تاکید بر برنامه و برنامه محوری یکی از ویژگی های برجسته این دوره از انتخابات است. تمامی کاندیداها سعی می کنند تا برتری خود را از طریق کیفیت بالای برنامه های شان نشان دهند. البته حضور پر رنگ برنامه محوری در تبلیغات انتخاباتی از دوره هفتم ریاست جمهوری آغاز شد و به مرور تکامل یافت.
اگر چه در این دوره به نظر می رسد رشدی محسوس در افرایش کیفیت و پختگی برنامه ها پدید امده است و دربین آنها برنامه های آقای کروبی جامع تر و مناسب تر از بقیه هستند، اما با این وجود هنوز برنامه های ارائه شده فاصله زیادی با استاندارد های لازم طراحی برنامه دارند و جنبه های تبلیغاتی و نمایشی آنان بر ارزش های فنی می چربد.
انتخابات ریاست جمهوری در ایران با همه نقائصش یکی از بزرگترین رویداد های سیاسی کشور است که بسان یک نمایشگاه سیاسی عمده پتانسیل ها و توانمندی های کشور در معرض دیدگان افکارعمومی قرار می گیرد و به نوعی تمامی نیروهای سیاسی کشور چه آنانی که در فرایند های انتخاباتی مشارکت می کنند و چه آنانی که برخوردی منفی با آن می کنند، هر چه آموخته و انباشته اند به صحنه می آورند.
در این دوران گوش ها هم حساس می شوند و زمینه برای برقراری ارتباط مناسب مساعد می گردد. بنابراین در چنین شرایطی است که ارزش برنامه مشخص می شود تا سرمایه های سیاسی و اجتماعی کشور شکوفا گشته و با قرار گرفتن در بوته نقد راهکار های بهبود و رشد کشور تولید شوند.همچنین رقابت بین برنامه ها چون عاملی شتاب بخش باعث افزایش توانمندی های جریانات سیاسی می شود.
از سویی دیگر مطمئن ترین و بهداشتی ترین رابطه بین رای دهندگان و کاندیداها در پروسه انتخاباتی، وجود برنامه ای روشن است تا امکان انتخاب بهتر و آگاهانه تر فراهم گردد. برنامه گرایی با نفی شخص گرایی، امکان مناسبی نیز برای حساب کشی از کسانی که در مصدر امور قرار می گیرند، فراهم می کند. این رویکرد همچنین می تواند بر غنای سرمایه ملی کشور بیفزاید و ظرفیت های کارشناسی و دانایی کشور را ارتقاء دهد.
بنابراین با عنایت به توضیحات فوق نقادی برنامه های موجود و زمینه سازی برای بهبود کیفیت و قابلیت طراحی برنامه ضرورت دارد. ارزیابی اجمالی برنامه های عرضه شده نشان می دهد که آنها صرفا یک مجموعه ا ز اهداف و خواسته ها را لیست کرده اند و یا تمامی خوبی های این عالم را وعده داده اند اما نشانی از ارزیابی های دقیق فنی و اقتصادی در آنها وجود ندارد. یا مواردی ازسیاست های کلان را مشخص کرده اند بدون آنکه روش اجرای آنها را مشخص سازند. بسیاری از برنامه های ارائه شده اساسا در چهارچوب اختیارات رئیس جمهور و قانون اساسی موجود امکان پذیر نیستند و همه کاندیداها نیز پایبندی خود به ساز و کار های قانونی موجود را اعلام کرده اند و به صراحت اظهار داشته اند کخ ساختار شکن نیستند اما د رعمل طرح هایی را ارائه می دهند که محتاج تغییر قاون اساسی است و هر چه قدر هم اصول قانون اساسی موجود را تفسیر حداکثری کنیم باز نمی توان آنها را توجیه قانونی کرد.
هر برنامه ای که بخواهد موفق باشد باید شامل اجزاء زیر باشد:
اهداف کلی، اهداف موردی، توصیف امکانات، توانمندی ها و اختیارات موجود، طراحی اولیه، طراحی اجمالی، ارزیابی فنی و اقتصادی، تدوین ملاک ها و شاخص های ارزیابی و سنجش، توسعه برنامه اجرایی
نخست باید مشخص کرد که اساسا برنامه مورد نظر با ملاحظه واقعیت ها و تنگناها شدنی است یا نه، و گرنه برنامه های خیالپردازانه و امکان ناپذیر محکوم به شکست هستند. چنین تشخیصی نیازمند ارزیابی دقیق فنی و اقتصادی است. به عنوان مثال تا مزایا و فایده مندی طرح عمومی کردن درآمد های نفتی کشور طی بررسی های دقیق کارشناسی و آنالیز های گسترده اقتصادی و فنی مشخص نشده باشد و تاثیر عواقب سیاسی و اجتماعی آن روشن نشده باشد، نمی توان آن را مبنای وعده انتخاباتی قرار داد و یا اینکه ادعاهای عوام فریبانه ای چون توزیع درآمد نفت بر سر سفره های مردم را مطرح نمود.
بسیاری از برنامه های موجود اصلا شدنی نیستند و مابقی هم فقط فهرستی بلند بالا از عناوین سیاست های کلی و اهداف هستند. به عبارت دیگر فقط موضوع برنامه ها توضیح داده شده است ولی نه از ارزیابی های فنی و اقتصادی خبری هست و نه برنامه اجرایی ارائه شده است. مسئله اصلی چگونگی تحقق برنامه ها با توجه به واقعیت ها و موانع موجود است.
برای رسیدن به یک برنامه موثر باید اهداف روشن، صریح و سنجش پذیر را مشخص کرد یعنی اهداف را کمی کرد و ا زکلی گویی، ابهام و نپرداختن به مصادیق اجتناب کرد. وجود شاخص های ارزیابی و ساز و کار نظارت باعث می شود تا ضمانت اجرایی محکمی برای اعتماد به برنامه ها به وجود بیاید و مانند دوره های گذشته نشود که تاریخ مصرف برنامه ها فقط در برهه زمانی تبلیغات باشند.
بنابراین لازمه انتخاب درست و آگاهانه و رابطه مناسب و بهداشتی بین رای مردم و داوطلبان حاضر در عرصه انتخابات، اصلاح برنامه ها با رعایت استاندارد ها و الزامات مورد نیاز است تا ارزش برنامه محوری در کشاکش هیجانات انتخاباتی پایمال نگردد و این ابزار موثر نیز کارایی خود را در جذب اعتماد مردم و حل مشکلات کشور از دست ندهد.