سایمون بروتن
سی و سال بعد از گذشت انقلابی که همه نوع موسیقی را توقیف کرد، آیا تغییری در موسیقی ایران بوجود آمده است؟ سایمون بروتون از ایران درباره موسیقی با مجوز و موسیقی “زیر زمینی”، گزارش می دهد.
مجتمع ساختمانی آبرومندی در غرب تهران که در لای آن تابلو های پرتره آویخته شده بود، شبیه به جایی برای اجرای موزیک زیر زمینی نبود. داخل یمی از آپارتمان ها مارال، 23 ساله، خواننده و نوازنده باس، با گروه “ پلستیک ویو” تمرین می کند. پتوی کلفتی دور درب اتاق کوچک تمرین آویخته اند تا صدا بیرون نرود و فضا را تنها یک لامپ کوچک و صفحه کامپیوتر روشن کرده است. مارال می گوید:« آهنگ” لباس من بر تن دیگران” درباره عصبانیت از این موضوع است که دیگران صاحب موقعیت هایی که از دست داده ای می شوند».
سعید که نوازنده کیبورد گروه است، این آهنگ را ساخته است و مارال ترانه را به انگلیسی نوشته است، او می گوید:« من ترجیح می دهم به انگلیسی بنویسم. به عقیده من زبان فارسی برای موسیقی راک مناسب نیست». او موسیقی اش را “راک الکترونیکی توهم زا” معرفی می کند که با صدای خش دارد و بلند گیتار همراه می مشود.آنها هزاران نفر از متقاضیانشان را انتخاب کرده اند ت در کنسرت راک آستین در تگزاس، در ماه مارس برایشان برنامه اجرا کنند، به همین دلیل سخت مشغول تیرین هستند.
در ترانه های مارال هیچ نشانه از مخالفت با حکومت یا از سیاست وجود ندارد، اما در کشوری که زنان مجبورند موی خود را بپوشانند و اجازه ندارند بعنوان خواننده اصلی بخوانند، مقامات ایرانی موسیقی او را محکوم کرده اند.او دو عضو دیگر گروهش بعد از اجرای موسیقی در فستیوال موسیقی بدون مجوز در یکی از پارک های تهران، مدتی زندانی شدند. مارال می گوید: “برای اکثر مردم، موسیقی یک سرگرمی است، اما من راهی برای اجرای آن بدست آوردم. موسیقی زندگی من است”.
خیلی از اوقات در غرب فراموش می کنیم که انقلاب سال 1979 ایران که شاه ایران را که به غرب متمایل بود برکنار کرد، توسط چپی ها و اسلامیست ها هدایت می شد و بسیاری از موسیقی دانان عالیتربه ایران، زمانی جزو گروه موسیقی انقلابی چاووش بودند، که تلاش می کردند موسیقی سنتی ایران را جایگزین موسیقی غربزده شاه بکنند. تعداد زیادی از مفاخر موسیقی ایران از جمله محمدرضا شجریان، محمدرضا لطفی و حسین علیزاده، بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب، با اجرای کنسرتی در میدان آزادی این پیروزی را جشن گرفتند. اما امید این موسیقی دانان عمر زیادی نداشت.بعد از یکی دو سال، آیت الله خمینی موسیقی را ممنوع کرد.
ممنوعیت کلی موسیقی مدت طولانی دوام نداشت اما موسیقی غربی و موسیقی ایرانی به سبک غربی، هدف اصلی بودند. در پرسپولیس، کتاب مرجان ساتراپی، دختر بچه ای که به دنبال چیز های ممنوع بود، با گوش دادن به موزیک “متالیکا” یک کار خلاف می کند.
اما از آن روزها خیلی چیزها تغییر کرده است. سختگیری در مورد موسیقی پاپ در دوران رئیس جمهور لیبرال ایران در سال های (2005-1997) از بین رفت اما موسیقی راک و رپ همچنان ممنوع است و صدای خواننده زن را هم فقط شنودگان زن می توانند بشنوند. چادر های سیاهی که مرجان و دوستانش باید می پوشیدند، جای خود را به روسری های شیکی داده است که معلوم است با سلیقه شخصی انتخاب شده است. ماه گدشته تهران میزبان جشنواره بین المللی موسیقی فجر بود که بیست و چهارمین سالش را برگزار می کرد. در جشنواره زود هنگام فجر که امسال 24 سالگردش را برگزار کرد، به مناسبت جشن گرفتن پیروزی انقلاب برگزار می شود،موسیقی سنتی و مذهبی اجرا شدند. این جشنواره در اواسط دهه نود از هنرمندان بزرگ بین المللی از جمله نصرت فاتح علی خان از پاکستان و بسم الله خان ار هندوستان حضور داشتند. در سال 2007، موسیقی پاپ ایرانی هم برای اویلن بار در برنامه گنجانده شده بود که گروه پرطرفدار آریان که چندی پیش با کریس دی برگ برنامه اجرا کرده بودند، حضور داشتند.
بابک رضایی، مدیر جشنواره، معتقد است کهدر برگزاری جشنواره برای جشن پیروزی انقلابی که موسیقی را محدود می کند، پارادوکسی وجود ندارد: “این جشنواره پاسخی است به پارادوکس ها، موسیقی نقش مهمی در پیروزی انقلاب داشته است. ترانه های گروه چاووش، بازتاب احساسات مردم نسبت به انقلاب است”.
