با ترک وطن، سوار بر جزایر تنهای خود به سمت ناکجاآباد پارو می زنیم، چمدان های مان را در دست می گیریم در حالی که وابستگی های مان مثل پشته ای از آجر سنگین شان کرده اند، آرزو می کنیم ای کاش می شد خانه را هم مانند چمدانی بست و با خود برد، به سمت افقی نامعلوم به راه می افتیم حال آنکه رد پای ما رو به خانه و کاشانه دارد.این حکایت آثار “فرهاد فروتنیان” کارتونیست مهاجر ایرانی است، که این شماره را به معرفی وی و آثارش اختصاص داده ایم…
درباره فرهاد فروتنیان
دنیای یک کارتونیست مهاجر
کندن از خانه و کاشانه و ترک آب و خاک چه تأثیری بر آثار یک کارتونیست ایرانی می تواند بگذارد؟ شاید بدیهی ترین آن، ظهور نشانه های سفر مانند کشتی، هواپیما، مسافر و چمدان در این آثار باشد بعد هم نرم نرمک نماد های تنهایی و جدایی، رفتن و بر جای گذاشتن، رفتن و آرزوی بازگشت یا با خود بردن خاکی که دوست اش داریم. با ترک وطن، سوار بر جزایر تنهای خود به سمت ناکجاآباد پارو می زنیم، چمدان های مان را در دست می گیریم در حالی که وابستگی های مان مثل پشته ای از آجر سنگین شان کرده اند، آرزو می کنیم ای کاش می شد خانه را هم مانند چمدانی بست و با خود برد، به سمت افقی نامعلوم به راه می افتیم حال آنکه رد پای ما رو به خانه و کاشانه دارد.این حکایت آثار “فرهاد فروتنیان” کارتونیست مهاجر ایرانی است.
”فرهاد فروتنیان” متولد 1336 تهران و دانش آموخته هنرهای زیبا هم دوره کارتونیست هایی مانند توکا نیستانی، محمد علی بنی اسدی و مسعود شجاعی طباطبائی است اما کمتر از اینان نزد مخاطب ایرانی شناخته شده. او که از سال 1365 در هلند اقامت دارد اولین کارتونیست مهاجر ما نیست، کامبیز درمبخش، داود شهیدی، داریوش رادپور، مصطفی رمضانی و اردشیر محصص همگی بعد از انقلاب ترک دیار کردند با این تفاوت که اکثراً پیش از مهاجرت، هویت هنری خود را شکل داده و جایگاهی مناسب در کارتون ایران یافته بودند اما فروتنیان درست در مرحله بلوغ هنری اش از کشور رفت و در نتیجه ناشناخته ماند.
اما از طرف دیگر زندگی در این تبعید خود خواسته تبعات مثبتی بر کارهای فروتنیان داشته است. “نیک اهنگ کوثر” در یکی از مصاحبه هایش گفته بود: “ما کارتونیست های ایرانی حداکثر پادشاهان اتاق کار خود هستیم.” که اشاره به فضای بسته و فاقد حس رقابت کارتون مطبوعاتی ایران دارد که ناشی از محلی بودن مطبوعات ما است. کارتونیست مهاجر اما بسیار باید بکوشد تا که خود را در عرصه رقابت سنگین با همکاران قدرتمند اروپایی و آمریکایی نشان بدهد و کم نیاورد. درجا زدن و خواب آلودگی معنایی ندارد، جایگاهی تضمین شده ای نداری که با خیال راحت پا روی پا بیندازی و کالای هنری ات را با همان محتوا و بسته بندی سی سال پیش به خورد مشتری بدهی. نشریات حرفه ای سوبسید کارتون های ات را نمی دهند، باید موجه و پر مخاطب باشی، مدام کار کنی و کیفیت آثارت را ارتقا دهی. این اتفاقی است که در آثار فروتنیان افتاده است.
نگاهی به سایت اینترنتی هنرمند، او را کارتونیستی پر کار نشان می دهد که طراوت تکنیکی و روزآمدی شاخص آثار مطبوعاتی او است. گرچه دلمشغولی های آثار شخصی تر اش همچنان علاقمندی های جوانان دهه 1350 را نشان می دهد. دوره ای که مبارزه با فقر و بی عدالتی و سرمایه داری از نوع آمریکایی مهم ترین رسالت روشنفکران تلقی می شد. در هر حال فروتنیان از نسلی است که ستایشگر کارتون روشنفکری اروپا و امثال بارتاک، بسک، شاوال و توپور بودند و رد پای این شکل از طنز را می شود به وضوح در کارهای اش دید.
او در دوره هایی به شدت تحت تأثیر کامبیز درمبخش است، از شکل کاراکتر ها تا نوع ایده و حتی امضایی کاملاً مشابه. هرچند خطوط اش پختگی درمبخش را ندارند و ایجاز بصری کارتونیست کهنه کار را هم که سخت بتوان تکرار کرد. بعد ها این تأثیر محو می شود و رد پای کارتونیست های نخبه گرای دیگری مثل “آرس” را می توان در آثارش دید. به هر حال بعد ازسه دهه فروتنیان به سبکی دست یافته که برآیندی از تمام تجربیات و تأثیرات قبلی است هرچند هنوز هم آنچنان شخصی و اصیل به نظر نمی رسد. تعداد قابل توجهی از ایده های اش را انگار پیش تر و با اجراهای دیگر دیده ایم؛ مردی کره زمین را می بلعد، توپ فوتبالی که مثل سیاره در فضا می چرخد، فرشته ای که هاله نور گدایی می کند، کسی به فقیری یک وصله صدقه می دهد، روزنامه ای که جنس برگه های اش از آجر است، کسی به کره زمین وصله می زند… البته نظر معروفی است که دیگر هیچ ایده ناب و غیر تکراری وجود ندارد و نگاه شخصی هنرمند است که ایده های کهنه را نو و مختص به خود هنرمند می کند اما انگار که شیوه کار فروتنیان مواقعی در نو جلوه دادن تکراری ها موفق نیست.
آثار فروتنیان رنگی هستند و او اغلب هوشمندانه و به جا رنگ را به کار می برد. رنگ بندی قاب ها دیدنی و در عین حال با وقار است، ویژگی که در آثار رنگی کارتونیست های ایرانی کمتر به چشم می آید و معتقدم این حاصل کار فروتنیان در کنار همکاران اروپایی است. با این حال، حس ماشینی رد قلم مو و براش فتوشاپ گاهی خام و آزارنده می شود.
آثار فروتنیان امروزه در نشریات مختلف و معتبری مانند نبل اشپالتر منتشر می شوند، در نمایشگاه های فردی و جمعی به نمایش در می آیند و نشان می دهند که می توان کارتونیستی ایرانی بود و قلمرویی به مراتب وسیع تر از اتاق کار خود داشت.