مهرداد شیبانی
هفته ای که آن در مهر به پایان رسید و دومین ماه پائیز ایرانی آغاز شد، فاشیسم گام دیگری پیش گذاشت، دیکتاتور کوچک و حقیر یکی دیگر از رقبا را حذف کرد و شبح جنگ بر ایران بیشتر بال گشود.
جوانی قلمی بود که در آغاز هفته از تربیون آزاد دانشجوئی فریاد مردم ایران را که دریغا هنوز ساکتند به گوش جهان رساند :” آقای احمدی نژاد! رئیس دانشگاه کلمبیا با شما صحبتی کرد و شما آن سخنان را تحمل کردید. می خواهم ببنیم این صحبت را از ما هم تحمل می کنید؟ به نظر ما هم شما یک دیکتاتور حقیر کوته فکرید!” و تقریبا همزمان با او تونی بلرسخنانی را گفت که در روز بر کشیدن دولت احمدی نژاد راقم این سطور در همین ستون نوشته بود. نخست وزیر سابق انگلستان در نشستی در نیویورک گفت: “جهان با شرایطی مشابه «ظهور فاشیسم در دهه 1920» روبرو است. این ایدئولوژی در حال حاضر یک دولت دارد، ایران. دولتی که آماده حمایت و پشتیبانی مالی از تروریسم برای بی ثبات کردن کشورهایی است که مردم آنها دوست دارند در صلح و آرامش زندگی کنند.“
نگاهی دوباره به برکشیدن احمدی نژاد توسط کسانی که با شناسنامه ایرانی دیدگاهی” طالبانی” دارند، از درستی سخنان آن جوان و صحت تحلیل بلر حکایت دارد. هیتلر که از قضا هم قد و قواره احمدی نژاد بود، از دل انتخابات بیرون کشیده شد. دولت هیتلر به کمک اوباش لباس قهوه ای ـ همان لباس شخصی ها ـ در جریان یک کودتای خزنده، نیروهای جانبدار دموکراسی را حذف کرد، حزب خود را بر کشور حاکم گرداند و بر محور یهودی ستیزی جهان را به کام جنگی هولناک برد.
محمود احمدی نژاد که بیشتر به تصویر هیتلر در فیلم “ دیکتاتور بزرگ” ساخته جاودانه چارلی چاپلین شبیه است، در فضائی بسیارمشابه بر کشیده شد.
همفکران او درست مانند دهه 1920 زمینه برکشیدنش را فراهم ساختند. به گفته محمد رضا خاتمی: “آنها که قتل زنجیره ای کردند،به کوی دانشگاه حمله کردند،به ضدیت با حقوق مردم مشهورند.” و وقتی به قدرت رسیدند به سادگی ” 180 میلیارد درآمد را 18 میلیارد اعلام” کردند.
سیاست حذف که پیش از او آغاز شده بودباشدت بیشتری ادامه یافت و این هفته به علی لاریجانی رسیدکه از معدودمهره های کلیدی که است محافظه کاران سنتی ایران درحاکمیت دارند.
حذف علی لاریجانی با آن دیدگاه افراطی بسته سیاسی “درّ و شکلات” تعابیر و تفاسیر متعددی را سبب شد که در چند نقطه اشتراک داشتند:
- تغییر تا کتیک علی لاریجانی بعد از مذاکرات متعدد و آشنا شدن به واقعیات های حاکم بر جهان.
- افشای پیام پوتین به رهبر جمهوری اسلامی و تائید آن توسط لاریجانی.
علی لاریجانی ـ این دیوانسالار متعلق به خانواده ای ریشه دار در حاکمیت جمهوری اسلامی ـ که با رهبری جریان ضداصلاحات و استفاده از تلویزیون توانست در شکست جریان دوم خرداد نقش اساسی بازی کند، جای خود را به کارمندی کم پایه داد تا تشابه دولت احمدی نژاد با دولت هیتلر بازهم بیشتر شود: راس هرم فرمان می دهد و بقیه تنهافرمانبرند. جانشینی که بلافاصله و در دیدار باخاویر سولانا سیاست مافوق خود را اعلام کرد: “سیاست هسته ای ایران تغییر نمی کند و غنی سازی تعلیق نخواهد شد.“
همه این تحولات فشرده در هفته ای اتفاق افتاد که ولادیمیر پوتین به تهران رفت و دولت احمدی نژاد با سیاستی که به” ترکمانچای دوم” معروف شد از دریای خزر چشم پوشید تا درازایش همسایگان شمالی سرزمین خود را برای حمله به ایران دراختیار آمریکا نگذارند. احمدی نژاد هم بلافاصله به ارمنستان رفت تا حلقه محاصره را از شمال کاملابشکند. هنوز معلوم نیست ناتمام گذاشتن این سفر دلیل ناکامی دراین ماموریت بوده است یا نه.
