هفده سال پس از قتل های سیاسی پاییز ۷۷ خانواده های قربانیان همچنان برای برگزاری مراسم بزرگداشت آنها با مشکلات و موانع امنیتی روبرو هستند. همزمان یک روزنامه نگار فرهنگی در توییتر خود نوشته مجموعه اشعار محمد مختاری درهیچ کجا پیدا نمی شودو او به انتشاراتی توس مراجعه کرده و در پاسخ شنیده: “تمام شده معلوم نیست کی بازنشر شود”.
حسین نوروزی به طعنه در توییتی دیگر نوشته: “فی الواقع فقط سعید امامی قدر و قوت محمد مختاری را فهمیده انگار، مخصوصا شعرهای ویران گرش را”.
در همین زمینه رفته ام سراغ خانواده های محمد مختاری و محمدجواد پوینده، دو تن از قربانیان سرشناس قتل های زنجیره ای تا سوال کنم کتاب ها و ترجمه ها و مجموعه شعرهای آنها آیا تجدید چاپ می شود؟ در چه شرایطی ؟و چطور یافت نمی شود؟
مریم حسین زاده، همسر محمد مختاری از سخت گیریها و سانسور وزارت ارشاد و همچنین کم کاری ناشران سخن می گوید و توضیح می دهد: آثار و کارهای آقای مختاری اکثرا دست انتشارات توس بود الان هم هنوز است ولی ما با آنها تجدید قرارداد نکردیم. به دلیل یکسری مشکلاتی که وجود داشت. توس، کتاب “انسان در شعر معاصر” را ۴ بار تجدید چاپ کرده اما کتاب های شعر تجدید چاپ نشده و همان چاپ اول بوده.
او اما خبر می دهد که انتشارات بوتیمار ۴ کتاب محمد مختاری را تجدید چاپ کرده است: کتاب ”زاده اضطراب” که ترجمه ای از کارهای ۱۲ شاعربلوک شرقی است و از همان سالهای بودن خود اقای مختاری تجدید چاپ نشده بودحالا توسط نشر بوتیمار تجدید چاپ می شود. کتاب “ هفتاد سال عاشقانه” هم تجدید چاپ نشده بود اما در این سالها و وقتی آقای مختاری را کشتند منتشر شد و آقای مختاری نبود و خود ندید. اما خود انتشاراتی که این کتاب را منتشر کرده بود دچار مشکل شد. این کتاب توسط بوتیمار به چاپ دوم و الان به چاپ سوم رسیده. کتاب “تمرین مدارا” کتابی کلیدی به لحاظ اندیشه های آقای مختاری است و روحیه نقد و بررسی فرهنگ و موقعیت کانون در گذشته تا جایی که خود او بوده و در جریان بوده. و همچنین نقد و بررسی مسائل اجتماعی و تاریخی و اسطوره شناسی و نقد کتاب است. مجموعه پرباری است که بیشتر اندیشه آقای مختاری در آن منعکس شده. این کتاب هم اوایل ۷۷ هنوز خود آقای مختاری بود که منتشر شد اما دیگر تجدید چاپ نشد و هر دفعه ما خواستار این می شدیم که تجدید چاپ شود می گفتند مجوز نمی دهد و… تا اینکه با بوتیمار صحبت کردیم و مجوز گرفتند و کتاب چاپ شد و تازه وارد بازار شده.
همسر محمد مختاری از مجموعه اشعار او به عنوان چهارمین کتابی که به زودی تجدید نشر می شود اسم می برد و می گوید: مجموعه اشعار که قرار شده به زودی منتشر شود با سی دی شعرها البته یکسری شعرها هم اضافه می شود. یعنی یکسری شعرهای محمد مختاری که قبلا منتشر نشده بوده و من فکر می کنم ظرف همین چند ماه بیرون می آید. می ماند آثار دیگر که دست انتشارات توس است مثل “انسان در شعر معاصر” که احتمالا با توس قرارداد می بندیم. دو کتاب تحقیقاتی درباره شاهنامه هم هست که قرارست تجدید قرارداد کنیم که منتشر شود.
از مریم حسین زاده سوال می کنم چرا طی این سالها آثار محمد مختاری منتشر نشده و مشکل چه بوده؟ می گوید: یک بخشی این بود که سخت گیری می کردند می دانید که ارشاد سانسور و سخت گیری خود را دارد. یک بخشی هم کم کاری ناشران بود. نشر هم یک جور بیزینس است دیگر. اگر منتشر می کردند همان تمرین مدارا اگر ناشر دنبال اش می رفت الان باید به چاپ بیستم می رسید.
سیما صاحبی، همسر محمدجواد پوینده اما می گوید که اثار او در ایران تجدید چاپ می شود. او در عین حال توضیح می دهد: تجدید چاپ می شود البته نه به صورت گسترده. چون کتاب ها در آن سالهایی که همسرم زنده بودند قراردادهای مختلفی با ناشرهای مختلف داشتند و کتاب ها دست ما و خانواده ما نبوده که هر زمان بخواهیم چاپ کنیم. کتاب ها در دست ناشران است و آنها تصمیم می گیرند برای تجدید چاپ.
