امروزه همه عادت کرده ایم تصویر سگ کوچولوی نژاد بیگل را همه جا ببینیم: بر جلد دفترچه مشق بچه ها یا حتی بر لیوان ماگ خودمان، تا با تماشای آن تلخی طعم قهوه را فراموش کنیم. “اسنوپی” راه را به خانه همه ما باز کرده و تبدیل به نمادی جهانی شده است. ساختن چنین نشانه های فراگیر فرهنگی تنها از عهده نوابغ بر می آید که “چارلز شولز” کارتونیست بزرگ آمریکایی، بی شک یکی از آنان بود.
درباره چارلز شولز
سلطان بادام زمینی ها
امروزه همه عادت کرده ایم تصویر سگ کوچولوی نژاد بیگل را همه جا ببینیم: بر جلد دفترچه مشق بچه ها یا حتی بر لیوان ماگ خودمان، تا با تماشای آن تلخی طعم قهوه را فراموش کنیم. “اسنوپی” راه را به خانه همه ما باز کرده و تبدیل به نمادی جهانی شده است. ساختن چنین نشانه های فراگیر فرهنگی تنها از عهده نوابغ بر می آید که “چارلز شولز” کارتونیست بزرگ آمریکایی، بی شک یکی از آنان بود.
چارلز مونرو شولز متولد1922 مینه پولیس ایالت مینه سوتای آمریکا، کودکی خجالتی و گوشه گیر از پدری اصالتاً آلمانی و مادری نروژی بود. بعد از مرگ مادر در سال 1943 چارلز به ارتش پیوست و به اروپا اعزام شد تا در جنگ جهانی دوم شرکت کند. اگر تأثیر جنگ جهانی بر کارتونیست های اروپایی، تلخ شدن هر چه بیشتر نگاه ها و نضج گرفتن طنز سیاه دهه شصت و هفتاد در آثار هنرمندانی مانند توپور بود، “شولز” را دلزده از جنگ و خونریزی به سمت دنیای یکسره کارتونی و کودکانه سوق داد.
گروهبان چارلز شولز سال 1945 با مدال افتخار به زادگاه خود برگشت و یکی دو شغل بی اهمیت مثل تدریس هنر را تجربه کرد تا مسیر واقعی خود را بیابد و به طراحی کمیک بپردازد، حرفه ای که شهرت و موفقیت جهانی برای اش به ارمغان آورد. چهل دلار، اولین دستمزدی بود که بابت یک کمیک استریپ در روزنامه “ساتردی ایونینگ پست” به شولز پرداخت شد. پس از آن، کارتونیست جوان سیزده کمیک دیگر برای روزنامه کذایی فرستاد که در ازای هر کدام چهل دلار دریافت کرد و عاقبت، رسماً به همکاری با “ساتردی ایونینگ پست” پذیرفته شد.
اولین کمیک روزنامه ای مطرح شولز مجموعه ای با نام “لیل فولکز” بین سال های 1947 تا 1950 به چاپ رسید. در چند قسمت این کمیک، پسربچه ای به اسم چارلی براون ظاهر می شد که البته نقش اساسی در مجموعه نداشت اما این بچه کوچک کله گرد و آرام تبدیل به قهرمان اول محبوب ترین کمیک استریپ شولز یعنی “بادام زمینی ها” (پی ناتز) شد که از سال 1950 تا 2000 حدود 2600 روزنامه را به تسخیر خود درآورد و در هفتاد پنج کشور به بیست و یک زبان برگردانده شد. 17897 کمیک در طول پنجاه سال عنوان طولانی ترین داستان گفته شده توسط انسان را نصیب ”بادام زمینی ها” کرد و بیش از سیصد و پنجاه و پنج میلیون نفر داستانک های “چارلی براون” و سگ نژاد بیگل او” اسنوپی” را پی گرفتند و این چنین، “بادام زمینی ها” فراتر از صفحات روزنامه، به زندگی روزمره راه یافت و نماد و نشانه یک دوران شد.
شولز در “بادام زمینی ها” به مرور سبک خود را صیقل داد و تکامل بخشید. هر چه گذشت شیوه طراحی او ساده و موجز تر شد. پسزمینه های اکثراً خلوت و خطوط راحت و پر هیجان که بُعدی روانشناسانه به کاراکتر ها می بخشید فضای بصری کمیک ها را شکل می دادند. تمام کارهای مجموعه از ایده یابی تا نوشتن و ترسیم نهایی کمیک ها را شولز، خود به تنهایی انجام می داد که به یکدستی و انسجام بی نظیر در آثارش می انجامید. “جان کارلین” منتقد هنری، سبک آثار شولز را چنین توصیف کرده است: “ خوانندگان را وا می دارد تا بر تغییرات نامحسوس و جزیی دقت کنند و نه تحرکات آنچنانی” که نشانگر تفاوت کمیک استریپ های شولز با کلیشه های رایج قهرمانانه ای است که “حرکت” یا ”اکشن” را محور طراحی قرار می دهند. این روش، بر نسل بعد طراحان کمیک مانند “جیم دیویس” در کمیک ”گارفیلد” تأثیری به سزا گذاشت.
قهرمانان “بادام زمینی ها” کودکان هستند و معمولاٌ از بزرگسالان اثر چندانی دیده نمی شود، دنیای بزرگسالان را هم از نگاه “چارلی براون” و همسالان اش: “شرمی”، “پتی”، “شرودر”، “لوسی” و دیگران می بینیم که به مرور طی سال ها به گروه کودکان بادام زمینی ها اضافه شدند تا هرکدام نمایشگر گونه و نژادی باشند. در دهه شصت و هفتاد موضوعات داغ اجتماعی و سیاسی روز آمریکا مثل نژادپرستی و جنگ ویتنام به نوعی دستمایه داستانک های بادام زمینی ها قرار گرفتند تا شولز دیدگاه های انسان دوستانه اش را به نمایش بگذارد. هرچند اشارات هنرمند به موضوعاتی از این دست، بسیار معتدل و آرام بود و فرسنگ ها با سبک نیش دار کمیک های سیاسی اجتماعی امروز فاصله داشت، همین سبب می شد منتقدان، گاهی او را به محافظه کاری و احتیاط متهم کنند اما سبک کارهای شولز از روحیه صلح طلب و اندکی خجول او نشأت می گرفت که چندان با هو و جنجال سازگاری نداشت.
کمیک های “بادام زمینی ها” بارها و بارها به صورت کتاب گردآوری و چاپ شدند و در قالب انیمیشن کارتونی موفقی به قاب تلویزیون راه یافتند. سال 2000 شولز در اثر ابتلا به سرطان در سن 77 سالگی درگذشت و روزنامه ها به احترام او شروع به تجدید چاب بادام زمینی ها کردند تا انتشار پنجاه ساله مجموعه با مرگ هنرمند متوقف نشود.
دهه هشتاد و نود، “بارت سیمپسون” و “استویی گریفین” نه چندان معصوم و سگ اش “برایان”، جایگزین چارلی براون محجوب و اسنوپی خیال پرداز شدند تا فارغ از اخلاقیات دهه های پیشین، زندگی معاصر را به هجو کشند و به درستی نماد روزگار نوین باشند اما باید پذیرفت که همچنان، دیدن چهره اسنوپی روی لیوان ماگ، آرامش می بخشد و از تلخی قهوه اندکی می کاهد.