف کنند. فرد شکاک حتی اگر در زمان حال مسئله ای برای شک کردن پیدا نکند. مشکلاتی را برای آینده فرض و به عملکرد درست همسرش در مقابل آن مشکلات فرضی شک می کند. این روانپزشک معتقد است بدگمانی درمیان مردان بیشتر از زنهاست. معمولا رفتار افراد شکاک با آزار و اذیت و خشونت همراه است، افراد بداندیش ابتدا باید درمان شوند و سپس ازدواج کنند؛ هر چند پاسخ روان درمانی در میان افراد مشکوک پایین است زیرا مشکل خود را قبول ندارند و کمتر خود را تحت درمان قرار می دهند.
آنچه مسلم است شک در محیط خانواده نه تنها بر روی زن یا شوهر که بر روی فرزندان اثرات تخریبی فراوانی دارد. بخصوص که افراد شکاک به مادر و خواهر خود نیز شک دارند و چه بسیار قربانیان قتل های ناموسی مادران و خواهران هستند. فرد شکاک اعتبار و محبوبیت خود را در خانواده از دست میدهد و حتی نمیتواند ارتباط کلامی مناسبی با اطرافیان خود برقرار کند. اگرچه بهترین راه برای حل چنین مشکلی مراجعه به روانپزشک و درمانگر است اما اگر در محیط خانواده با چنین افرادی روبرو هستید این مشکل را پنهان نکنید و قبل از وقوع هر اتفاق نامطلوبی با افراد مورد اطمینان تماس بگیرید. نقش مراجع انتظامی و قانونی و سازمانهای حمایتی هم در این موارد دارای اهمیت است؛ نقشی که آنها بکلی فراموش کرده اند و تنها بعد از به قتل رسیدن یک فرد، آنهم در چارچوب قوانینی نا کارامد پیگیری میکنند که اگر قوانین کار آمد بود تا این اندازه شاهد قتلهای ناشی از شک و سوظن نبودیم.