نه تنها مردم ایران غریبه هائی بودند که باید از این اتفاقات بسیارمهم بی خبر می ماندند، حتی مجلس هم که از “راس امور” به “ته امور” سقوط کرده است ؛ به بازی گرفته نشد. اما زنگ های خطر به صدا در آمد و حتی کسانی که تا دیروز جنگ را دور می دیدند، از شبح آن سخن گفتند. مصطفی تاج زاده که همانند عماد الدین باقی نامه ای تاریخی را در این هفته منتشر کرد،گفت:” قرار بود دستیابی به انرژی هستهای کشور را 50 سال پیش ببرد. اکنون دولت جشن میگیرد که حدود 2000 سانتریفیوژ در چرخش است اما کشور گرفتار تحریم روزافزون اقتصادی شده و شبح جنگ بر فراز ایران در پرواز است .“
محمدعلی ابطحی در وبلاگ خود نوشت:” وقتی آقای لاریجانی با آن دیدگاه افراطی بسته سیاسی «درّ و شکلات» به نقطه استعفا میرسد، حتماً در جهان معنای تلخ و خطرناکی پیدا میکند. دنیایی که همه میدانند به دنبال بهانه است و میخواهد قربانی دیگری در این منطقه به نام ملت ایران داشته باشد.“
روزنامه اعتماد ملی در سرمقاله خود نوشت:“ برخی رایزنیها و تفاسیر حاکی از آن است که نکند لاریجانی به دلیل نگرانی از بالا بودن هزینه مدیریت پرونده هستهای در این شرایط اعلام استعفا نموده است؟ اگر چنین رویکردی درست باشد، ملت ایران حق دارد از ایشان پرسش نماید، آیا در صورت تضمین توفیق در این میدان، باز هم صحنه را خالی میکردند؟”
علی لاریجانی بی آنکه جواب اعتماد ملی را بدهد، گفت: ”شناخت رفتار و تئوری محافظه کاران در دولت بوش برای ایران بسیار مهم است. سیاست آنها تهاجم و هژمونی است. آنها گرایش به اقدامات یک جانبه و اقدامات پیش دستانه دارند. آمریکاییها به این چارچوب ذهنی رسیدهاند که زمان فعلی زمانی طلایی برای نهادینه کردن قدرت آمریکا در دنیاست. در این راستا 70 پایگاه نظامی از شاخ آفریقا تا ترکیه، پاکستان و افغانستان بوجود آورده اند. تحت عنوان اینکه امنیت دنیا و خودشان در خطر است. امریکا به صراحت میگویند که باید در صحنه بینالملل یک قدرت صاعقه وجود داشته باشد تا شرایط را بتواند متوازن کند و این صاعقه آمریکاست. آنها معتقدند زمان زیادی برای ایجاد این هژمونی ندارند؛ به همین دلیل است که هنوز یک جنگ تمام نشده جنگ دیگری را راه میاندازند.“
جبهه مشارکت ـ بزرگترین حزب اصلاح طلبان درون حکومتی ـ که در “آزاد ترین کشور دنیا” فقط یک خبر نامه داخلی را می تواند منتشر کند، درآن نوشت: “مجددا موجی از اخبار و گزارش های مربوط به احتمال حمله نظامی به ایران از سوی رسانه های خارجی با منابع مختلف طرح و منتشر شده است. این رسانهها این بار در گزارشهای خود جزییات بیشتری را از نحوه اقدام در صورت حمله به چاپ رسانده اند. در سطوح غیر رسمی و تحلیلی سه نوع واکنش به این موج خبری مشاهده میشود:
برخی این موج خبری را مثل دفعات قبل، بیشتر یک جنگ روانی گسترده با هدف تغییر مواضع تهران ارزیابی میکنند.گروه دیگری هستند که معتقدند اگرچه استدلال گروه نخست غیرواقعی نیست ولی دربرابر، امکان هرگونه تحرکی منتفی هم نیست.گروه بسیار کم شماری نیز هستند که این اخبار را زمینه ساز یک توفان نزدیک میدانند.“
سرتیپ محمود چهارباغی فرمانده توپخانه و موشکهای نیروی زمینی سپاه پاسداران طی اظهاراتی که از سوی تلویزیون ایران و همچنین خبرگزاری فارس منتشر شد، گفت: “در صورتی که کشور مورد حمله قرار گیرد، در اولین دقیقه حمله، نیروی زمینی سپاه پاسداران یازده هزار راکت و گلوله توپ بسوی پایگاههای مهاجمان شلیک خواهد کرد.اگر جنگی در آینده اتفاق بیفتد، طولانی نخواهد بود. در همان روزهای اول دشمن را به خاک ذلت می نشانیم، دشمن نیز از خود بپرسد، حاضر است چقدر کشته بابت حماقت حمله به ایران بدهد، چون ما برای همیشه تاریخ آنها را پشیمان خواهیم کرد”.