امسال هم برگزاری مراسم برای بزرگداشت محمد مختاری و محمدجواد پوینده با محدودیت و ممانعت هایی همراه بود. خانواده و دوستان انها همراه با اعضای کانون نویسندگان ایران بر سر مزارشان رفتند ولی ماموران امنیتی و نظامی اجازه ندادند مراسم آنطور که می بایست برگزار شود. سیما صاحبی، همسر محمدجواد پوینده می گوید: تا زمانی که این حاکمیت وجود دارد من فکر نمی کنم امکانش باشد زمانی میسر است که دگراندیش ها هم اجازه صحبت داشته باشند.
او ترس از اندیشه های قربانیان قتل های زنجیره ای را دلیل این مساله میداند و توضیح می دهد: چیزی که عامل کشته شدن عزیزان ما بوده در حقیقت اندیشه های این عزیزان بوده یعنی از همه قتل های زنجیره ای، ۴ قتلی که در فاصله ای کوتاه از هم صورت گرفت را مسولیت اش را غیر مستقیم برعهده گرفتند. در عین حال مستقیم نگفتند کار خودشان بوده گفتند افراد خودسر وزارت اطلاعات. از روز اول ترسی که وجود داشته ترس از اندیشه این افراد بوده به این معنا که این افراد دگراندیش بودند و آنچه که فکر می کردند با آنچه که حاکمان جمهوری اسلامی بدان اعتقاد داشتند یکی نبود. همین باعث شد آن ها را به قتل برسانند. آن ترس الان بعد ۱۷ سال که آنها را حذف فیزیکی کردند باز ادامه دارد. از اندیشه های آنها می ترسند. ترس از اینکه بر مزار اینها راجع به قتل شان و اندیشه های شان صحبت شود و این مورد قبول جمهوری اسلامی نیست.
مریم حسین زاده، همسر محمد مختاری اما توضیحات بیشتری می دهد: امسال چند تفاوت با سال گذشته داشت. پارسال آمدند و هجوم آوردند که بروید و نایستید و… ما گفتیم ما آمده ایم سر خاک عزیزان مان و نمی رویم. نمی گذاشتند بایستیم اما به هرحال سه ربعی تحمل کردند و توانستیم در آن مدت کوتاه بیانیه کانون را بخوانیم و من صحبت کوتاهی کردم و شعر خواندیم و… امسال اما علاوه بر اینکه مثل پارسال آمدند و از ما خواستند آنجا را ترک کنیم در برگزاری مراسم هم اخلال به وجود آوردند. ابتدا یک آقایی با لباس شخصی آمد و مشخص بود که حرف اول را او می زند گفت بروید مسجد و اینجا جمع نشوید. گفتیم عزیزان ما اینجا هستند چرا برویم مسجد؟ گفت چرا دعوت کردید اینها چرا آمده اند و… گفتیم مهمانان ما هستند و تا کارمان را انجام ندهیم نمی رویم. باز یک عده دیگر آمدند و سربازها که تعدادشان هم خیلی زیاد بود دور ما را گرفتند. یک بلندگو گذاشتند که شروع کرد به روضه خوانی و نوحه خوانی با صدای خیلی بلند. تا جایی که ما صدای همدیگر را هم نمی شنیدیم با همه اینها کانون بیانیه اش را خواند و یکسری صحبت ها که قرار بود بشود شد اما خیلی سخت بود شنیدن صدا و اصلا صدا به صدا نمی رسید. به ما هم که اجازه ندادند بلندگو داشته باشیم. حتی برخی از آقایان متنی آورده بودند بخوانند آمدند و متن ها را گرفتند. پوسترهایی در سایزهای کوچک بود که انها را هم گرفتند.
یک نفر آمد در جمعیت و کاغذ را از دست آقای معصوم بیگی که بیانیه کانون ر ا می خواند گرفت و کشید و پاره شد…
همسر محمد مختاری می گوید که این رفتارها برای او یادآور جمله ای بوده که هوشنگ گلشیری ۱۷ سال پیش بر سر خاک محمد مختاری و محمدجواد پوینده بر زبان اورده: یادم امد آقای گلشیری که ۱۷ سال پیش درباره این عزیزان صحبت کرد با این جمله شروع کرد که پیام روشن است خفه می کنیم. بعد من یکباره دیدم ۱۷ سال گذشته و باز همان است. مساله تحت فشار قراردادن ما است که حتی نمی توانیم مراسم بگیریم برای کسانی که خودشان پذیرفتند کشتند، خودشان پذیرفتند اشتباه کردند. تمام اینها در طول تاریخ آمده. حتی دستگیر کردند علی الظاهر و ما اصلا نمی دانیم یکی واجبی خورد بقیه چی شدند. آزاد هستند.
او می افزاید: شما فکر کنید این اتفاق افتاده همه چیز پذیرفته شده ولی اجازه نداریم راجع به آن اتفاق صحبت کنیم. این خیلی تلخ است اینقدر فشار و اینقدر وحشت… کشتند و حالا می گویند هیچ صحبتی نکنید خفه شوید هیچ مراسمی نداشته باشید و… خیلی دردناک است… اصلا فکر هم نمی کنند این هم وطن شان است این حق شهروندی دارد، این ها خانواده این ادم هستند و…