چرا ایران هدف است؟

نویسنده

پیر باربانسی

امروز تهران در مرکز تمامی توجهات قرار گرفته است. اگر مسأله هسته ای مطرح شده، دلیل آن این است که در حقیقت، جاه طلبی های منطقه ای ایران به شدت متحدان اصلی امریکا و بیش از همه عربستان سعودی را نگران می کند. در واقع می توان گفت که بی ثباتی های به وجود آمده در عراق و سرنگونی صدام حسین منشأ این خلاء هستند. جدا از عراق، مشکلات پدید آمده در لبنان و سوریه نیز بی تأثیر نیستند. اکنون خاورمیانه به دلیل دارا بودن منابع زیرزمینی و موقعیت استراتژیک خاص به مرکز رویارویی بین المللی تبدیل شده است. این منطقه دروازه ای است به سوی چین و دنیای شرق.

رفتار ایران در مخفی کردن برخی از پروژه های خود اکنون به عنوان وسیله ای برای آماده کردن مقدمات یک جنگ جدید کاربرد پیدا کرده. درست به مانند سال 2002 که واشنگتن مداخله نظامی در عراق را برنامه ریزی کرده بود، اکنون نیز سخن از سلاح های کشتار جمعی، بمب اتمی و خطر بالقوه برای جهان رانده می شود. در وهله اول واقعیت این است که ایران، به عنوان کشور صادرکننده نفت، این حق را دارد که منابع تأمین انرژی خود را متنوع سازد و پایه های اقتصادی خود را تنها بر اساس درآمدهای نفتی استوار نکند. ایالات متحده نیز به خوبی بر واقعیت این امر واقف است. از طرف دیگر، استراتژی اتخاذ شده، جدا از هیاهوی وقوع جنگ، این است که ایران را به طور اقتصادی فلج کنند؛ به طوری که گویی شورشی غیرقابل کنترل از داخل علیه دولتمردان جمهوری اسلامی آغاز شده.

محمود احمدی نژاد، رییس جمهور ایران، بارها اظهار داشته که به سلاح اتمی نیاز ندارد. این اظهارنظری است که نشان می دهد تهران تهدید وقوع یک جنگ جدید را کوچک نشمرده. از سوی دیگر، میل به دستیابی به انرژی هسته ای دیگر به مانند گذشته حائز اکثریت نیست. و به همین دلیل است که امروز نیاز به انجام گفتگو بیش از هر زمان دیگری احساس می شود.

آژانس اتمی یکی از عناصر اصلی برای کنترل و نظارت است. البته باید از قبل وسایل لازم برای انجام یک کار مفید را برای این نهاد سازمان ملل آماده کرد. تهدید برای وقوع جنگ پارامتری است که اطمینان را از بین می برد. برقرار کردن منطقه ای غیراتمی و رعایت پیمان منع گسترش جنگ افزارهای هسته ای از سوی تمامی کشورهای امضاء کننده، از جمله فرانسه و ایالات متحده، به جهانیان کمک خواهد کرد که با آرامش کامل به پیشواز آینده روند و کمی از تهدیدهایی که اکنون به طور روزمره به گوش می رسند کاسته شود و دیگر شاهد نباشیم که فرانسه در نقش سخنگوی منافع امریکا به انجام وظیفه بپردازد.

حال باید خطر را مشخص کرد. براساس برخی اطلاعات به دست آمده، حمله نظامی هدفمند در اواخر دسامبر یا اوایل سال آینده روی خواهد داد. در ایران نیز صحبت از دوری کردن از وقوع جنگ بالا گرفته و نباید فراموش کرد که اکنون زمان صحبت از این مسایل است و زمان به سرعت می گذرد.

اگر این جنگ آغاز شود، مطمئناً به یک فاجعه برای مردم ایران و همچنین مردم فرانسه تبدیل خواهد شد. زیرا در آن زمان، اقدامات تلافی جویانه برگرفته از چنین رویارویی به مرزهای کشورمان محدود نخواهد شد، بلکه باید آن را در نزد خود و در شهرهای خود جستجو کنیم.

منبع: اومانیته، 21 سپتامبر

مترجم: علی جواهری