در آن سوی جبهه ، لوموند دیپلماتیک نوشت: “تندروها ساز و برگ جنگ با ایران را فراهم می آورند.“
رئیس جمهور روسیه هنوز پایش را از ایران بیرون نگذاشته بود که جرج بوش رئیس جمهور آمریکا گفت: “اگر از دستیابی ایران به دانش ساخت سلاح اتمی جلوگیری نشود، جهان با جنگ جهانی سوم مواجه خواهد شد. “
دیک چنی، معاون رئیس جمهوری آمریکا گفت: “اگر ایران با خواست جهانی برای توقف غنی سازی موافقت نکند با پیامدهای آن روبرو خواهد شد .ایران مانع صلح در خاورمیانه است و نقش مستقیمی در کشته شدن سربازان آمریکایی در عراق ایفا می کند. رهبران جمهوری اسلامی خواهان عراقی ضعیف اند. هدف نهایی رژیم ایران تبدیل شدن به قدرت برتر منطقه است.“
سالای مریدور، سفیر اسرائیل در امریکا گفت: “برنامه اتمی ایران نظامی است و زمان «بسیار اندکی» تا دستیابی ایران به تسلیحات اتمی باقی است. دراینصورت سناریوی نیکلای سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه اجتناب ناپذیر می شود. یعنی یا دستیابی تهران به بمب اتمی یا بمباران این کشور.”
و رئیس انستیتو خاورنزدیک در مسکواعلام کرد:“اگر سیاست درایران تغییر نکند ،باید درانتظار حمله امریکا بود.“
در آغاز ماه دوم پائیز تند روها در دو سو بر طبل جنگ می کوبند: آمریکا می خواهد صاعقه” جهان باشد، طالبان حاکم بر ایران خواستار تبدیل” به قدرت برتر” منطقه اند تا اسرائیل را به دریا بریزند و رهبری جهان اسلام را بدست بیاورند.
رهبر جمهوری اسلامی نیرومندترین حاکم ایران در طول تاریخ 2500 ساله آن است و برای اولین بار قدرت دین و سیاست را به هم گره زده است؛ چنانکه برگ از برگ بی فرمان او نمی جنبد. به گفته خود او دولت احمدی نژاد مقتدرترین دولت ایران از زمان مشروطیت تاکنون است. دولتی که ثروتی افسانه ای دارد. تنها در دو سال گذشته در آمد دولت۱۲۰ میلیارد دلار از محل فروش نفت بوده است.
دولتی که موفق شده است اروپا راهم در برابر ایران قرار بدهد. آخرین خبر غروب چهارشنبه حاکی است :“اتحادیه اروپا در بیانیه ای نسبت به آنچه «سرکوبی فزاینده آزادی بیان و تشدید محدویتها بر مطبوعات ایران» خوانده، «عمیقا» ابراز نگرانی کرد و خواهان آزادی فوری عمادالدین باقی، رییس انجمن دفاع از حقوق زندانیان در ایران و سه دانشجوی بازداشت دانشگاه امیر کبیر شد.“
دولتی که فعلا عاشق روسیه است و کارش با این “متحد طبیعی” ایران کمی تا اندازه ای “اروتیک” هم شده است. روزنامه همبستگی به نقل از جوانفکر مشاور مطبوعاتی احمدینژاد نوشت: “خزر از ثروتمندترین مناطق جهان و 5 کشور حاشیه آن ثروتمندترین کشورهای جهان هستند. باهوشترین نژادها در این مناطق هستند. روسها به لحاظ دلاوری و زیبایی از اروپاییها سر هستند و اروپاییها همیشه به آنها حسادت داشتهاند. “
و درست در همین موقع اعلام شد: “شرکت روسی لوک اویلا مجبور است به دلیل تحریم های ایالات متحده، فعالیت خود را در ایران، به زودی متوقف کند.”
به گزارش خبرگزاری رویترز، مقام های لوک اویل اعلام کردهاند که به دلیل تحریم های آمریکا علیه ایران، این شرکت نمی تواند بیش از بیست میلیون دلار در ایران سرمایه گذاری کند.
