هفت سال از قتل زهرا کاظمی گذشت اما سعید مرتضوی، یکی از متهمان اصلی این پرونده هیچ وقت محاکمه نشد. یک سال و چند ماه از کشته شدن زندانیان در کهریزک گذشت اما باز آمران این قتل ها مجازات نشدند و باز کسی به درخواست خانواده قربانیان توجه نکرد که گفتند: مرتضوی را محاکمه کنید.
حکم دادگاه کهریزک بالاخره صادر شد، اما در دادگاهی که غیر علنی بود و “غایبانی بزرگ” داشت، متهمان اصلی پرونده تبرئه شدند.
نیکبخت، وکیل خانواده امیر جوادی فر گفت: “هیچ یک از افسران مسئول زندان و سایر متهمان پرونده، به اتهام ضرب و جرح منجر به فوت محاکمه نشده اند”.خانواده محسن روح الامینی خواستار محاکمه سعید مرتضوی و معاون او شدند؛ متهمانی که اساسا به دادگاه احضار نشدند.
هر چند دو درجه دار به اعدام محکوم شدند و تعداد دیگری از درجه دارها هم به انفصال از خدمت و دیه محکوم شدند اما فرماندهان نیروی انتظامی تبرئه شدند و در چنین شرایطی بود که پدر محسن روح الامینی گفت:” مرتضوی را محاکمه کنید”.
از کهریزک که بگذریم، در اوین صدای انفجاری “مهیب” خانواده های زندانیان سیاسی را به شدت نگران کرد. خانواده های زندانیان سیاسی گفتند: “زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ شعله های آتـش حاصل از انفجارها را مشاهده کرده اند که سبب اضطراب شدید آن ها شده بود” و خطاب به دادستان تهران نوشتند: “ما شخص شما را که مسئول پرونده های قضایی پس از انتخابات هستید و همچنین ریاست محترم دستگاه قضایی را مسوول حفظ جان و سلامتی عزیزانمان می دانیم و در مورد تکرار چنین حوادثی و همچنین تداوم وضعیت نامناسب زندانیان اوین هشدار می دهیم”.
اما تنها “صدای انفجار” نبود که خانواده زندانیان را نگران کرد. بی خبری مطلق از وضعیت عبدالرضا تاجیک، روزنامه نگار زندانی، خانواده او و فعالان حقوق بشر را شدیدا نگران کرد؛ تا جایی که خواهر تاجیگ گفت:” اگر برادرم سالم است چرا خبری نمی دهند؟” و شیرین عبادی هم پرسید:” آیا تاجیک زنده است؟”
و در نهایت پس از این واکنش ها بود که این روزنامه نگار اجازه تماس کوتاهی با خانواده اش را یافت و گفت:“در اوین زندانی هستم. در سلول انفرادی”.
و باز از گوشه و کنار درخواست هایی برای آزادی سایر زندانیان مطرح می شد. 170 روزنامه نگار ایرانی خواستار آزادی اعظم ویسمه شدند و طی بیانیه ای نوشتند: “ما جمعی از همکاران، همفکران و دوستان، اعتراض خود را به نقض حق آزادی بیان و بازداشت این عضو مطبوعات کشور و تداوم بازداشت سایر روزنامه نگاران دربند اعلام داشته و خواستار آزادی هرچه سریع تر آنها و احترام مسوولان به حقوق اساسی و رکن چهارم دموکراسی هستیم”.
جمعی از دانشآموختگان دبیرستان استعدادهای درخشان و تعدادی از اساتید و دانشجویان دانشگاههای معتبر جهان هم خواستار آزادی حامد صابر شدند. آنها در بیانیه خود نوشته اند:“ایشان دانشآموخته مدارس استعدادهای درخشان و مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف و از استعدادهای خوشفکر و سرمایههای ملی ایران است”.
عفو بین الملل هم وضعیت نرگس محمدی را نگران کننده توصیف و اعلام کرد: “نرگس محمدی در دوران حبس خود «بارها از هوش رفته است» و اکنون نیز از نوعی فلج عضلانی رنج میبرد و قادر به حرکت دادن و کنترل دست و پای خود نیست”.
همزمان با اعتراضات بین المللی در خصوص حکم سنگسار سکینه محمدی، رییس دادگستری آذربایجان شرقی از توقف اجرای این حکم خبر داد و گفت:” با وجود قطعیت ولازم الاجرا بودن حکم به دلیل ملاحظات انسانی و دستور ریاست محترم قضایی حکم وی متوقف شده و فعلا اجرا نخواهد شد.“.
آنسوتر، الشرق الاوسط به نقل از منابعش خبر داد: “وزارت اطلاعات ایران، مانع از شرکت علمای اهل سنت مالزی و سوریه در مراسم مذهبی سالانهای شد که دانشکده دارالعلوم زاهدان هر ساله برای فارغ التحصیلان این دانشکده بر گزار می کند.”
لباس شخصی ها هم مانع از برگزاری کنسرت حسام الدین سراج و گروه بیدل در کرمانشاه شدند. این گروه با قفل و زنجیر کردن درهای ورودی سالن، مانع ورود اعضای ارکستر و تماشاچیان به سالن شدند. به گفته انصار حزب الله« کنسرت سراج عامل فساد» بود.
در چنین اوضاعی بود که خانه موسیقی بیانیه ای صادر وموضعش را چنین بیان کرد:“ضمن محکوم کردن برخوردهای سلیقه ای مدیران و اقدامات سخیف گروههای خودسر، اعتراض خود را به این روند اعلام و از مراجع ذیصلاح و به ویژه از مقامات مسئول در وزارتخانه های ارشاد و کشورقویا انتظار دارد با انجام وظایف خود در جهت اصلاح این روند مخرب اقدام و در مسیر حاکمیت قانون و بازگرداندن امنیت شغلی هنرمندان شریف و زحمتکش کشور مجدانه عمل کنند.”
و بالاخره اینکه، درست در حالی که آمران فاجعه کهریزک از مصونیت قضایی برخوردارند، گزارشگران بدون مرز به مناسبت هفتمین سالگرد قتل زهرا کاظمی در زندان اعلام کرد: “هفت سال است که عاملان این قتل از مصونیت کامل کیفری بهرهمندند. سکوت و انفعال نهادهای بینالمللی که حمایتگران رعایت حقوق بشرهستند، مساعد کننده این مصونیت است. امروز بدرفتاری، تجاوز و شکنجه زندانیان در زندانهای ایران به امری رایج بدیل شده است و آمران جنایات در زندانها پست های مهم نظام را اشغال کردهاند. از جمله آنها سعید مرتضوی دادستان سابق تهران که یکی از متهمان اصلی قتل زهرا کاظمی است”.