جشنواره موسیقی فجر که بیش از فت روز طول می کشد، میزبان 70 کنسرت در تالار های ایران است. اشکان خواجه امیر، ترانه به سبک شرقی اش را در تالار بزرگ برای بیش از سه هزار نفر می خواند که باید زیر تصویر بزرگ آیت الله خمینی و آیت الله خامنه ای می نشستند و نباید برای نشان دادن هیجانشان نباید دست می زدند.موسیقیدان های زن فقط برای زنان موسیقی اجرا می کنند. ارکستر سنفونیک تهران، ارکستر ملی ایران و گروههایی از استونی، ایتالیا، فرانسه و هلند بود که این شامل نوازنده ویولون یوهانس لر تروور هم بود. سال گذشته با پیدایش اولین ارکسترساز های زهی باروک در تهران، مستر کلاس لرتوور پر بود از هنرجویان هنرستان موسیقی.
بهترین های موسیقی جشنواره اما به عقیده من نوازندگان محلی و بخصوص نوازنده سه تار مسعود شعاری بود. سه تار سازی کوچک و با گردن باریک است که دستان شعاری همه جور نوا را از آن بیرون می آورد. او مدتی تنها نواخت تا اینکه نوازنده تنبک و هفت سه تار نواز دیگر و دو خواننده زن که با یکی از سه تار نوازان همراهی می کردند، به او پیوستند.
مهم ترین کنسرت جشنواره، اجرای یکی از اعضای گروه چاووش بود. محمد رضا لطفی با موهاو ریش سفیدش مثل یک پیامبر پیر می مانست. او و نوازندگانش چاووش شش را اجرا کردند که در فوریه 1979 ساخته شده بود. لطفی در سال 1980، بعد از اینکه پاسداران زمانی که هنوز روی صحنه ایستاده بود، روی سرش اسلحه گذاشتند و به او دستور دادند که دیگر ساز نزد، ایران را ترک کرد. او سه سال پیش از تبعید بازگشت و به همین دلیل حضورش روی صحنه جالب توجه بود.مسلما گذشته از اینکه این اقدام روح تازه ای در کالبد موسیقی ایرانی می دمد، باید بررسی که چه تعداد از امیدهای گروه انقلابی چاووش اکنون به ثمر رسیده است.
جدا کردن سیاست و موسیقی در ایران کار دشواری است. کنسرت ها باید مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشته باشند. از سال 2005 که احمدی نژاد رئیس جمهور ایران شد، عرصه موسیقی زیرزمینی تنگ تر شد. یک کنسرت غیر رسمی مورد هجوم سپاه پاسداران قرار گرفت و در آغاز همین سال یک برنامه تلویزیونی، گروه های موسیقی زیر زمینی و کسانی که مواد مخدر مصرف می کردند را شیطان پرست خواند. مارال که فرزند یک خواننده معروف موسیقی سنتی است، می گوید: “آن طور که آنها ما را معرفی کردند وحشتناک بود. اما من ترجیخ می دهدم که عضو یک گروه زیر زمینی باشم تا مثل گروه آریان کنسرت های قشنگ برگزار کنم. اما اگر در خارج از ایران بودم، دلم می خواست با گروه شناخته شده ای قرارداد ببندم”.
.
یک گروه بزرگ از زنان خواننده راه دیگری پیدا کرده اند تا از شر قوانین سختگیرانه راحت شوند، آنها فقط در خارج از ایران می خوانند. مهسا وحدت، که با خواهرش مرجان کار می کند، می گوید: “برای زنان بهتر است که بتوانند برای همه زنان بخوانند تا اینکه اصلا نخوانند. اما من ترجیح می دهم این کار را نکنم چون به این روش به تبعیضی که حکومت ایران در مقابل زنان قائل می شود، مهم تایید زده ام”. موسیقی مهسا و مرجان زیباست؛ صدایشان با هم هماهنگ است و یکی ترانه اش را زمانی آغاز می کند که دیگری تمام کرده است. مهسا می گوید:“قوانینی که ما داریم غیر طبیعی است. انگار که بگویند شما نمی توانید در مقابل مردان بخندید یا گریه کنید”.
علی روزنامه نگاری است که موسیقی زیر زمینی را دنبال می کند، او معتقد است این روش موسیقی در دوسال گذشته قوی تر شده است، او می گوید: “در ایران همه دروغ می گویند، شما نمی توانی بگویی من دوست دختر یا پسر دارم، نمی توانی بگویی من الکل می نوشم یا به پارتی می روم یا تلویزیون ماهواره ای تماشا می کنم. این موسیقی زیر زمینی آینه تمام نمای جامعه ماست. جوانان در این موسیقی رو راست هستند و این روراستی را در موسیقی شان بکار برده اند.”
یک مثال از این نوع موسیقی دختری به نام صحرا است. او شانزده سال دارد و ترانه ای خوانده است با عنوان “درجه سکسی بودن من” که با ترانه اروتیک و کلاسیک سرژ گنزبورگ و جین برکین برابری می کند. او با صدایی سکسی می خواند: “بیا من را در آغوش بگیر. چرا به من زل زده ای؟”
این ترانه همان کاست متالیکای مرجان ساتراپی در سال 2009 است. “درجه سکسی بودن من” روی کامپیوتر ضبط شده و تعداد زیادی از آن روی سی دی دست به دست می چرخد. این ترانه ای است که در پارتی های تهران غوغا می کند. در واقع هر چیزی ممنوع باشد، لذت بخش تر ست.
مهسا وحدت روز 11 فوریه در کادوگان هال لندن کنسرتی دارد زیر عنوان صدای زنان ایرانی.
منبع: گاردین 16 ژانویه