لئونید فدون، معاون شرکت لوک اویل به خبرگزاری اینترفکس گفت: “ما مجبوریم پروژه نفتی اناران را در ایران متوقف کنیم و این در حالی است که ما بزرگترین مخزن نفتی را در ایران کشف کردهایم.“
زمان از دست می رود. ثروت های ملی بر باد می شود. دو نماینده خدا در دو سوی جهان شبح جنگ را هر روز بیشتر می گسترند. سایت اینترنتی آلمانی “تله پولیس” روز آخر هفته نوشت: “اگر واقعیت باشد و نه جنگ روانی، باید درانتظار حمله ای هولناک بود .” و گزارش براستی هولناکی را از این حمله منتشر کرد. در این گزارش روی بمباران ایران و نه اشغال آن تاکید شده و از جمله آمده است:
”از سال 2005 تجهیزات بسیار مهمی از نظر نظامی درعرشه ناو شکن های آمریکائی مستقرمنطقه انجام گرفته است که در تاریخ تجهیزات نظامی دنیا بی نظیر می باشد. هسته اصلی این تغییرات البته پنهان نگاه داشته می شود. برنامه این تغییرات و تجهیزات تحت عنوان 8022-CONPLAN نامگذاری شده است. بخشی ازتجهیزات مذکور که در چهار چوب یک برنامه و عملکرد«Global Strike» نامگذاری شده است، شامل «مرکزفعال شبکه»ی رهبری جنگ، امکانات ایجاد اغتشاش در مراحل جنگ از جمله استفاده از: «بمب های آبی» می باشد و نیز شامل نیروهای نظامی مجهز به سلاح های کاملا سری و مدرن با تکنولوژی ارتباطاتی که درمراحل جدی تر برای حمله های کاملا «برق آسا» برنامه ریزی شده است.منطقه از تاریخ 2005 تا کنون به 8 ناوگان هوائی مجهزشده است که قادراست در شرایط ضروری با بیش از 200 بمب تاکتیکی و استراتژیکی و نیز کلاهک های هسته ای هر نقطه از کره زمین را در ابعادی کاملا گسترده بمباران و صاف کنند.تقویت کارائی بمب ها این امکان را فراهم می کند تا در فاصله حداکثر چند ساعت، هزاران هدف مورد حمله قرار گیرد. فقط یک مرحله حمله با نیمی از تعداد جنگنده جت های مستقر در ناوهای هواپیما برمستقر در منطقه می تواند حدود 10 هزارهدف را نابود کند. این ناوگان ها که تا سال 2009 می بایستی به راکت های قاره پیما نیز مجهز شوند، مطابق برنامه ریزی ها، هم اکنون به بمب های ضد تونل های زیر زمینی مجهز شده اند. بمب هائی با وزن 13تن که قادرند تاعمق 60متری تونل های بوتنی را شکافته، متلاشی کرده وتجهیزات و افراد درون این تونل ها را ذوب کنند. دراین حملات از جنگنده بمب افکن های نسل مدرن Typs BGM-109 و Tactical Tomahawkاستفاده خواهد شد. حدود 40 کشتی جنگی آمریکائی در نزدیکی سواحل ایران بخش عظیمی از سلاح های مدرن را جابجا خواهند کرد.از راکت انداز های های قاره پیمای MLRS که از سال 2003 در عراق مستقر شده اند نیز استفاده خواهد شد . این راکت ها که نیروی دریائی و زمینی ارتش آمریکا را مجهز می کنند تا عمق 300 کیلومتری داخل خاک ایران می توانند اهداف مورد نظر را مورد اصابت قرار دهند. مقرراست در چهارچوب برنامه تهاجمی CONPLAN 8022 بطور کاملا گسترده مراکز و ساختارهای بنیادی و استراتژیک جمهوری اسلامی از جمله مراکز نظامی، ساختمان های حکومتی و دیگر مراکزمهم کاملا منهدم شوند.به همین جهت، تحت نام و Oplan 1019 Oplan 1002 -04 تعداد قابل توجهی از نیروهای پیاده نظام آمریکائی مستقر در هواپیماها،هلیکوپترها، کشتی های ویژه پیاده کردن نفرات و تجهیزات، تانک ها، تجهیزات توپخانه و هزاران تن از نیروهای پیاده نظام به همراه تجهیزات معینی توسط کشتیهای مشخص شده مستقر درخلیج فارس و اقیانوس هند، تنگه هرمز را در کنترل کامل نیروهای آمریکائی خواهند گرفت. یک سند مربوط به مرکز فرماندهی نظامی آمریکا (USCentCom) نشان می دهد که تعداد500 فروند جنگنده بمب افکن از نوع F-15 و F-16 که هم اکنون در عراق، افغانستان، کشور های متحد آمریکا در حاشیه خلیج فارس، پاکستان وآسیای مرکزی مستقر هستند، وارد میدان جنگ خواهند شد.“
سرزمین عزیز ما، مهد عشق را از دو سو به سوی ویرانی می برند. بادهای پائیزی، سخت ویرانگر می تازند.
.